کهن افسانه ها

رسول پویان برآمد آفـتاب از مشـرق دل در سحـرگاهان شب یلـدای تار…

مهدی صالح

آقای "مهدی صالح" با نام کامل "مهدی صالح مجید" (به…

جنگ های جدید و متغیر های تازه و استفادۀ ی…

نویسنده: مهرالدین مشید تعامل سیاسی با طالبان یا بازی با دم…

                    زبان دری یا فارسی ؟

میرعنایت الله سادات              …

همه چیز است خوانصاف نیست !!!

حقایق وواقعیت های مکتوم لب می کشاید  نصیراحمد«مومند» ۵/۴/۲۰۲۳م افغانها و افغانستان بازهم…

مبانی استقلال از حاکمیت ملی در جغرافیای تعیین شده حقوق…

سیر حاکمیت فردی یا منوکراسی تا به حاکمیت مردمی و…

نوروز ناشاد زنان و دختران افغانستان و آرزو های برباد…

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان در جاده های کابل پرسه می زنند؛…

زما  یو سم تحلیل چې غلط؛ بل غلط تحلیل چې…

نظرمحمد مطمئن لومړی: سم تحلیل چې غلط ثابت شو: جمهوریت لا سقوط…

کابل، بی یار و بی بهار!

دکتر عارف پژمان دگر به دامنِ دارالامان، بهار نشد درین ستمکده،یک سبزه،…

ارمغان بهار

 نوشته نذیر ظفر. 1403 دوم حمل   هر بهار با خود…

چگونه جهت" تعریف خشونت" به تقسیم قوای منتسکیو هدایت شدم!

Gewaltenteilung: آرام بختیاری نیاز دمکراسی به: شوراهای لنینیستی یا تقسیم قوای منتسکیو؟ دلیل…

تنش نظامی میان طالبان و پاکستان؛ ادامۀ یک سناریوی استخباراتی

عبدالناصر نورزاد تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان…

بهارِ امید وآرزوها!

مین الله مفکر امینی        2024-19-03! بهار آمــــد به جسم وتن مرده گـان…

از کوچه های پرپیچ و خم  تبعید تا روزنه های…

نویسنده: مهرالدین مشید قسمت چهارم و پایانی شاعری برخاسته از دل تبعید" اما…

سال نو و نو روز عالم افروز

 دکتور فیض الله ایماق نو روز  و  نو  بهار  و  خزانت …

میله‌ی نوروز

یاران خجسته باد رسیده‌ است نوبهار از سبزه کوه سبز شد…

تحریم نوروز ، روسیاهی تاریخی طالبان

                 نوشته ی : اسماعیل فروغی        در لیست کارنامه های…

طالب چارواکو ته دريم وړانديز

عبدالصمد  ازهر                                                                       د تروو ليموګانو په لړۍ کې:           دا ځلي د اقتصاد…

    شعر عصر و زمان

شعریکه درد مردم و کشور در آن نبوُدحرف از یتیم…

مبارک سال نو

رسول پویان بهـار آمد ولی بـاغ وطـن رنگ خـزان دارد دم افـراطیت…

«
»

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا

نهاده های کارزار انتخاباتی کنونی ایالات متحده امریکا

دیپلوم انجینر عمر محسن زاده

از میان مسایل و مطالب مبرم زندگی سیاسی مردم ایالات متحده امریکا موضوعات چندی در محراق توجه قرار گرفته و بر کارزار انتخابات سایه افگنده اند که برخی از آنها چنین اند :

