اهداف صحنه پردازی تسخیر عراقتوسط امارات اسلامی در عراق و شام کدام است
نوشتۀ دکتر امین حطیط
مرکز مطالعات جهانی سازی، 30 ژوئن 2014
(دکتر امین حطیط، لبنانی، تحلیل گر سیاسی، متخصص استراتژی نظامی و ژنرال بریگاد است که هم اکنون در بازنشستگی به سر می برد)
ترجمه توسط حمید محوی
.ژنرال حطیط، آیا نمی ترسید که داعش [امارات اسلامی در عراق و شام] به سوی لبنان جابجا شود ؟
ژنرال حطیط : رویدادها را به شکلی که هست ببینیم و ابتدا سعی کنیم که در دام رسانه های غربی نیافتیم، چون که آنها داعش را به شکل نیروی بزرگی جلوه داده اند که گوئی هیچ کس یارای مقابله با آنها را ندارد. ولی چنین موردی حقیقت ندارد.
2.چگونه، ممکن است کمی بیشتر در این مورد توضیح بدهید ؟
ژنرال حطیط : ما در مورد نیروهای این سازمان اطلاعات کافی در اختیار داریم. رویدادهای بعدی، چند روز پیش موجب شد که من مقاله ای بنویسم که تحت عنوان «موصل : صحنه پردازی داعشی»(1). زیرا در تسخیر موصل توسط داعش ما کاملاً با یک صحنه پردازی روبرو بودیم.
آیا می دانید که تعداد نفرات پلیس و ارتش دولت عراق که در کوران حملۀ داعش در موصل حضور داشتند 25000 نفر بود، در حالی که تنها 500 نفر گروه داعش را تشکیل می دادند؟ در نتیجه، آنچه در موصل روی داد، جنگ نبود، بلکه خیانت و تسلیمی بود که با جنگ ریانه ای با هدایت شبکه های تلویزیونی الجزیره (قطر) و العربیه (عربستان سعودی) ترکیب شده بود، و 6 ساعت پیش از سقوط واقعی موصل، تسلیم شدن موصل را اعلام کردند ! این جریان دقیقا مانند موردی که پیش از این در باب العزیزیه در لیبی هدایت شده بود به وقوع پیوست. در آن دوران شکست معمر قذافی را سه روز پیش از سقوط قطعی و قتل (بی دادگاه) او اعلام کرده بودند.
باید دانست که در مورد « جنگ روانی »، بر حسب قاعده بخشی از مردم که در « ابهامات رسانه ای » و در نتیجه در سردرگمی به سر می برند، معمولا منتظر می مانند ببینند کدام طرف قوی تر است تا تصمیم بگیرند در کدام طرف صف آرائی کنند. در نتیجه اگر عراقی ها ی مناطقی که اکثراً سنی بودند، یعنی چهار منطقۀ مورد نظر ما [نینوا، صلاح الدین، دیاله، و الانبار] می دانستند که نیروهای مهاجم داعش تنها 500 نفر در مقابل 25000 نفر هستند، هرگز به آنها نمی پیوستند و به آنها پناه نمی دادند. در نتیجه می بایستی که با پارازیت های رسانه ای، پیش از آن که حقیقت آشکار شود، این توهم را در مردم ایجاد می کردند که گوئی داعش نیروی عظیمی است تا به نتیجۀ دلخواه می رسیدند.
داعش به عنوان سازمان، سال 2004 در عراق ایجاد شد. در دوران آغاز بهار عرب (یا بهتر بگویم «آتش سوزی عرب») سال 2010 در تونس آغاز شد، در عراق باقی ماند و حداکثر 5200 نفر عضو داشت. پس از نخستین وتوی چین و روسیه در اکتبر 2011، و وقتی که جبهۀ نصره به هدف سرنگون سازی رژیم بشار اسد ایجاد شده بود و پس از این که ناتوانی آنها در سرنگونی رژیم حاکم سوریه آشکار شد، داعش را به سوریه گسیل کردند.
