خبر خوب، پلیس دنهاخ اجازه تظاهرات را داد!
تظاهرات علیه “مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) در لاهه هلند که با سخنرانی حضرت آیةالله اعرافی، مدیر حوزههای علمیه ایران و نماینده مجلس خبرگان رهبری شروع می شود!”
هرچند که پلیس دنهاخ سختگیرانه ترین قوانین را برای صدور اجازه تظاهرات اعمال می کند، و یکی از مهمترین شرط هایش این استکه چهار روز کاری قبل از تظاهرات باید تقاضای اجازه تظاهرات کرد، روز جمعه بعد از ظهر “کمیته حمایت از مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران – هلند” بعد از آگاهی از مراسم سفارت جمهوری اسلامی مبنی بر بزرگداشت خمینی در مراسم سالگرد مرگ او، تقاضای اجازه تظاهرات را کرده بودند.
همین حالا به من خبر دادند که پلیس بعد از صحبت تلفنی با تظاهرات موافقت کرده است.
طبق معمول اجازه تظاهرات در میدانی است که 70 متر با ساختمان سفارت فاصله دارد. از ساعت 17:30 تا ساعت 19:30
در هر حال مهمترین مسئله برای تمامی کسانیکه می خواستند بدانند اجازه تظاهرات هست یا نه جواب آری است!
امیدوارم هموطنان ارجمند در شرایطی که بحران در تمام ابعادممکن ساختارهای سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی را فراگرفته، بر بی تفاوتی و کاهلی مرسوم غلبه کرده و در جهت حمایت از مبارزات مردم ایران و افشای جنایتکاران حاکم، حداقل در خارج از ایران با کمترین هزینه ممکن به خیابانها بیایند!…
“ فردی که در جامعه سرزنده است نمیتواند یک شهروند واقعی باشد و موضعگیری نکند! درنتیجه، بیاعتنایی کاهلی است، بیاعتنایی انگلوارگی و بیجربزگی است! لحظههای روزگار بیاعتناها زندگی نیست و از همین روست که من از بیاعتناها بیزارم!”
آنتونیو گرامشی
کافکا وضعیت امروز ایران و جهان را بدرستی در پاراگراف کوتاه زیر خلاصه می کند.
“ ما در عصر شرّ زندگی میکنیم… ما در مرداب خودپسندی فرو رفتهایم… امروزه دیگر گناه وجود ندارد. اشتیاق به خدا هم وجود ندارد. هر چیزی زمینی است و یکسره مطابق با مقاصد زمینی. خدا ورای وجود ماست. به این سبب، همه ما دچار انجماد وجدان هستيم… ما در مردابي از دروغها و توهمهای پوسیده زندگی میکنیم که هیولاهای وحشتناک به جهان میآورد، هیولاهایی که با چهرهای پر از محبت به دوربین عکاسها لبخند میزنند ولی در همان لحظه _بیآنکه کسی متوجه شود_ با بیخیالی میلیونها انسان را چون حشره زیر پا له میکنند.”
چگونگی برخورد به ابتذال حاکم
برخی در مقابله با مشکلات و بحرانهای حاکم ناامید، پاسیو و تسلیم می شوند. برخی درست در همان شرایط جوانه ها و نطفه های تغییر اوضاع و امید واقعی رهایی را می یابند! چنین افرادی به جای اینکه نظاره گر مفلوک حوادث باشند و خود را بدست سیل حوادث یعنی سیاستهای جنایتکاران حاکم به سپارند، به سازماندهی تغییر اوضاع و برون رفت از فلاکت و لنجزار موجود می پردازند! چنین است تفاوت بین انسانهای زنده با مرده های متحرک!
“وضعیت ناامید کننده جامعه ای که در آن زندگی می کنم، مرا سرشار از امید می کند! ”
مارکس
ویکتور هوگو در همین زمینه می گوید:
“ جامعه ای که به فقر تن دهد، دینی که دوزخ داشته باشد، کشوری که ستم کند، فرومایه اند.
من جامعه ای بدون شاه، دینی بدون تحمیل و کشوری بدون مرز می خواهم .
من این چنین هستم !وبه همین خاطر کتاب بینوایان را نوشتم. …
من اشخاص زنده را آنانی میدانم که مبارزه می کنند. بی مبارزه زندگی مرگ است! ”
افشاگری از برنامه ها و باورهای خردستیز جنایتکاران حاکم، ارتقاء آگاهی توده ها و براین بستر دامن زدن به خودسازماندهی توده ها و حمایت از مبارزات بحق آنانان وظیفه تعطیل ناپذیر هر انسان آزاده است!
جمهوری اسلامی مثل هر حکومت استبدادی و استعمارگر، حکومت پوسیده و لرزان خود را به قدرت سرکوب نیروهای نظامی و لشگریان جهل برپا نگهداشته!
جرج اورول بدرستی می گوید: ” جهل آنقدر قدرتمند است که بتواند جنگ را صلح و آرامش، و بردگی را عین آزادی جلوه دهد!”
لشگریان جهل و خرافات را با بردن شمع آگاهی به درون توده ها باید متوقف کرد و از ریشه برانداخت.
“درزندگی نباید از چیزی ترسید، اکنون زمان آن استکه بیشتر درک کنیم، تا کمتر بترسیم.”
ماری کوری
با احترام،
احمد پوری (هلند) 06 – 06 – 2022
پیوند این یادداشت در صفحه فیسبوک:
جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید در پیوند زیر به یادداشت قبلی من در این زمینه مراجعه کنید.