ماده و خداوند فلسفی
نوشته صوفی کریم نورانی
مورخ ۱۹ سپتمبر۲۰۲۰
قسمت سوم
در بحث امروز ما زمان ، خلا، مکان حرکت و خداوند است که کدام یکی از اینها اول بدنیا امده اند.
زمان : عبارت از وقتی است که بالای ماده می گذرد. زمان به ۳ شکل تقسیم شده گذشته حال و آیند. زمان همیشه جلو میرود. در تعریف فسلفی آن زمان عبارتست از نوع مقدار وکمیت متصل و پیوسته به خصوصیات آن قرار ناپذیر و گذرایی است که بواسط حرکت عارض بر اجسام میشود.
در حقیقت زمان بدون ماده محاسبه شده نمیواند. اگر چه زمان بدون ماده بجلو میرود ولی بدون ماده نفی است. پس زمان ازلی است. این جهان گذشته لایتنهای و آینده لایتنهای دارد.
خلا: در لغت فضای خالی از ماده را گویند. در فسلفه مکان های خالی که بعدا توسط اجسام پر میشود. در حقیقت خلا مکان است ولی خالی از اجسام . فیلسوفهای دینی خلا را بدو قسمت تقسم نموده اند . درون عالم و بیرون عالم ولایتنهای. درینصورت خلا مکان ماده است . به طور کلی ، تصور می شود انرژی تاریک و خلا ۷۳ درصد تمام جهان را تشکیل می دهد. ۲۳ درصد ماده تاریک که تنها ۴ درصد از جهان را ماده های منظم مانند ستاره ها ، سیارات ، آفتاب آب آتش گاز تشکیل می دهد. موجودیت خلا بدون مکان وجود داشته خلا ازلی است.
مکان: عبارت از حجم جهان مساوی با حجم جسم به مکان است. مکان تابع جهان مادی است و قبل از پیدایش یا بعد از فناء آن، مکان وجود ندارد. همچنین در غیر عالم ماده مکان وجود ندارد. زیرا اساسا مفاهیمی مانند حجم وسطح ، نمایانگر چهرههایی از وجود اجسام بوده که ذهن، آنها را جداگانه در نظر گرفته است. در حقیقت حجم و سطح جزء علایم موجودات جسمانی میباشند. یک تعداد موجودات ماده نیست و لی آثارماده است مثال عدد فورمولهای الجبر کیمیا و فزیک و سافت ورد وغیره
حرکت: تغیر مکان یک جسم نظر به زمان اند در صورتیکه به آن نیرو داده شود. ولی از لحاظ فلسفی حرکت عبارت است از تدريجى بودن وجود جوهر يا عرض و سيلان آن در امتداد زمان میباشد. بزرگ شدن درخت ، ترقی جامعه و پشرفت نیز حرکت است. نیرو در حقیقت پیشتبان حرکت دارد.اساساً حرکت ماده توسط دوقطبی شدن آنها است. که قطب منفی و مثبت میباشد. کشش قطب ها مهمترین پدیده درجهان ما است که باعث حرکت اجسام نظر به یک دیگر میشوند. نظام جهان ، ساخت وساز ستاره گان نظام شمس اب وهوا وآتش همه محصول حرکت است. تا جای که ماده است حرکت است . پس حرکت نیز ازلی است. تا که ماده نباشد حرکت وجود ندارد چون ماده ازلی است حرکت ازلی است.
ماده : جسم است که از یک شکل به دیگر شکل تبدیل شده توسط حرکت و حرارت از یکجا شدن پروتون نیترون و الکترون اتم را میسازد که جهان ما ازین ماده تشکیل شده است. از انعکاس و خواص ماده به هزاران مرکبات کیماوی ساخته میشود که جهان هستی ما روی همین ماده می چرخد. وجهان مادی ما یک جسم زنده است. گفته می توانیم که اجسام زنده ۳ نوع است . زنده الکونیکی مانند روبات ها ، زنده بیولویکی مانند ما حیوانات حشرات و غیره ، زنده طبیعی مانند حرکت منظم آفتاب و ستاره گان او ، فابریکه جات ساختن ستاره گان ، ساختن هر آفتاب برای دومیلیون ستاره ، ساختن مرکبات کیماوی برای ساختن انواع زنده جانها و غیر زنده جانها ، تسلسل طبیعت وغیره . پس به این مبحث می رسیم که ماده مغلق ترین و پیچیده ترین اجسام و اشکال را بدنیا آورده و می آورد.باید گفت حیات زنده بیولوژیکی و الکترونیکی یکی از اجزای حیات طبیعی است. حالا سوال پیدا میشود که ما خدا را فرموش کرده ایم . که درین مبحث در کجا جستجو نمایم.
