یأس زمان

چه سان این عالم هستی،خراب وسر گران بینم
چه سان جلاد و دژخیمان، علم بردار آن بینم
چگونه قرن وحشت را، بخوانم عصر آزادی
که خلقی را اسیر وحشت و اندر فغان بینم
چه سان بینم دل دریا ز خون بیگناهان سرخ
چه سان امید ها در سینه بیجان و نهان بینم
چه سان بینم که سر از تن جدا سازند جلادان
چه سان آتش زدنها را،به شاه رگهای جان بینم
چه سان پامال بینم عزت و ناموس مردم را
چه سان سر خورده ملت ها و بشکسته میان بینم
چه سان دست ستم بینم که خلق از آشیان شان
فراری کرده و محتاج دست این و آن ،بینم
نمی خواهم بدانم کیست کُرد و سوری و افغان
ولی دانم ز یک دشمن ، همه بی خانمان ،بینم
قلم شد عاجز از شرح غم انسان و دنیایش
که موج آرزو ها خفته در یأس زمان بینم
مهرو جون۲۰۲۰