ـــ ویروس کرونا و بی کفایتی دستگاه سیاسی ـــ اداری

ـــ اقتصاد و امور اجتماعی

ـــ هژمونی سفید پوستان و ضرورت ریفورم عدلی

ـــ سهمگیری ایالات متحده در حفاظت محیط زیست

ـــ توقف سر شماری و محروم ساختن اقلیت ها از رایدهی

ـــ سیاست خارجی و امکان تغیر آن

۱ ـــ ویروس کرونا و بی کفایتی دستگاه سیاسی ــ اداری

تازه ترین ارقام در رابطه با شیوع کووید ـــ۱۹ در ایالات متحده مبین آنست که همین اکنون ۷،۹ ملیون انسان مبتلا به بیماری ناشی از کرونا گردیده و ۲۱۹ هزار تن دیگر جان های خود را از دست داده اند . مدیریت مبارزه با این ویروس کشنده از همان آغاز غیر مسوولانه و نا شیانه بوده و تراژیدی بزرگی را ببار آورده است . سیستم بهداشتی بزرگترین ابر قدرت جهان که بر اساس خصوصی سازی و مداوای شخصی اتکا دارد و در آن بیمه های صحی برای همگان وجود ندارد نا توانی خود را در حفاظت از شهروندان و به ویژه فرودستان کشور نشان داد . روز نامه های بورژوایی چون اتلانتیک ، واشنگتن پُست و نیویارک تایمز در اوایل بهار هوشدار دادند که با این شیوه رفتار حکومت و عدم سازمان یافتگی مردم نمیتوان بر ویروس غلبه کرد . اظهارات ترامپ در باره ویروس از همان آغاز خنده آور بود . او هیچگاهی به حرف هیچکسی و حتا هوشدار های سازمان های استخباراتی خود گوش نکرد . تیم ترامپ به رهبری مارک میدوس سعی نمود تا مسوولیت مقابله با بحران کرونا را به عهده ایالات فدرال

بیآندازد وخود را از مبارزه مشترک و سرتاسری در برابر کرونا فارغ سازد . لفاظی ها و دروغگویی ترامپ مساله را هنوز هم غبار آلود ساخت . گفتار او غیر مسوولانه و متناقض بود .او از یک سو ویروس چینایی ( !) را بی خطر میدانست و میخواست آنرا با ٬٬ ماده رنگ زٍدا ٬٬ و یا ٬٬ ضد عفونی ٬٬ معالجه کند ولی از سوی دیگر کشور چین را مقصر تلفات بزرگ انسانی میخواند . سیاست اجتماعی دولت او که از مدت ها بدینسو بنا بر تطبیق سیاست های نیولیبرالیستی دیگر پاسخگوی نیاز های اساسی مردم نیست نیز توان رویارویی با کووید ــ ۱۹ را نداشت . چند نمونه ای از وامانده گی این سیاست :

امروز در ایالات متحده امریکا بیش از ۲،۳ ملیون انسان در زندان ها بسر میبرند . در بسیاری از این زندان ها ازدحام بیش ازحد و گنجایش دیده میشود .بگونه نمونه در زندان ٬٬ ماریکون کوریکشینال اینستیتوت ٬٬ که برای یکهزار و پنجصد نفرساخته شده است اکنون بیش از دو هزار مریض مبتلا به کرونا وجود دارد . نا گفته نباید گذاشت که بایدن و هریس هم در سال های ۱۹۹۴ و ۲۰۱۰ میلادی با وضع قوانینی زمینه های دستگیری ها و پیگرد ها را شدت بخشید ند .

در مسلخ ها و فابریکات نیز بنا بر پهلو در پهلو قرار داشتن کارگران وفقدان اقدامات حفاظتی ویروس کرونا به سرعت انتشار یافت . ترامپ به خواهش کنسرن های بزرگ در فابریکات را نه بست و با بی اعتنایی جان زحمتکشان را در خطر کرونا قرار داد .