اکثرا دانشمندان و مذهبان دین عسیوی و یهودی و اسلام به این باور اند که خداوند مافوق ماده بوده او است که ماده را بوجود آورده و در کنترول او اشکال و اجسام زنده و غیر زنده ساخته میشود و نیز از بین میرود. خداوند رابطه با انسانها داشته این رابط از طریق روح صورت می گیرد. یهودیها و مسلمانان ابراز می نمایند که خداوند یک نفر از جامعه را بنام پیامبر انتخاب نموده روح خداوند داخل جسم پیامبرمی نماید. از آن پس پیامبر هر حرفی که میزند این حرف و از خودش نبوده از خداوند میباشد. از روی این عمل کتابهای مذهبی را ایجاد نموده پیروان هردین از خود کتاب دارد و آنرا می پرستند. مسلمانان به خود امتیاز داده میگویند پس از مرگ محل بنام دوزخ و جنت است و به این عقیده هستند که تنها مسلمانان به جنت میروند دیگران به دوزخ برای سالها می سوزد . به نظر بنده اینها عدالت خداوندی را فراموش کرده اند که خداوند عادل است بخاطر یک جرم کوچک و یا هیچ جرمی یک انسان صادق به وطن و مردم خودش را برای میلیونها سال در عذاب دوزخ میسوزاند. غیر غلط است. ما نباید عدالت خداوندی را فرموش کنیم. که بیخود بنده بی گناه را آزار نمی دهد، چه کافراسلام باشد یا مسلمان باشد. عدالت خداوندی ایجاب می کند که هر بنده در حفاظت او باشد.
دانشمندان امروزی ساینس معتقد اند این طبیعت و جهان سربخود جور نشده بلکه در موجودیت مکان زمان و انعکاس ماده قدرت و نیرو بوجود آمده است که نابود شدنی نیست. یعنی خداوند یک هارد ورد ( نیرو سازنده) طبیعت است که توسط این هاردورد به میلونها پروگرام یا قوانین طبیعی ساخته شده است. به اساس همین قوانین جهان ما می چرخد.
سوال پیدا میشود؟ آیا خداوند با بندگان در تماس است. ممکن یک از پروگرام یا قوانین آن تماس با بشریت باشد.
سوال دوم مردم در وقت غم بخداوند رجوع می کنند و از خداوند کمک می خواهند.آیا خداوند کمک می کند . در جواب چنین گفته میتوانیم خیر جز تسکسن روح دیگر کمک صورت نمی گیرد. خداوند کسان گروه ، قوم یا دولت که اشتباه کند طور طبعی جزا می دهد تاکه رفع اشتباه نکند جزا ادامه دارد. در حقیقت انسانهای که از قوانین طبیعی خارج میشود خود بخود برای خودجزا انتخاب می کنند. کمک خداوند قوانین اوست . باید جستجو نمود دریافت و مطابق به آن عمل نمود. هیچ فردی را کمک نمی کند و هم جزا نمی دهد. طور مثال ویروس کرونا یکی از خطا بشریت است که خشک و تر درآن میسوزد. شاید این ویروس از باعث ازدیاد نفوس در جهان نازل شده است تاکنترول طبیعی نماید. پس خداوند راچنین تعریف کرده میتوانیم نیرو که طبیعت مارا در حرکت آورده و در کنترول آن است خداوند است. وخداوند که ما تعریف کردیم ازلی است . نظر به این علم امروزی یک تعداد داشمندان دنبال ازلی نیست ولی دنبال ابعدی است. تا که ماده است خدواند ابعدی است. ماده ازبین رفتنی نیست صرف از یک شکل به شکل دیگر ساخته میشود.
فرق بین ما و مذهبیان اینست که آنها ازدیده گاه خود و جامعه کوچک خود خداوندرا تعریف نموده اشباع زنده و مشابه به انسان به وجود خداوند داده است. زیرا در هر۴ دین جهان ، به خداوند روح را منسوب نموده اند که در جسم یک انسان داخل می گردد. و فرشته گان منتقل دهنده پیام آن است. جسم میمیرد ولی روح زنده و جاویدانی است. درحالیکه روح قوه حرکت یک انسان است تا زمان که انسان میمیرد. زمانیکه از آنها سوال کنی که حرکت بیولوژیکی دیگر زنده جانان مانند نباتات ، بکتریا ، ویروس ، حیوانات چگونه است ، جواب قانع کننده برای یک دانشمند نمی دهند. سوال مهم تا سال ۱۶۸۰ کسی نمی دانست که اجسام ذره بینی کوچک مانند بکتریا و ویروس باعث تولید امراض می شوند. تا آنکه درین سال آنتوت وان لیون هوگ اعلان کرد که در جهان اجسام کوچک ذره بیینی زندگی می کنند بعضی ازین ها باعث امراض انسانی میشود .او اظهارکرد حدود ۴۰ میلیون این اجسام دریک گرام آب میتواند زندگی کند. ولی در تورات انجیل فرقان و قرآن هیچ یاد از این اجسام ننموده اند که خیلی ها مهم در حیات بشری است. نظر به این حقیقت گفته میتوانیم این کتابها نظر به علم همان وقت نوشته شده است.. عقب مانده ترین این دینها اسلام است. که تفاوت زیاد بین جامعه انسانی غرب و شرق پیدا شده است. اگر دروازه کشورهای غربی باز باشد ۷۵ فیصد مردم کشورهای اسلامی به این کشورها پنا می آورند. زیرا در کشورهای اسلامی ممکن همه چیز باشد ولی آزادی انسان را محدود نموده است. همین باعث است که مسلمانان از جامعه خود ناراض هستند درحالیکه همین مسلمان بودن نماز و روزه در اروپا هم است ، ولی انسان مقید به چیزی و کسی نیست.کسی نیست که آنهارا تقدیر یا جزا دهد.
ادامه دارد
بهترین مسلمان ان است که مسلمان خانه خود باش بدیگران آسیبت نرسد