همه می دانند که داعش و جبهۀ نصره به القاعده وابسته هستند، و القاعده به اعتراف خود خانم هیلاری کلینتون توسط دولت آمیرکا بنیانگذاری شده است(2). در سوریه، سال 2012، داعش از 5200 عضو به 7000 نفر رسید و امروز تعداد آنها 15000 نفر در سوریه و 10000 نفر در عراق است. داعش در مجموع دارای 25000 عضو مبارز است.
3.ولی داعش و جبهۀ نصره در سوریه با یکدیگر درگیر شده اند !
ژنرال حطیط : نه… تمام این ماجرا « تاکتیک » اربابی است که سر نخ را بدست دارد. بر این اساس، امروز ظهر (25 ژوئن 2014) خبردار شدیم که در ابوکمال [محلی واقع در مرز بین سوریه و عراق] جبهۀ نصره مجبور شده است که از داعش تبعیت کند(3)، و قدرت آن را افزایش دهد و تسهیلاتی برای نیازهای داعش در مناطق عراق فراهم سازد. علت این است که زمین اصلی این جنگ به عراق منتقل شده است.
4.چه کسی داعش را فرماندهی می کند ؟
ژنرال حطیط : اینجا نیز همان ارباب که تصمیم می گیرد و فکر می کند که با بکاربستن « منشور امنیتی آمریکا-عراق» (4)(5) می تواند عراق را به یک استعمارکدۀ آمریکائی تبدیل کند که متعاقباً آن را از فاصلۀ دور و از واشینگتن هدایت خواهد کرد. ولی سه سال پس از خروج نیروهای آمریکائی، عراق راه خود را طبیعتاً بر اساس شرایط جغرافیای سیاسی خاص خود در پیش گرفت. به عبارت دیگر، وضعیت جغرافیای سیاسی عراق این کشور را به همآهنگی با ایران و سوریه هدایت کرد. نتیجه : آمریکائی ها از نردیکی عراق به محور مقاومت که در مقابل او ایستادگی می کند، عصبانی شده بودند، و کشورهای خلیج نیز از مالکی ناراضی بودند زیرا به دستور العمل و خواست های آنها وقعی نمی گذاشت.
آنچه در عراق روی داد، نتیجۀ شکست در سوریه است. خصوصاً از وقتی که اوباما پایان به اصطلاح اپوزیسیون سوریه را روی شبکۀ CBS اعلام کرد، و رسماً پذیرفت که « اپوزیسیون سوریه که قادر به سرنگون سازی رئیس جمهور بشار اسد باشد وجود ندارد » (6).
در نتیجه، دولت آمریکا به شکست خود در سوریه معترف شده ولی از طرح اولیۀ خود قطع نظر نکرده است. تفاوت ! در نتیجه جنگ به عراق منتقل شده است،یعنی جائی که منافع امریکا از یکسو با منافع عربستان سعودی و از سوی دیگر با منافع قطر و ترکیه در تلاقی قرار گرفته است، و تمام اختلافاتشان را کنار گذاشتند زیرا با مصیبت فوری یگانه ای روبرو شده اند : و باید از پیوستن عراق به جبهۀ مخالف، یعنی از پیوستن عراق به محور مقاومت جلوگیری کنند.
پرسشی که در این جا می تواند برای ما مطرح باشد، این است که از چه شیوه ای برای جلوگیری استفاده کرده اند ؟ مالکی عضو طرفدار«اتحاد ملی عراق» مبنی بر قانون اساسی برای تشکیل دولت مجاز بود، و آنها تآتر تهاجم داعش را برایش به صحنه آوردند ! ولی امروز ما گزارشاتی در اختیار داریم که می گوید : بیش از یک سوم سنّی های موصل و سنّی های دیگر مناطق، ظرف 24 ساعت از این قبیلۀ بربر روی برگردانده اند و 750000 نفر از آنها ترک دیار کرده اند، یعنی از هر هفت سنّی یک نفر، با توجه به این امر که سنّی مذ هبان عراق بین پنج میلیون و نیم تا شش میلیون نفر را تشکیل می دهند.