ایالات متحده در موقع حساس که اوج بیداد کرونا بود سازمان صحی جهان را ترک گفت و با قطع پرداخت وجوه مالی خود برنامه های این سازمان جهانی را بدشواری مواجه ساخت . اداره ترامپ مبلغی بیش از ده ملیارد دالر پول ما لیه دهنده گان را در خدمت کنسرن های دوا سازی قرار داد تا واکسین ضد کووید ــ ۱۹ را اختراع کنند . اما هیچگاهی حاضر نشد تا به خواست سازمان صحی جهان تن در دهد که اگر واکسینی ساخته میشود بدون ٬٬ حق امتیاز ثبت ٬٬ یا ٬٬ پا تنت ٬٬ به طور رایگان و یا به قیمت ارزان در خدمت مردمان جهان ، به ویژه کشور های فقیر قرار گیرد . هنوز از اختراع واکسین مطمین در ایالات متحده امریکا خبری نیست ولی کنسرن های بزرگ همه در پی ایجاد مقدمات تولید بزرگ بمنظور در یافت سود های بزرگ اند . موضوع مجادله با ویروس کرونا یکی از مطالبات اساسی مردم درآستانه برگزاری انتخابات است . ولی دستگاه ترامپ دارای پلان علمی و عملی برای نجات از کرونا نیست و به غیر از نمایشات مضحک چیز دیگری عرضه نمیدارد . همه پرسی های تازه همه نشان میدهد که اکثریت مردم ایالات متحده از پلان برنی ساندرز مبنی بر ٬٬ بهداشت برای همه ٬٬ یا ٬٬ میدیکار فور آل ٬٬ حمایت میکنند . ترامپ به رای مردم اعتنا ندارد و مدعی است که ملیون ها مهاجر غیر قانونی با این پلان پول مالیه دهنده گان امریکا را غارت خواهند کرد . جو بایدن هم با وجودیکه کمیت قابل ملاحظه ای از کارگران و کارمندان بنا بر

بیکاری بیمه های صحی خود را از دست میدهند و چشم امید به پلان ساندرز دوخته اند در تعمیل برنامه ساندرز تعلل میورزد و به آن ضرورتی نمی بیند . او تنها خواستار عرضه تٍست قابل پرداخت ویروس کرونا و تصویب ٬٬ بسته کمک کرونا ٬٬ از سوی پارلمان ایالات متحده است . ٬٬ بسته کمک کرونا ٬٬ در واقعیت برنامه ایست برای نجات صنایع هوا پیما سازی ، صنایع موتر سازی ، تصدی های خرد و میانه و کمک به سپاه چهل ملیونی بیکاران . دموکرات ها در نخست برای تمویل این برنامه مبلغ ۳،۲ بلیون دالر و سپس ۲،۲ بلیون دالر را تقاضا نمودند . دونالد ترامپ این مبلغ را به ۱،۶بلیون تقلیل داد و برای تصویب به کنگرس راجع ساخت . اما اندکی بعد نظر خویش را تغیر داد و تصویب این برنامه را به ختم انتخابات محول نمود . چنین است رفتار یک شخص خود خواه و هر دم خیال در سرزمین امکانات نا محدود در باره ملیون ها انسان بیکار ، بی نان ، بی خانه ، بدون بیمه صحی و امکان تداوی ودسترسی به حد اقل نیاز های زندگی . به تعویق افتیدن ٬٬ بسته کمک کرونا ٬٬ بر زندگی اقتصادی کشور تاثیر انداخته و بازار بورس را نیز متزلزل ساخته است . معلوم نیست که استراتیژی مبهم این کشور در مقابله با کرونا در آینده به کدام سمت و سو رُخ خواهد کشید . کرونا نشان داد که سیستم سیاسی تا چه اندازه در حل پرابلم های اجتماعی نقش تعین کننده دارد .

