اسرار هویدا میشوند
اختاپوس آزمایشگاههای بیولوژیکی نظامی ایالات متحدۀ آمریکا در اوکراین:
آرینا تسوکانوا (ARINA TSUKANOVA)
ا. م. شیری
«کاهش تهدید بیولوژیک»- پوششی برای تحقیقات پنهانی
اگر نگوییم صدها، دهها مقاله در مورد کمربند آزمایشگاههای بیولوژیکی نظامی ایالات متحده در اطراف فدراسیون روسیه نوشته شده است- اطلاعات جمعآوری شده توسط متخصصان و روزنامهنگاران حاکی از تهدیدات آشکار این «کمربند» هم برای کشورهایی است که این آزمایشگاهها در آنها قرار دارند و هم به روسیه. و موضوع آزمایشگاههای بیولوژیکی آمریکایی پس از شروع عملیات نظامی ویژۀ فدراسیون روسیه در اوکراین بطرز خاصی طنینانداز شد.
همانطور که میدانید سلاحهای بیولوژیک در کنار سلاحهای هستهای و شیمیایی، تسلیحات کشتار جمعی هستند. اما استفاده از آنها به گفتۀ کارشناسان بیشترین تاثیر را دارد. توانایی آلوده کردن مردم، حیوانات و گیاهان کشاورزی؛ انعطافپذیری؛ تأثیر روانی عظیم؛ عدم وجود موانع ورود؛ انواع عوامل بیولوژیکی، وجود دورۀ نهفتگی که پنهان کردن منبع عفونت را ممکن میسازد؛ خود تکثیری؛ عملکرد بالا و ارزانی ویژگی آنها هستند.
چند سال پیش، میخائیل سوپوتنیتسکی، سرهنگ بازنشسته، متخصص مشکلات ایمنی بیولوژیکی، میکروبشناس و کاندیدای علوم زیستی گفت: «بسیاریها هنوز وقایع پاییز ٢٠٠١، زمانی را که نامههای حاوی به اصطلاح پودر سفید به ایالات متحده ارسال شد، به یاد دارند. تحقیقات نشان داد که این اقدام تروریستی توسط افراد مرتبط با مراکز بیولوژیکی نظامی در آمریکا سازماندهی شده بود. هنگامی که این پودر در آزمایشگاههای تخصصی مورد بررسی قرار گرفت، یک واقعیت بسیار عجیب آشکار شد. معلوم شد که این مخلوطی از اسپورهای یخزدۀ پاتوژن سیاهزخم و یک پرکنندۀ خاص است که متخصصان آن را نوعی دی اکسید سیلیکون نامیدهاند. اندازۀ بزرگترین ذره، از جمله، هاگهای موجود در این پودر سفید، بیشتر از ٣ میکرون نبود و ذرات «دیاکسید سیلیسیم» که نقش پرکننده را ایفا میکرد، عموماً به اندازۀ زیرمیکرون بودند. سویه سیاهزخم نیز برای آنها شناخته شده بود. زیرا، این سویه از ایمز (Ames) خودشان بود که میتوانست بر اثرات محافظتی واکسنهای تجاری غلبه کند و در مقابل داروی آنتیبیوتیک که در روسیه برای درمان سیاهزخم استفاده میشد، مقاوم بود. معلوم شد که پودر سفید با داشتن یک فرمول ویژه، برای بارگیری مهمات خوشهای طراحی شده است و در صورت استفاده میتواند به اعماق ریهها نفوذ کرده و باعث بیماری انسان شود. اما بر اساس شروط کنوانسیون ١٩٧٢ [کنوانسیون ممنوعیت توسعه، تولید و ذخیرهسازی سلاحهای باکتریولوژیکی (بیولوژیکی) و سمی و انهدام آنها]، چنین دستورالعملها و مهمات در ایالات متحده نباید وجود داشته باشد». به گفته وی، «فعالیتهای نظامی بیولوژیکی ایالات متحده هرگز متوقف نشده است».