در نتیجه، برای صحنه آرائی تآتر یورش داعش می توانیم دو علت را یادآور شویم : شکستی که در سوریه متحمل شدند، و مبارزه برای کسب قدرت. به وحشت انداختن مالکی و اعضای اتحادیه که برای قانون اساسی و دولت مجاز به تصمیم گیری هستند، ایجاد ترس و وحشت به این علت است که دولت را از نتایج انتخابات قانونگذاری گذشته منصرف سازد. به همین علت جان کری تشکیل « دولت ائتلاف ملی » را پیشنهاد کرده است(7)(8).
آنچه که در پیشنهاد جان کری مطرح شده، در واقع این است که نتایج آخرین انتخابات قانونگذاری که برندل آن جناح مالکی بوده کنار گذاشته شود و قدرت به شکل مساوی بین شیعیان، سنّی ها و کردها تقسیم شود، در نتیجه تقسیم قدرت در پیشنهاد جان کری به تفکیک مذهبی و قومی تکیه دارد! بر این اساس یک سوم برای شیعیان [60 تا 65 درصد جمعیت]، یک سوم برای سنّی مذهبان [بین 15 تا 18 در صد جمعیت]، و یک سوم برای کردها [20 درصد جمعیت عراق]. نتیجه : دو سوم قدرت برای سنّی ها و کردها در واقع در دست کشورهای خلیج و ایالات متحدۀ آمریکا است. و برای همین هدف بود که صحنه سازی داعش در عراق راه اندازی شد !
5. ولی چگونه باید درخواست کمک مالکی از ایالت متحده را تعبیر کنیم (9) ؟
به طریق اولی کار هوشمندانه ای بنظر می رسد، زیرا «منشور امنیتی آمریکا-عراق» می گوید که اگر یکی از دو کشور [در اینجا، روشن است که عراق مورد نظر می باشد] موجودیت، مرزها و سرزمینش بخطر افتاد… می تواند در محدودۀ زمانی و مکانی که مشخص می کند از دیگری درخواست کمک کند. نتیجه این است که، مالکی کاملاً می داند که ایالات متحده پشت تمام این عملیات است، همانگونه که می داند سعودی ها و ترکها هیچگاه بی آن که با ایالات متحده هم بائی داشته باشند، شهامت تشویق داعش به تسخیر عراق را پیدا نمی کردند. بر اساس بود که مالکی از ایالات متحده درخواست کمک کرد !
در صورتی که ایالات متحده مبنی بر مفاد قرداد امنیتی که با عراق به امضا رسانده است عمل کند، هواپیما می فرستد. در این مورد، می خواهم موضوعی را برای نخستین بار مطرح کنم : وقتی مالکی از بمباران مراکز داعش در منطقۀ الانبار توسط ایالات متحده گزارش داد، حقیقت نداشت ! ولی این موضوع ایالات متحده را مجبور کرد که گزارش را تکذیب کند، و از سوی دیگر به رئیس اتحادیۀ ملی عراق، ابراهیم جعفری اجازه داد که آمریکا را مورد انتقاد قرار دهد و بگوید که آمریکائی ها قرارداد دو جانبه را تنها برای دفاع از منافع خودشان امضا کرده بودند، و در نخستین فرصتی که پیش آمده از مداخله امتناع می کنند. همین موضوع از این پس به عراق اجازه می دهد که قرارداد امنیتی شان را با امریکا دوباره مورد بررسی قرار دهند و به تنهائی با خطراتی که تهدیدشان می کند مقابله کنند. به همین علت نیز بود که از سوی مقامات مذهبی شیعیان و به همین گونه سنّی علیه این صحنه پردازی داعش به «هدایت امریکائی ها و با شرکت ترکیه، قطر و عربستان سعودی»، «فتوا» صادر شد…
6.در مورد خطری که در کمین اردن نشسته چه فکر می کنید ؟
داعش نقشۀ جغرافیائی خود را منتشر کرد که در واقع مرتبط است به هشدار آمریکا در خطاب به پنج کشور، و یک کشور ششمی نیز هست که جزء اسرار است !