۲ ـــ اقتصاد و امور اجتماعی

در همین تازه گی ها صندوق ارز بین المللی اعلام نمود که فر آورده های نا خالص داخلی ایالات متحده امریکا در سال روان میلادی به پیمانه شش در صد تقلیل خواهد داشت . این بدان معناست که بر تعداد بیکاران افزوده خواهد شد و رقم آنها از مرز چهل ملیون خواهد گذشت . آهنگ رُشد بیکاری در حال حاضر به ۲۵ در صد میرسد . دانشگاه شیکا گو در یکی از مطالعات خود بیان داشته که ۴۲ در صد از محلات کار نابود شده در اثر کرونا بار دیگر احیا شده نمیتواند .کسانی که چانس به آنها یاری برساند و کاری را نصیب شوند مزد کمتر از زمان پیش از کرونا را بدست خواهند آورد . بر مبنای این فاکت ها میتوان گفت که فقر در این کشور ثروتمند به سرعت افزایش خواهد یافت . اکنون از سه امریکایی یکی ان نمیتواند مخارج زندگی خود را تهیه کند . البته این سرزمین مقتدر دارای چهره دیگری هم است : مجله امریکایی ٬٬ فوربو ٬٬ مینویسد که در ثروت ششصد سرمایه دار بزرگ این کشور تنها در بهار امسال به پیمانه ۴۳۴ ملیارد دالر افزایش دیده میشود که معادل با رُشد ۱۵ در صد است . در میان آنها برخی چون جف بیزوس ( مالک آمازون و…) و مارک سوکر برگ ( مالک فیسبوک و…) به رُشد ۳۰ تا ۴۵ در صد نیز نایل شده اند .

در کارزار انتخابات توجه خاص به وال استریت مبذول میگردد و هر دو نامزد انتخاباتی در فرود آوردن سر ارادت به این مرکز مالی سرمایه داری با همدیگر رقابت میکنند .

وال استریت از دونالد ترامپ خوشنود تر است زیرا با رویکار آمدن او بزرگترین بورس آن ( اس و پ ـــ۵۰۰ اندیکس ) به در یافت سود بیش از ۵۵ در صد نایل شده است . این بازار مسایل اقتصاد سیاسی را در برنامه های هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات ها سخت زیر نظر دارد . کار شناسان وال استریت یقین دارند که با پیروزی ترامپ مالیه کنسرن های بزرگ بازهم کاهش خواهد یافت . بایدن اطمینان داده است که اگردر صورت پیروزی اش افزایشی بعمل آید از سطح ریفورم سال ۲۰۱۷ میلادی بالا تر نخواهد بود . بایدن ارزو دارد تا وسایل مالی دولتی را در اختیار پژوهش ، تعلیم و تربیه ، شهرداری و مواظبت از کودکان قرار دهد در حالیکه ترامپ با این ها مخالف است . در تجارت خارجی ترامپ به سیاست وضع محصول گمرگی جزایی بمنظور از بین بردن کسر بیلانس تجارت ادامه خواهد . باید ن با این سیاست حمایوی موافق نیست . وال استریت باور دارد که هر دو نامزد ریاست جمهوری در صورت به قدرت رسیدن در رفع تشنج در روابط اقتصادی با چین کوشش نخواهند کرد . این بازار بزرگ مالی جهان آرزو دارد تا ترامپ به پیروزی برسد و اگر چنین نشود بازهم باکی نیست زیرا هر برنامه رشد اقتصادی در این کشور وابسته به اثر گذاری آن خواهد بود . در کارزار انتخاباتی بر نامه های مشخص اقتصادی برای زیر ساخت ها و آوردن تکانه برای ٬٬ مصرف ٬٬ به چشم نمیخورد . احتمال آن وجود دارد که پس از انتخابات ملیا رد ها دالر در اختیار کنسرن های بزرگ قرار داده شود و آنها این وجوه را بنا بر استراتیژی های خود خواهانه خود بجای شغل آفرینی به مدرنیزه سازی تصدی های خود بکار گیرند . بر اساس پیشگویی های تازه در پایان امسال و آغاز سال آینده میلادی تصدی ها کارگران و کارمندان بیشتری را اخراج خواهند نمود . کارمندان اخراج شده دولتی ( ۱،۵ ملیون نفر ) نیز امیدی به تقرر مجدد ندارند زیرا ترامپ استخدام آنها را وظیفه دولت نمیداند . چنانچه گفته آمد ٬٬ بسته کمک کرونا ٬٬ در کشمکش حکومت و پارلمان به حالت تعلیق درآمده است و اقتصاد ملی و محلی با خطر کسادی و کاسته گی و انارشی اجتماعی مواجه است . کارزار انتخابی با خاموشی از بر این خطر گذر میکند .