تأسیس آزمایشگاههای بیولوژیکی توسط ایالات متحدۀ آمریکا در جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی، موجب نگرانیهای خاصی شده است. آزمایشگاهها با پول آمریکا ساخته شدهاند، فعالیتهای آنها محرمانه است. آمریکاییها مستقیماً در آنها دخالت دارند و آنها تحت نظارت وزارت دفاع آمریکا هستند. در اوکراین، قبل از کودتا، ١۵ واحد از این دست تأسیس شده بود و ١۴ واحد از آنها در مراکز استانی واقع است:
ــ اودسا، سال ٢٠٠٩ (آزمایشگاه مرجع مرکزی بر اساس آزمایشگاه ضد طاعون موسسۀ تحقیقات اوکراین- مچنیکوف. تخصص- مطالعۀ پاتوژنهای انسانی. وزارت دفاع آمریکا حدود ٣ میلیون و ۵٠٠ هزار دلار در این پروژه سرمایهگذاری کرده است)؛
ــ وینیتسا، سال ٢٠١٠ (آزمایشگاه تشخیصی بر اساس مرکز بهداشتی و اپیدمیولوژیک منطقهای با هزینۀ ١ میلیون و ۵٠٠ هزار دلار، همان منبع پول)؛
ــ در سال ٢٠١١ آزمایشگاه بیولوژیکی در اوژگوراد افتتاح شد (آزمایشگاه تشخیصی ماورای کارپات با هزینۀ ١ میلیون و ٩٠٠ هزار دلار) و در دنیپروپتروفسک (آزمایشگاه تشخیصی، ١ میلیون و ٩٠٠ هزار دلار و آزمایشگاه منطقهای دامپزشکی دولتی، ١ میلیون و ٨٠٠ هزار دلار)، در سیمفروپل (آزمایشگاه تشخیص جمهوری کریمه بر اساس آزمایشگاه ضد طاعون مرکز بهداشتی و اپیدمیولوژی جمهوری، حدود ١ میلیون و ٩٠٠ هزار دلار)، اهدا کنندۀ همۀ آنها همان پنتاگون بود؛
ــ در سال ٢٠١٢ دو آزمایشگاه در لووف افتتاح شد (١ میلیون و ٩٠٠ هزار دلار و ١ میلیون و ٧٠٠ هزار دلار)، در شهرهای خارکوف (بیش از ١ میلیون و ۶٠٠ هزار دلار)، کییف (بیش از ٢میلیون و ١٠٠ هزار دلار)، لوگانسک (در حدود ١ میلیون و ٧۵٠ هزار دلار)، خرسون (بیش از ١ میلیون و ٧٠٠ دلار)، ترنوپل (١ میلیون و ٧۵٠ هزار دلار) و همچنین، همه با هزینۀ وزارت دفاع آمریکا ساخته شد؛
ــ در سال ٢٠١٣ لووف سومین آزمایشگاه بیولوزیکی تأسیس گردید (بر اساس مؤسسۀ تحقیقاتی اپیدمیولوژی و بهداشتی لووف، بیش از ١ میلیون و ۵٠٠ دلار)؛
ــ آزمایشگاه مرجع مرکزی در مرفا (بر اساس مؤسسۀ دامپزشکی تجربی و بالینی خارکوف)، قرار بود در سال ٢٠١٣ افتتاح شود، اما به دلیل اعتراضات مردم محل، این پرونده به تعویق افتاد. در منطقۀ ٣٠ کیلومتری خارکوف، آمریکاییها برنامهریزی کردند تا گونههای سیاهزخم، طاعون، آنفولانزای پرندگان، تب برفکی و سایر ویروسها را مورد مطالعه قرار دهند و آنها را بیماریزاتر کنند.
و سپس سال ٢٠١۴ فرارسید. کودتا در اوکراین رخ داد و موضوع آزمایشگاههای بیولوژیکی نظامی ایالات متحدۀ آمریکا در اوکراین از آن لحظه کاملاً در سایه قرار گرفت. پس از «انقلاب بهداشتی»، سرویس بهداشتی و اپیدمیولوژیک اوکراین به طور کامل منحل شد و کل شبکۀ گستردۀ آن در جهت تأمین نیازهای آزمایشگاههای بیولوژیکی ایالات متحده قرار گرفت. این بدان معنا بود که دولت اوکراین دستهای خود را شست و بنا به درخواست آمریکاییها از نظارت بر وضعیت بهداشتی و اپیدمیولوژیک در قلمرو خود امتناع کرد و آن را به ایالات متحده واگذار کرد تا به صلاحدید خود و بر اساس منافع خود این وضعیت را شکل دهد.