این نقشه عراق، و کویت در غرب، سوریه و اردن در مرکز، لبنان و فلسطین اشغالی در غرب را در برمی گیرد. روشن است که اسرائیل جزء نقشۀ داعش نیست، زیرا فرماندۀ اصلی داعش خود آمریکا است و نگران منافع خود می باشد. در نتیجه، نه فرماندهی ارشد و نه داعش اسرائیل را تهدید نخواهند کرد.
کویت به نقشه اضافه شده، زیرا برخی اطلاعات حاکی از این امر است که از تاریخ شکست طرح فروپاشی، تلاش هائی برای بازگشت به سوی سوریه و ایران در شرف تکوین است، در نتیجه به این کشور اخطار داده اند که از جایش حرکت نکند !
اردن که در جنگ علیه سوریه نقش اساسی را به عهده داشت، یعنی در تمام مدتی که بندر بن سلطان در مسند کار بود. اردن نیز تردیدهائی بخود راه داده، و به همین علت در نقشۀ داعش به اردن نیز هشدار داده شده است _ ولی این داستان دیگری است).
لبنان از آغاز روی نقشه بوده است. آنهائی که مخالف این نظریه هستند باید از اتاق عملیات ایالات متحده، صهیونیست ها، اردنی ها یا کشورهای خلیج، اطلاعات دیگری در اختیار داشته باشند که ما در اختیار نداریم !
7.سرانجام، و با چشم اندازی که شما ترسیم کردید، امکان جنگ منطقه ای را چگونه ارزیابی می کنید ؟
جنگ در اشکال سنتی، یعنی با مداخلۀ اسرائیل و گسیل سربازان اسرائیلی برای جنگیدن در تمام جبهه ها در چشم انداز وجود ندارد، نه در لبنان، نه در جولات، و نه در ایران. اگر چنین جنگی ممکن بود، اسرائیل برای راه اندازی آن 8 سال منتظر نمی ماند.
8.طی مصاحبه، خبر انفجار هنگام بازرسی در یک هتل در بیروت به دستمان رسید : در این انفجار 10 نفر زخمی شدند. این واقعه ما را به نخستین پرسش باز می گرداند.
ژنرال حطیط، آیا نمی ترسید که داعش به سوی لبنان نقل مکان کند ؟
پاسخ ژنرال حطیط به این حرکات تروریست ها که لبنان را هدف قرار داده، به این شکل است که او می گوید : در لبنان ساختار امنیتی ضرباتی می بیند ولی مقاومت خواهد کرد ! پاسخ او را در مقاله ای که روز 26 ژوئن منتشر شد می یابیم که در اینجا برخی از نکات حساس را یادآور می شویم.
الف)غرب از سال 2000 در پی درهم شکستن محور مقاومت است. غرب با قطعنامۀ 1559 شروع کرد، جنگ را سال 2006 به راه انداخت، بعد سال 2008 سعی کرد در لبنان به اختلافات دامن بزند و از هم گسیختگی ایجاد کند، سال 2009 در ایران همین طرح فروپاشی را سازماندهی کرد، و سال 2011 به سوریه حمله کرد، تا این که سرانجام امروز به عراق حمله می کند که آخرین کارت آمریکا و صهیونیسم است… در نتیجه، می توانیم از خودمان بپرسیم آیا عبور از عراق، پس از بستن مرز بین سوریه و لبنان، به این علت بوده است که لبنان را از آتش به دور سازد و یا این که نقش دیگری برای آن در نظر گرفته اند ؟
ب)در حال حاضر که عراق به تآتر اصلی خشونت تبدیل شده، ما می توانیم نتیجه بگیریم که غرب اندکی از سوریه واپس نشسته و آن را به پشت صحنۀ تآتر عراق تبدیل کرده است، در حالی که لبنان از این پس «صحنۀ فشار» روی محور مقاومت بطور عام و روی حزب الله بطور خاص است. ولی مشکل غرب این است که نمی تواند در جامعۀ مقاومت نفوذ کند، زیرا مقاومت پیرامون خود سپر دفاعی ایجاد کرده است. به همین علت چندین تلاش تروریستی، یکی پس از دیگری، با شکست مواجه شد…
پ)مطمئناً تلاش ها تکرار خواهد شد، ولی در سطح آمادگی و عملیاتی شاهد کاهش چشم گیری هستیم، به ویژه از وقتی که تروریست های از «کارخانۀ مرگ» در منطقۀ کوهستانی بین لبنان و سوریه به نام قالامون Qalamoun محروم مانده اند.