۳ ـــ هژمونی سفید پوستان و ضرورت ریفورم عدلی

نژاد پرستی که با توسعه طلبی ، استعمار ، برده داری و غارت غرب مرتبط است در تاریخ ایالات متحده امریکا گذشته درازی دارد . ایالات متحده امریکا همواره کشور مهاجرین بوده و هنوز هم است . نژاد پرستی در این کشور با منشا این مهاجرین نیز رابطه دارد . تا اواسط سده پیشین میلادی بیشترین بخش مهاجرین ایالات متحده را ایرلندی ها ، انگلیسی ها ، المانی ها ، ایتالوی ها و یهودیان اروپایی تشکیل میدادند . اما مهاجرین دهه های اخیر بیشتر از آسیا ، امریکای لاتین ، هند ، چین ، کوریا ، فلیپین و مکسیکو اند و اکنون بیش از نیمی از امریکایی های پاهین تر از سن شانزده ساله را

غیر سفید پوستان اروپایی تشکیل میدهند . در سال ۱۹۶۵ میلادی قانونی را پاس نمودند که هژمونی سفید پوستان اروپایی و مذهب پروتستانت رادر این کشورتضمین میکرد . این هژمونی قربانیان بیشماری را در بین رنگین پوستان و اتنیک های دیگر بجا گذاشت و جهان شاهد وحشتناک ترین جنایت گردید . مبارزه فداکارانه سیاهپوستان و تعیرات دموگرافیک پایه های هژمونی نژاد پرستان را متزلزل ساخت زیرا امریکایی های غیر سفید پوست که کمیت شان رو به افزایش بود دیگر حاضر نبودند تا همچو پدران شان تنها برای زنده ماندن برزمند . آنها در این سر زمین پُر از تبعیض و باور ها ی غیر انسانی خواهان برسمیت شناسایی و برابری چانس و هویت اجتماعی گردیدند . در روز گاران ما ایجاد جنبش بین المللی ٬٬ جان سیاهان ارزش دارد ٬٬ نشانه ای از مبارزه و مقاومت سیاهان و رنگین پوستان دیگر در برابر خشونت سفید پوستان نژاد پرست است . هواداران هژمونی سفید یا ٬٬ وایت سوپر ماسی ٬٬ که با دها نهاد فاشیستی و راست افراطی پیوند دارد بدین باور اند که نژاد اروپایی بر سایر مردمان برتری دارد و باید دارای امتیازت ویژه باشند و دیگران برای آنان خدمت کنند . با وجود یکه نادرستی مفکوره نژاد و تیوری های نژادی را دانش های امروزی بکلی تایید نموده ولی بازار نژاد پرستان سفید چون دونالد ترامپ و هوادارانش گرم بوده و مساله تبعیض نژادی را که همان مساله قدرت و سلطه است در محراق کارزار انتخاباتی قرار داده اند . نیکی هالای سفیر پیشین ایالات متحده در سازمان ملل متحد مدعی است که ایالات متحده کشور راسیستی نیست و از اینرو مردم دلیلی برای مظاهره ندارند . معلوم نیست که این دیپلومات ورزیده گاهی منشور ملل متحد و یا اعلامیه حقوق بشر را خوانده و یا ندیده است که پولیس سفید پوست نژاد پرست چگونه جورج فلوید سیاهپوست را زیر پای خود خفه نمود ، یاکوب بلاک سیاهپوست را در برابر چشمان کود کان معصومش گلوله باران کرد و یا دونالد نیلی سیاهپوست را همانند دوره های برده گی به ریسمان بست . اینها حادثات همین چند ماه اخیر اند . دونالد ترامپ جنبش ضد فاشیستی رنگین پوستان را محکوم نموده و در دفاع از پولیس که اداره آن بدست سفید پوستان راستگرا است خود را حامی ٬٬ نظم و قانون ٬٬ میداند . او در گفتمان تلویزیونی خود بروز بیست و نهم سپتامبر نه تنها خشونت پولیس را تقبیح نکرد بل به گروه فاشیستی ٬٬ بچه های مغرور ٬٬ وظیفه داد تا آماده باشند . دموکرات های ایالات متحده در مبارزات انتخاباتی خود واقعیت تلخ نژاد پرستی را در کشور خود می پذیرند ولی آنها چنانچه الیسیا گارسا یکی از اساسگذاران جنبش ٬٬ جان سیاهان ارزش دارد ٬٬ اظهار میدارد تا اکنون در پُر نمودن خلای سیاست سمبولیک و موضعگیری های مشخص گام نگذاشته اند . با نامزدی امی کانی باریت به حیث عضو ٬٬ محکمه عالی ٬٬ ایالات متحده و تسلط کامل محافظه کاران در این ارگان مهم و سایر مراجع عدلی گمان نمیرود که در سیستم قضایی اینکشور

