يادت نره

گر وطن ميرى خدا را اشك و غم يادت نره
گريه و سوداى شام و صبحدم يادت نره
جنگ و كشتار و ترورش را زياد خود مبر
كينه و تبعييض و آن ظلم و ستم يادت نره
گر وطن ميرى به آه و ناله يى آماده باش
انفجار و انتحار در هر قدم يادت نره
ارتشاء و احتكار و اختطاف و صد فساد
بى سرى و قلدرى اش دم به دم يادت نره
رشوه و فحشا و نيرنگ، حيله و مكر و ريا
پودر و ترياك و چرسش با چيلم يادت نره
تا كه چشمت را زنى بر هم رود مالت ز كف
كيسه بر هاى گدا و محترم يادت نره
“واعظى” عرضى نمود و اختيارش با تو شد
نكته نكته گفته هايش دست كم يادت نره
زبير واعظى