صلح مثبت و قطعی و صلح منفی ، بمناسبت روز بین المللی صلح

نوشته از بصیر دهزاد
یکشنبه ۲۱ سپتامبر مصادف است با روز بین المللی صلح که از این روز همه ساله از جانب سازمان ملل متحد برگزار میگردد. در این روز ، «زنگ صلح» در مقر سازمان ملل متحد بخاطر یادآوری هزینه جنگ ها به صدا میآید. که در کنار آن نوشته شده است ؛ « زنده باد صلح مطلق جهانی» .
این روز برای بار اول در سال ۱۹۸۲برگزار گردید.
صلح تنها مفهوم فقدان جنگ و خشونت و یا یک آتش بس موقت در مناطق جنگی، بخاطر دسترسی به کمک های انسان دوستانه نیست بلکه صلح یک مفهموم اساسی در علوم اجتماعی، سیاسی و روابط بین المللی است که به معنی تحقق عدالت، انکشاف مداوم و پایدار، شرایط برای انکشاف شهروندان و جامعه و امنیت و ثبات دائمی و قابل اعتماد در جامعه بین المللی میباشد که خوف و تشویش از یک جنگ و بحران جدید جامعه جهانی و یا یک جامعه ملی را تهدید ننماید.
بگفته یوهان گالتونگ از دانشمندان مطالعات صلح، صلح منفی به معنای عدم خشونت مستقیم و آشکار و یا عدم موجودیت یک جنگ مسلحانه است در حالیکه یک صلح مثبت مفهوم عدم خشونت ساختاری و فرهنگی ، عدالت اجتماعی ، احترام و تمکین به حقوق بشری و رشد و انکشاف متوازن و برابر را ارائه میکند.
این نظر توضیح مینماید در جامعه که در آن جنگ وجود ندارد اما تبعیض، فقر، نابرابری اجتماعی و سلب همه حقوق اولیه انسانی و آزادی های اساسی شهروندان را سلب نماید، نمیتوان از یک صلح واقعی حرف بمیان آورد. امانویل کانت گفته است که صلح پایدار در صورتی امکان پذیر است که دولت ها بر اساس اصول حقوق بین الملل ، دموکراسی و همکاری متقابل عمل کنند و این صلح میتواند توسط قوانین اساسی و معاهدات بین المللی ساخته و حفظ گردند.
صلح از دیدگاه معنوی و روانی به معنی آرامش روانی، تعادل روانی و یک تناسب بین نیاز های انسان با ارزش های انسانی است.احساس درونی صلح خود زمینه ساز روابط سالم اجتماعی و توانائي و بکار گیری خلاقیت انسان ها در ساختار یک جامعه با ثبات و عادلانه میباشد که بلاخره انسان را با فضایل اخلافی آراسته میسازد.
در بعد اجتماعی صلح به معنی ساختار عادلانه و دسترسی برابر به منابع، نبود تبعیض قومی و جنسیتی و یا اقتصادی و حق استفاده از اپتدائي ترین آزادی های انسانی است.
در سطح بین المللی صلح بیان همکاری میان دولت ها، احترام به حاکمیت ملی، حل مسالمت آمیز منازعات بین المللی و منطقوی و رعایت حقوق بشر است.
ضرورت صلح بعد از جنگ دوم جهانی که منجر به ایجاد سازمان ملل متحد گردید. صلح ، ثبات و امنیت بین المللی مهمترین مفاهیم بودند که ضرورت چنین یک سازمان بین المللی را برای حفظ صلح و جلوگیری از یک جنگ جدید خانمانسوز که باز هم جهان را در آتش جنگ بکام خود فرو برد، به وجود آورد. اصل محتوای منشور سازمان ملل متحد حفظ همان صلح قطعی و مثبت بوده است.
اصطلاح صلح و دیتانت در روابط بین المللی با کاهش تنش ها میان دولتهای قدرمند در دوران جنگ سرد ، بحیث یک سیاست مهم شکل گرفت که هر گونه تنش ها و رقابت ها منجر به جنگ میان ابرقدرت ها نگردد. این مهموم در واقعیت پایه حقوقی و سیاسی و مسئولیت اخلاقی سازمان ملل متحد را تشکیل میدهد.