ریفورمی و یا تعادلی رونما گردد زیرا در صورت پیروزی دموکرات ها این سنگر تعین کننده باز هم در دست نیرو های محافظه کار باقی خواهد ماند .

۴ ـــ سهمگیری ایالات متحده در حفاظت محیط زیست

این مساله مهم خواست بسا از ایالات فدرال کشورامریکا است ولی در برنامه های احزاب جمهوریخواه و دموکرات ها دارای هیچگونه جایگاه سیاسی نمی باشند . ترامپ قرار داد اقلیمی پاریس را ترک گفت و حاضر نیست کوچکترین کاری را برای محدود سازی انتشار گاز کاربن دای اوکساید در هوا و جلو گیری از گرم شدن هوا انجام دهد . از اینرو ست که نوام چامسکی او را ٬٬ جنایتکار بزرگ تاریخ جهان ٬٬ میخواند . برنامه دموکرات ها هم خیلی خلص است .بایدن تنها به شمولیت مجدد در قرار داد پاریس و کاهش گاز گلخانه یی در تولید انرژی تا سال ۲۰۳۵ میلادی توافق دارد .

۵ ـــ توقف سر شماری و محروم ساختن اقلیت ها از رایدهی

در آغاز این هفته میک لی یکی از سناتوران ایالات متحده در نشست رسمی سنا متذکر شد : ٬٬… ایالات متحده امریکا بر اساس قانون اساسی ، کشور دموکراتیک نیست و فرار از یوغ حکومت مهمتر است نسبت به انتخاب آن …٬٬ هر چند رویکرد او چیز دیگریست ولی گفته او در این مورد صدق میکند که تطبیق قانون در اینکشور بیشتر وابسته به حکم و نظر مراجع زور و قدرت است . بگونه نمونه همین اکنون در برخی از منا طق ، رایدهی پیش از وقت قانونی آغاز گردیده است . در جورجیا که اکثریت باشنده گان آن هوادار دموکرات ها اند رای دهنده گان میبایست برای رای دهی تا ده ساعت انتظار بکشند . در کالیفورنیا جمهوریخواهان به طور غیر قانونی صندوق های رسمی رای را برای انتخاب مکتوبی جا بجا کرده اند . در بسیاری از ایالات به ویژه ایالاتی که حکومت آنها در دست جمهوریخواهان است شهروندان باید خود برای رای دهی در دفاتر مربوطه ثبت نام نمایند .کوچ کشی از یک محل به جای دیگر ، ختم مدت اعتبار پاسپورت ، تغیر کارت هویت بنا بر ازدواج و دها علت دیگر مانع ثبت نام در لست رای دهنده گان میگردند و شناسنامه های دیگر چون کارت هویت دانشگاه ها و یا دفاتر رسمی همه برسمیت شناخته شده نمیتوانند . در چنین مواردی دفاتر ثبت تنها کارت داشتن سلاح را معتبر میدانند و چنانچه روشن است دارنده گان سلاح کسانی اند که بیشتر به گروه های دست راستی و محافظه کاران علاقمند اند . کاغذ پرانی و ایجاد مشکلات برای سیاهپوستان و مها جرین آسیایی ، لاتینی و افریقایی در عمل آنها را از دادن رای باز میدارد . جمهوریخواهان برای حفظ سیادت سفید پوستان حقه های دیگری را نیز بکار میگیرند . از جمله حکومت ترامپ در ماه اگست امسال سرشماری نفوس کشور را که

