برخورد متناقض تاجیکستان با مهاجرین افغان

از وعدهٔ همزبانی تا عمل به سیاست اخراج
در فضای ملتهب منطقه، مهاجرین افغان که از جنگ، ناامنی و فقر به کشورهای همسایه پناه بردهاند، بار دیگر قربانی سیاستهای متناقض، بیثبات و گاه ریاکارانهٔ دولتهای منطقهای میشوند. از جمله بعد از ایران وپاکستان دولت تاجیکستان، که علیرغم ادعای همفرهنگی و همزبانی با مردم افغانستان، اخیراً سیاست اخراج دستهجمعی مهاجرین افغان را در پیش گرفته است.
عجیب است سخنان دلگرمکننده، اما کوتاهعمر
امامعلی رحمانوف، رئیسجمهور تاجیکستان، در یک بیانیه تلویزیونی چندی پیش اظهار داشت که کشورش بهعنوان یک کشور همزبان و همفرهنگ، با مردم افغانستان احساس نزدیکی دارد و از دولت ایران در خواست کرد تا با مهاجرین افغان برخورد نیک انسان دوستانه داشته باشند. این اظهارات در ظاهر نشانهای از همدردی و حمایت تلقی شد؛ اما واقعیت در عمل مسیر دیگری را پیمود.
یورش به خانهها و اخراج از مرز
تنها دو هفته پس از این اظهارات، پولیس تاجیکستان با یورش به خانههای مهاجرین افغان در برخی از شهرهای آن کشور، آنها را بدون ارائه دلیل حقوقی مشخص، بازداشت و سپس از طریق گذرگاه مرزی “بشیرخان بندر” در ولایت کندز بهزور اخراج کرد. این در حالیست که بسیاری از این مهاجرین، بدون وابستگی به نهادهای کمکرسان، زندگی خود را از طریق کار روزمره و پرداخت هزینههای شخصی اداره میکردند.
پرسشهای بیپاسخ
این برخوردهای سرکوبگرانه، پرسشهای جدی را برمیانگیزد:
- چرا دولت تاجیکستان با وجود تأکید بر اشتراکات فرهنگی و زبانی، چنین رفتار قهری را در پیش گرفته است؟
- چه عواملی، چه داخلی و چه خارجی، دولت رحمانوف را به اتخاذ چنین سیاستهایی سوق میدهد؟
- آیا فشارهای سیاسی یا اقتصادی از سوی دیگر قدرتهای منطقهای یا جهانی در این تصمیم نقش داشتهاند؟
سکوت نهادهای جهانی: همدستی یا بیتفاوتی؟
یکی از ابعاد نگرانکننده این ماجرا، سکوت معنادار نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر، از جمله سازمان ملل متحد، کمیساریای عالی پناهندگان (UNHCR) و سازمانهای حقوق بشری منطقهای است. این در حالی است که اخراج اجباری پناهجویان، بهویژه در شرایطی که کشور مبدأ امنیت ندارد، آشکارا نقض کنوانسیونهای بینالمللی است.
سکوت رسانههای جهانی نیز به این وضعیت دامن زده است، گویی رنج افغانها دیگر ارزش خبری ندارد.
همسایهگان “فرهنگی” و آزمون اخلاق سیاسی
کشورهای همسایه افغانستان، بهویژه ایران، پاکستان و تاجیکستان، همواره خود را در زبان سیاسی «دوست، برادر و همفرهنگ» معرفی کردهاند. اما در عمل، برخوردهای امنیتی، تبعیضآمیز و گاه تحقیرآمیز با مهاجرین افغان، خلاف این ادعاها را ثابت میکند.
تاجیکستان با اشتراکات عمیق فرهنگی، زبانی و تاریخی با افغانستان، بیش از دیگران موظف است در رفتار خود بازنگری کند. برخورد با مهاجرینی که هیچ جرمی جز جستجوی زندگی بهتر ندارند، آزمونیست برای صداقت این ادعاها.
در پسِ اخراج مهاجرین افغان از تاجیکستان، عواملی فراتر از سیاستهای مهاجرتی معمول نهفته است. فشارهای امنیتی ناشی از تحرکات مرزی، نفوذ سیاسی قدرتهایی چون روسیه و چین، و تلاش برای جلب رضایت طالبان، در شکلدهی به این رویکرد نقش دارند. همچنین، دولت تاجیکستان با استفاده از موضوع مهاجرین بهعنوان ابزاری برای نمایش اقتدار داخلی، چهرهای «امنیتمحور» از خود به نمایش میگذارد. این اقدامات در حالی صورت میگیرد که مهاجرین اخراجشده عمدتاً غیرسیاسی و بیدفاعاند و نقض آشکار اصول حقوق بشری به حساب میآیند.
درنتیجه: مهاجر افغان، قربانی سیاستهای منطقهای
در نهایت، میتوان گفت که مهاجر افغان نهتنها از کشور خود رانده شده، بلکه
در کشورهای همسایه نیز طرد میشود. آنهم از سوی کشورهایی که از لحاظ تاریخی، زبانی و فرهنگی پیوندهای عمیقی با مردم افغانستان دارند. این وضعیت نهتنها نقض اصول انسانی و بینالمللیست، بلکه در درازمدت روابط مردمبامردم را نیز آسیبپذیر میسازد.
تا زمانی که نهادهای حقوق بشری و رسانههای مستقل سکوت پیشه کنند، این چرخهٔ درد و تبعیض ادامه خواهد یافت. صدای اعتراض، روشنگری و فشار مدنی داخلی و بینالمللی، تنها راهیست که میتواند از ادامه این روند ظالمانه جلوگیری کند.
این اقدام دولت تاجیکستان نه تنها برخلاف تعهدات حقوقی بینالمللی در قبال پناهجویان است، بلکه تحت تأثیر مجموعهای از عوامل بیرونی از جمله فشارهای امنیتی مرزی، نفوذ سیاسی قدرتهای منطقهای مانند روسیه و چین، و تلاش برای نزدیکی سیاسی با سر پرست در افغانستان اتخاذ شده است. متأسفانه، دولت تاجیکستان با استفادهٔ ابزاری از مسئله مهاجرت، در پی تقویت چهره امنیتمحور خود در داخل کشور است. این در حالیست که مهاجرین اخراجشده عمدتاً افراد بیپناه، غیرسیاسی و آسیبپذیر هستند و برخورد با آنان نقض صریح و نگرانکننده اصول انسانی و میثاقهای جهانی حقوق بشر به شمار میرود.
ح _ فتاح