اصل صلح نظر به محتوای منشور سازمان ملل متحد بیان عدم تهدید و استفاده از زور علیه تمامیت ارضی کشور ها، حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، توسعه و همکاری و نقش شورای امنیت آن سازمان بحیث بخشی با مسئولیت حفظ صلح بین المللی میباشند که در فصل های ششم و هفتم منشور تعریف و تسجیل یافته اند. این اصول در واقعیت مبانی حقوقی و اخلاقی منشور سازمان ملل متحد را تشکیل میدهد.
آنچه در تعریف مفهوم صلح بیان گردیده است، اشتعال جنگ ها در مناطق جهان، تهدیدات خطرناک در برابر صلح ، تعرض به حاکمیت دولت ها، فشار ها و سائر تهدیدات کنونی بیان این واقعیت تلخ اند که مفاهیم مسجل شده در منشور سازمان ملل متحد و حقوق بین المللی را میتوان بحیث صرفن کلمات زیبا و آرمانی پذیرفت.
واقعیات تلخ در برابر مردم مظلوم غزه که همراه با جینوساید، تبعیض، قتل عام مردمان غیر نظامی، کشتار هدفمندانه کودکان و زنان توسط رژیم صهیونستی اسرائيل و پشتیبانی دولت آمریکا از این جنایات ضد بشریت بیان یک واقعیت تلخ است.
تعمیل و تحمیل سیاست های یک قطبی و احیای امپراطوری آمریکا و غرب نقش سازمان ملل متحد و وظایف شورای امنیت مبنی بر موثریت تطبیق اهداف آن سازمان را به حد اقل و غیر موثر ساخته است. نباید انکار نمود که جهان ما در آستانه یک جنگ جهانی قرار دارد و سایه یک خاکستر شوم دنیای ما را در حال پوشانیدن است.
آنچه از تعریف صلح مطلق و مثبت برمی آید ، افغانستان و مردم مظلوم ما، تحت تبعیض ، فقر گسترده و فشار های روانی ، تحت چکمه های طالبانیزم محروم از آزادی، حقوق اولیه بشری، مصئونیت جسمی و روانی قرار دارند. امنیت نسبی که جنگ نیست، انفجار ، کشتار های دسته جمعی ناشی از حملات انتحاری در حد اقل قرار دارند، میتوان ازآن یک صلح منفی ، نا پایدار تعریف نمود.
ظلم و ستم و سختگیریهای روز افزون دستگاه اختناق ، تبعیض جنسیتی و قومی طالبان ، بسته نگهداشتن مکاتب و موسسات تحصیلات عالی بروی زنان و دختران ، فشار تعقیب ، تهدید و تفتیش عقاید توسط دستگاه جابر و ظالم امر بالمعروف و اخیرن منع کردن استفاده از سیستم انترنت فایبر نوری نه تنها بیان عدم مصئونیت، عدم حرمت به حق انسان و انسانیت و نفوس بیش از ۳۶ میلیونی کشور است، بلکه پیشانی لابی های طالبی را در داخل و خارج افغانستان که حرف از امنیت و مصئونیت میزنند، نیز پرعرق ساخته است.
ممکن اشتباه نباشد آنچه را حکومت صهیونیتی نتان یاهو با قتل و کشتار و جنایات ضد بشریت در برابر مردم بی دفاع غزه انجام میدهد و شخص دونالد ترامپ قوین در ارتکاب این جنایات چراغ سبز میدهد، در افغانستان ما این ملا هیبت الله و شریعت طالبانی شان اند که این جرایم ضد بشری یهودی گونه را به شیوه نرم یعنی بدون جنگ ، در برابر مردم افغانستان قرار داده و یک مرگ تدریجی را بر مردم مظلوم تحمیل نموده به استعداد و خلاقیت کشی جوانان ما ادامه میدهند.
با حسن اختتام باید این پیام را به دستگاه طالبان ارائه نمود که: شما که در سنین کهولت در پی گناه تکانی جرایم و گناه های دوره های مختله زنده گی تان در حج و مکه پناه میبرید و خویش را در جایگاه بلند شرعی قرار داد ه اید، بگذارید انسان های وطن، جوانان ما از هر دوره زنده گی شان از صلح واقعی و حق مشروع لذت بردن از زنده گی استفاده کنند. نباید پیر های سالخورده طالبی تفکر پیرانه خویش را بر جوانان تحمیل کنند.