باید تا آخر سال دوام میافت پیش از وقت لازم متوقف ساخت . ٬٬ محکمه عالی ٬٬ یا ٬٬ سوپریم کورت ٬٬ که در آن محافظه کاران اکثریت را در دست دارند بر این اقدام حکومت صحه گذاشت . سر شماری نفوس پس از سال ۱۷۹۰ میلادی بدینسو در هر ده سال یکبار صورت میگیرد و دارای اهمیت خاص سیاسی است . بر اساس این سر شماری نواحی انتخاباتی تعین میشود و تعداد چوکی های پارلمان و شمار مردان انتخاب کننده برای تعین رییس جمهور در هر ایالت تثبیت میگردد . اختصاصیه های مالی برای ایالات نیز با در نظرداشت این سر شماری معین می شود . دوناد ترامپ با این حقه دو هدف را همزمان بر آورده ساخت : نخست در انتخابات حاضر از شمارش اقلیت ها و مهاجرین شهری که بیشتر هوداران دموکرات ها اند و ثبت آنها فرصت بیشتر می طلبید جلو گیری نمود و در مرحله دوم که دوره دهساله پس از انتخابات را در بر میگیرد کنترول قصر سفید را بر مناطق شهری که سر شماری در آنها صورت نگرفته است تامین نمود زیرا در این مورد کار شناسان سر شماری دارای صلاحیت تصمیمگیری نیستند . در ایالات متحده نواحی انتخاباتی دارای حیثیت مساوی نیستند .ایالات کم نفوس و پُر نفوس به اندازه مساوی نماینده گان خویش را به سنا می فرستند .پایتخت کشور و پورتوریکو اصلن هیچ سناتوری در مجلس سنا ندارند . جمهوریخواهان در گذشته با کسب اجازه از محاکم طرفدار خود افراد خویش را بمثابه دید بانان حوزه های انتخاباتی توظیف و از این طریق بر جریان انتخابات نظارت مینمودند . هر چند این طرز العمل از سال ۲۰۱۸ میلادی بدینسو ممنوع اعلام گردیده ولی ترامپ از افراد خود تقاضا نموده تا در انتخابات وظیفه پاسداری را به عهده گیرند . حضور چنین ملیشه ها فضای ترس وارعاب را ایجاد نموده و رای دهنده گان را از اعمال اساسی ترین حق سیاسی آن ها باز میدارد .

۶ ـــ سیاست خارجی و امکان تغیر آن

در کازار انتخاباتی کنونی ایالات متحده در این عرصه کمتر صحبت میگردد . برخی از کار شناسان چون استیفن ارلنگر ژورنالیست نیویارک تایمز میگویند که دونالد ترامپ برای چهار سال آینده دارای استراتیژی مشخص نیست و پیوسته تلاش مینماید تا از ایفای نقش رهبری بین المللی فرار کند. اما رقیبش جو بایدن به درستی سیاست خارجی دوره های ریاست جمهوری بارک اوباما باورمند بوده ومیداند که ایالات متحده امریکا تنها با شبکه ای از متحدین بین المللی خود میتواند موقف پیشین خود را دوباره احیا خواهد نمود . باز نمودن این مبحث در این جستار دراز حرف را بدرازا میکشاند . اما جا دارد به ایجاز گفته شود که ایالات متحده امریکا را اکنون ٬٬ ترس هژمونیک ٬٬ فرا گرفته است و تدوین استراتیژی های سیاست خارجی آن نا گزیر در تحت تاثیر آن شکل میگیرد . دونالد ترامپ آنچنانیکه ادعا میشود در این راستا بدون دید استراتیژیک نیست . او نیک