اکنون ما در مورد ٣٠ (!) آزمایشگاه بیولوژیکی نظامی ایالات متحده در اوکراین صحبت میکنیم، اما در واقع این شبکۀ بسیار گستردهتر است، زیرا همۀ مراکز بهداشتی و اپیدمیولوژیک را جذب کرد و شروع به استفاده از قابلیتهای خود در زمین، از جمله در «میدان» کرد.
درک این واقعیت دشوار نیست که جمهوری اوکراین مملو از آزمایشگاههای بیولوژیکی- ثابت و «صحرایی»- برای بلاروس، روسیه، مولداوی، ترانسدنیستریا و کشورهای اتحادیۀ اروپا چه خطری ایجاد میکند.
از سال ٢٠٠٩ (سالی که اولین آزمایشگاه بیولوژیکی در اودسا افتتاح شد)، همهگیریها در اوکراین ظاهر شدند. کافی است ویروس آنفولانزای خوکی «A H1N1» را به خاطر آوریم که اوکراینیها را تحت تأثیر قرار داد.
در سال ٢٠١٧، شیوع بوتولیسم به طور ناگهانی «شروع شد»، در کییف و خرسون مردم به دلیل کمبود سرم جان خود را از دست دادند. در سال ٢٠١٢، «ناگهان» در میان ساکنان اوکراین سرخک شایع شد و به یک اپیدمی تبدیل گردید.
در سپتامبر ٢٠١۶، یک عفونت رودهای ناشناخته در ازمیل (دوباره در منطقۀ اودسا) شیوع یافت که بخصوص کودکان را تحت تأثیر قرار داد. به معنای واقعی کلمه، در یک روز، صدها نفر به بیمارستانها مراجعه کردند. دو روز بعد، تعداد موارد ابتلا از ۴٠٠ گذشت. علت هرگز روشن نشد. ابتدا مقامات محلی سوگند یاد کردند که تجزیه و تحلیل نمونههای آب با استانداردهای بهداشتی مطابق بوده است. سپس ویروسها را به وضعیت اضراری در ازمیل نسبت دادند که ظاهراً به طور تصادفی به دلیل آب و هوای بد وارد آب شدهاند و در سال ٢٠١۶، «آنفولانزای خوکی»- بیماریی که با پیشرفت سریع ذاتالریه غیرمعمول مشخص میشود، به اوکراین بازگشت.
پزشکان اوکراینی با وحشت منتظر دیفتری بودند که این بیماری هم اینجا و آنجا خودش را نشان میداد، اما ویروس کرونا آمد.
از سال ٢٠١٢، تب خوکی آفریقایی، در سراسر اوکراین شیوع یافت. در استان کییف، بزرگترین مجتمع کشاورزی «کالیتا» در سال ٢٠١۵ کل جمعیت خوکها را (بیش از ۶٠ هزار رأس) به دلیل تب خوکی آفریقایی نابود کرد و بیش از ١٠٠ هزار حیوان را در پنج سال مبارزه با تب خوکی که «به طور ناگهانی» در اوکراین شایع شد، از بین بردند. هیچ واکسن و سرمی علیه تب خوکی آفریقایی وجود ندارد، میزان مرگ و میر آن ١٠٠ درصد است. هر گونه تماس با حیوان بیمار، منجر به ابتلا میشود. تشخیص منبع عفونت تقریبا غیرممکن است. ویروس تب خوکی آفریقایی میتواند حدود ٨ ماه در زمین، ۵ ماه در کالباس دودی، گوشت و گوشت خوک و بیش از ٣ ماه در کود دامی زنده بماند. شش ماه پس از سوزاندن دام آلوده، خوکها باید قرنطینه شوند و تنها پس از یک سال مرگ آن، امکان پرورش مجدد خوک وجود دارد. ویروس تب خوکی آفریقایی میتواند نه تنها یک کسب و کار در حد یک مزرعۀ کوچک خوک را، حتی یک شرکت بزرگ کشاورزی را نیز بکام مرگ بکشد. نقشۀ شیوع ویروس تب خوکی در اوکراین نشان میدهد، که «خطر خوکی» اوکراین به مرزهای بلاروس، روسیه و ترانسدنیستر کاملاً نزدیک شد. در واقع، ویروس تب خوکی کل شاخه کشاورزی در اوکراین را بطور نظاممند نابود کرد.