ت)در این مرحله، می توانیم بگوئیم که شکست چندین حملۀ تروریستی به دلیل همکاری های دائمی بین نهادهای رسمی امنیتی و ارتش لبنان از یکسو، و عناصر جامعۀ مدنی مقاومت و شهروندان از سوی دیگر با شکست مواجه شد. بی آن که نقش ارتش عرب سوریه را در آن سوی مرز فراموش کرده باشیم. تا زمانی که این همکاری ها ادامه بیابد، امنیت لبنان از پا نخواهد افتاد، با وجود تمام حملات تروریستی اینجا و آنجا برای برهم زدن تعادل لبنان : « مردم، ارتش، مقاومت ».
Dr Amin Hoteit
26/06/2014
Sources : Synthèse de 2 interventions
25/06/2014 : Vidéo TV libanaise ANB
https://www.youtube.com/watch?v=-KKo4rS2MOI&feature=youtu.be
26/06/ 2014 : Article Al-Binaa
http://al-binaa.com/albinaa/?article=7961
Transcription et Traduction par Mouna Alno-Nakhal pour Mondialisation.ca
Notes :
[1] Mossoul : une mise en scène daechienne
http://thawra.alwehda.gov.sy/_kuttab_a.asp?FileName=82199896920140616012105
[2] Hillary Clinton : Nous avons crée Al-Qaïda, Nous avons financé les Moudjahidin
[3] Al-Qaïda et l’EIIL fusionnent à la frontière syro-irakienne
[4] Les accords du 17 novembre 2008 établissant le cadre juridique de la présence américaine en Irak et de la coopération entre les deux États
http://www.persee.fr/web/revues/home/prescript/article/afdi_00663085_2009_num_55_1_4063
[5] L’escroquerie du contrat sécuritaire américano-irakien
http://www.info-palestine.eu/spip.php?article5501
[6] Obama: Notion that Syrian opposition could overthrow Assad a “fantasy”
https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=4BwgRgRT4MY
Extrait traduit :
« Il n’y a pas d’opposition syrienne qui soit en mesure de vaincre Al-Assad… Je pense que l’idée selon laquelle il y aurait actuellement une force d’opposition modérée capable de vaincre Al-Assad n’est tout simplement pas vraie… Nous avons passé beaucoup de temps à essayer de travailler avec l’opposition modérée en Syrie… l’idée qu’ils puissent tout à coup renverser non seulement Assad, mais aussi les impitoyables djihadistes hautement entraînés, si nous envoyons quelques bras, relève du fantasme… Je pense qu’il est très important que le peuple américain, et sans doute encore plus important, que Washington et les services de presse comprennent cela ! »
[7]Iraq crisis: Kerry in Irbil for talks as crisis rages
http://www.bbc.com/news/world-middle-east-27991872
[8]Kerry calls for inclusive government in Iraq
https://news.yahoo.com/video/kerry-calls-inclusive-government-iraq-172247668.html
[9]L’Irak appelle les Etats-Unis à l’aide
http://www.europe1.fr/International/L-Irak-appelle-les-Etats-Unis-a-l-aide-2156539/#
[10] De nouveau, le carnage évité de justesse à Beyrouth
آدرس الکترونیک متن اصلی