میداند که ٬٬ سده آسیا ٬٬ در برابر چشمان همه آغاز گردیده و کشور چین تا ده سال دیگر از نگاه فرآورده های ناخالص ملی از ایالات متحده امریکا پیشی میگیرد . در سال ۲۰۳۰ میلادی در حدود شصت و پنج در صد طبقه متوسط جهان در حوزه ٬٬ هند و پاسیفیک ٬٬ زندگی خواهند نمود . این امر بدین معناست که از اهمیت حوزه اتلانتیک روز تا روز کاسته میشود و پاسیفیک با بازار بزرگ خود رونق بیشتر میگیرد . دونالد ترامپ با حفظ روابط عادی با ناتو در صدد افزایش نقش خود در پاسیفیک است . او کار خود را با تخریب چین و صدمه رساندن به اقتصاد آن آغاز کرده ولی نیک میداند که سر انجام موفق نخواهد شد زیرا چین به آسانی از بحران های اقتصادی بیرون آمده و کرونا را مهار کرده است . ترس هژمونیک یا از دست دادن قدرت جهانی و سقوط کردن در سطح ٬٬ دولت های نورمال ٬٬ موجب میگردد تا ایالات متحده امریکا بدیل دیگری را از همین حالا رویدست گیرد . این بدیل همانا استفاده از زور نظامی است . در اروپا ضرب المثلی است که میگوید : ٬٬ گنجشک روی دست بهتر از کبوتر روی بام است ٬٬ . به یقین کشوری که حوزه هند و پاسیفیک را زیر کنترول داشته باشد میتواند در جهان نیز دارای سیادت باشد . ایالات متحده با همین رییس جمهورهردم خیال و آشفته فکر خود نه تنها تبلیغات سیاسی چون پروژه ٬٬ موکینگ بیرد ٬٬ را براه انداخته بل در نظر دارد تا شصت و پنج درصد نیرو های دریایی و هوایی خود را در حوزه آسیایی پاسیفیک جا بجا کند . ایجاد ٬٬ نوار نظامی ٬٬ از کالیفورنیا تا جاپان و شبکه ای از پایگاه های نظامی با امتداد نخستین و دومین زنجیره جزایر پاسیفیک غربی بخشی از این پلان است . ایالات متحده به همین منظور قرار داد ٬٬ آی ان اف ٬٬ را با فدراسیون روسیه فسخ نمود تا در نوار یاد شده که در سال ۲۰۲۶ میلادی تکمیل خواهد شد راکت های بورد میانه خود را جا بجا سازد . خلاصه محاصره اقتصادی و نظامی چین یکی از اولیت های سیاست خارجی ایالات متحده است که در آن هر دو نامزد ریاست جمهوری نظر واحد دارند و این هدف در چهار سال آینده تغیر نخواهد خورد . ترس هژمونیک ترامپ را وادار ساخت تا روابط خود را با همپیمانان اتلانتیک شمالی و به ویژه کشور های اروپای غربی تغیر دهد و از سازمان ها و قرار داد های متعدد بین المللی خارج شود . او که کمتر به دیپلوماسی و بیشتر به پراگماتیزم علاقمند است شاید بحران سیاست داخلی را نسبت به دیگران بهتر درک میکند . میگویند جو باید ن در صورت پیروزی در عادی ساختن روابط ایالات متحده با اتحادیه اروپا و سازمان های بین المللی کوشش خواهد کرد . این امر بمعنای آرایش مجدد روابط بین المللی خواهد بود .اینکه چگونه صورت خواهد گرفت برنامه های حکومت نو در ایالات متحده نشان خواهد داد . تا آنزمان یار زنده و صحبت باقی !

پانویس

پروژه ٬٬ موکینگ بیرد ٬٬ کارزاری بود که سیا در سال های ۱۹۵۰ میلادی در ضدیت با خارجی ها و جنبش های مترقی براه انداخته بود .سی آی ای در این پروژه ژورنالیست ها و رسانه های خبر گزاری را تحت مراقبت قرار داده و بر آنها اٍعمال نفوذ مینمود تا افکار عامه را علیه کشور های سوسیالیستی و جنبش های داد خواه تحریک نمایند .