پروژۀ «امنیت زیستی» آمریکا، که بخشی از آن به طور گسترده در اوکراین استقرار یافته، یک مانوری است با هدف دور زدن کنوانسیون سال ١٩٧٢. آزمایشگاههای بیولوژیکی نظامی، طبق افسانهای که ظاهراً برای «کاهش تهدیدات بیولوژیکی» در یک حالت خاص طراحی شدهاند، در واقع یک شبکه کنترلشده توسط پنتاگون برای مطالعۀ اثرات ویروسها و باکتریها بر روی یک ژن بنیادی خاص، خواه انسان، حیوان یا گیاه میباشد. در اینجا گسترۀ وسیعی از فعالیتها باز میشود. با کمک عوامل بیماریزا میتوان بر تولید محصولات زراعی و دامی تأثیر گذاشت و اپیدمیهای محدود و گسترده را مدیریت کرد. در اواخر سال ٢٠١۶، اتحادیۀ اروپا واردات گوشت طیور از اوکراین را به دلیل اینکه «آنفولانزای پرندگان» «به طور ناگهانی» در منطقۀ خرسون شیوع یافت، ممنوع کرد و این ممنوعیت در کل قلمرو کشور نیز اعمال گردید. درآمد پرورش طیور اوکراین از صادرات طیور (عمدتا مرغ) ماهانه بیش از ۴ میلیون دلار بود. طغیان «آنفولانزای پرندگان» در اوکراین و تداوم آن، آسیب قابل توجهی به کل صنعت پرورش طیور وارد ساخت.
با کمک رسانههای جمعی و جامعۀ به اصطلاح متخصصان، این نظر شکل گرفت که ناقلان تب خوکی و «آنفولانزای پرندگان» ذات وحشی هستند که در جایی جهش مییابند و با خواص جدیدی برمیگردند که باعث افزایش و تسریع مرگ و میر دام میشوند. در مورد مردم، سازماندهی یکسری اطلاعات دربارۀ آب آلوده، لولههای فاسد آب، سوسیس کهنه یا یک توریست از یک کشور دور که ویروس را آورده، کافی است. ارزش یک بمب بیولوژیکی در این واقعیت نهفته که نامرئی است و تعیین منبع عفونت تقریبا امکانپذیر نیست.
اکنون دیگری جای شکی نمانده که ایالات متحدۀ آمریکا توانایی خفاشها و پرندگان مهاجر را برای حمل عفونتهای مختلف در اوکراین مورد مطالعه قرار داده است.
بدیهیات را نمیتوان پنهان کرد. از زمانی که ارتش ایالات متحدۀ آمریکا به منظور «کاهش خطرات بیولوژیکی»، اوکراین را با شبکهای از آزمایشگاههای بیولوژیکی درگیر کرد، تعداد و گسترۀ این خطرات به طور قابل توجهی افزایش یافته است. و اکنون خود اوکراین به یک بمب بیولوژیکی برای روسیه، بلاروس و کشورهای اتحادیۀ اروپا تبدیل شده است.
اظهارات ویکتوریا نولند، دستیار وزیر امور خارجۀ آمریکا در امور اروپا و آوراسیا بسیار افشاکننده است: «مؤسسات تحقیقات بیولوژیکی در اوکراین وجود دارد و ما دلایل کافی برای نگرانی از این داریم که نیروهای روسی تلاش کنند کنترل آنها را به دست بگیرند. بنابراین، ما با اوکراینیها در حال کار بر روی چگونگی جلوگیری از افتادن هر یک از مواد تحقیقاتی به دست نیروهای روسیه هستیم».
این اعتراف، سیاستمداران و روزنامه نگاران را در ایالات متحده حیرتزده کرد. ولی، اگر تحقیقات با هدف اعلام شده، یعنی «کاهش تهدیدات بیولوژیکی» انجام گرفته، پس «مواد تحقیقاتی» چه خطری دارند»؟
٢٧ اسفند- حوت ١۴٠٠
منابع: