با طرح غرب، نازیسم، یک هنجار سیاسی میشود
نباید به کسی اجازه داد که مهمترین روز تاریخ سده بیست را بروباید!
نویسنده: سویاتوسلاو کنیازیفمترجم: ک. رادین برگرفته از : بنیاد فرهنگ استراتژیک، ۹ ماه مه ۲۰۲۲ *
۷۷ سال پیش، در ۹ ماه مه سال ۱۹۴۵، محافل حاکم بر کشورهای غربی در شرایط سخت اخلاقی قرار گرفتند. اتحاد جماهیر شوروی که غرب بههر وسیلهای نفرت به آن را دامن میزد، ناجی جهان از نازیسم بود. و مناقشه بر آن غیرممکن بود. بر اساس نظرسنجی انجام شده در ماه مه ۱۹۴۵، ۵۷ درصد از ساکنان فرانسه نقش اتحاد جماهیر شوروی در شکست نازیسم را تعیینکننده خواندند. برای مقایسه: در سال ۲۰۰۴، ۵۸ درصد از فرانسویها ایالات متحده را برنده اصلی نازیسم نامیدند. ماشین تبلیغاتی آمریکا در اروپا خوب کار کرده بود. مشکلات اخلاقی غرب پس از تسلیم آلمان نیز مرتبط با آن بود که از سالهای دهه ۱۹۳۰ محافل حاکم غربی مبالغ هنگفتی را برای تأمین مالی رژیم نازی سرمایهگذاری کرده بودند. در سال ۱۹۳۲، رئیس بانک انگلستان، «مونتاگو نورمن»، و برادران «دالس» جلسهای محرمانه با «آدولف هیتلر» برگزار کردند، در نتیجه آن تصمیمی برای تأمین مالی حزب ناسیونالیست سوسیالیست کارگران آلمان و دادن وام به بانک آلمانی «رایشزبانک» گرفته شد. حتی پس از شروع جنگ جهانی دوم، تجارت آمریکایی در آلمان به فعالیت خود ادامه داد و نفت، روغن و گریس را از طریق اسپانیا به رایش تحویل میداد. در سال ۱۹۳۸، در جریان قرارداد مونیخ، انگلستان و فرانسه با حمایت اخلاقی ایالات متحده آمریکا به آلمان، لهستان و مجارستان اجازه دادند تا چکسلواکی را تقسیم کنند. رهبران غربی این امید را کتمان نکردند که قربانی بعدی تقسیم ارضی اتحاد جماهیر شوروی خواهد بود. ولی آنها در محاسبات خود اشتباه کردند. مردم شوروی بر نازیسم پیروز شدند و ارتش هیتلری را که به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرده بود، شکست دادند. اعتبار بینالمللی عظیم اتحاد جماهیر شوروی به کشور ما امکان داد که به یکی از پنج قدرت بنیانگذار سازمان ملل متحد و عضو دائم شورای امنیت تبدیل شود. امروز، آنچه توسط نیاکان ما به تسخیر درآمده، اخلاف آن کسانی است که از هیتلر حمایت مالی کرده، رایش سوم را در مقابل اتحاد جماهیر شوروی قرار داد، کسی که در واحدهای مجازات به مهاجمان خدمت کرده است. بارزترین شواهد وندالیسم کنونی، تخریب گسترده بناهای تاریخی مرتبط با جنگ بزرگ میهنی در اوکراین و در کشورهای اروپای شرقی سابق جامعه سوسیالیستی است. در هفتههای اخیر، تخریب بناهای تاریخی خصلت یک اپیدمی عمده را بهخود گرفته است.
در لهستان، با تشویق انبوه جمعیت، بنای یادبود سربازان ارتش سرخ در محلی که ۶۲۰ سرباز جبهه اول اوکراین کشته شدند، تخریب شد. در آلمان، رهبری حزب دمکرات مسیحی آلمان خواستار تخریب بنای یادبود «ارنست تالمان» کمونیست تحت شکنجه نازی شد. در «زاکارپاتسکی موکاچوف»، بنای یادبودی با یک تانک «ت.۳۴»، که به خاطره نجاتدهندگان اوکراین از نازیسم ساخته شده بود، و همچنین ستون سنگی افتخار که به احترام سربازانی که در جنگ کبیر میهنی جان باخته بودند، تخریب شد. در شهر «استری» استان لووفسکی، سنگ بنای یادبود یک سرباز شوروی تخریب شد. در «ترنوپیل»، بنای یادبود خلبانان شوروی تخریب گردید. در «زدولبونوف»، استان «روونسکی»، بنای یادبود قهرمان اتحاد جماهیر شوروی و مامور اطلاعات «نیکلای کوزنتسوف»، تخریب شد. در «ریونه»، نام قهرمانان جنگ کبیر میهنی از ستونی که بهیاد آنها ساخته شده بود، پاک شد. در خارکف، نمایندگان هنگ «آزوف» نازی بنای یادبود مارشال اتحاد جماهیر شوروی «گئورگی ژوکوف» را تخریب کردند. در «زاپروژیه»، بنای یادبود خلبانان شوروی ــ هواپیمای « La۵» که در نبردهای جنگ کبیر میهنی شرکت کرد، نابود شد. در روستای«دوگه» (منطقه «ترانس کارپاتیا»)، بنای یادبود پارتیزان و مامور اطلاعاتی «والیه کوتیک» بهطرز وحشیانهای برچیده شد. در «چرنیگوف»، با انداختن یک طناب به گردن مجسمه، بنای یادبود «زویا کوسمودمیانسکایا» را تخریب کردند. در این میان، مطابق نظرسنجیهای جامعهشناختی اوکراین، تنها ۱۹ درصد از پاسخدهندگان آشکارا از تخریب بناهای تاریخی در مناطق تحت کنترل کیف حمایت میکنند. ۳۶ درصد در مورد آنچه اتفاق میافتد «بیطرف» هستند. ۴۰ درصد مردم (در دل خودشان) علیه بربریت اعتراض میکنند. در چند سال گذشته، تعداد ساکنان اوکراینی که چهره باندرا و نقش ارتش شورشی اوکراین را مثبت ارزیابی میکنند، بهطرز چشمگیری افزایش یافته است. و اسطورهها در مورد «اوکراین باستان»، طبق برنامه تأیید شده توسط وزارت آموزش و پرورش، از مهد کودک تلقین میکنند. کانال تلگرام « WarDonbass» مینویسد: «تخریب بناهای تاریخی مربوط به پیروزی در جنگ بزرگ میهنی و قربانیان آن در اوکراین، ایده خود مقامات اوکراینی نیست. این ایده توسط گردانندگان و نمایشگردانان غربی برای آنها ارسال شده است. با طرح غرب، نازیسم، مانند دهه ۱۹۳۰، به یک هنجار سیاسی تبدیل میشود.»