عبدالله رسولی
…
من خیلی نگرانم از عواقبِ رَوَندِ صلح سیاسی که هنوز حکومت و دولت افغانستان در آن دخیل نیست، جامعهی مدنی و مردم افغانستان در جریان آن قرار ندارند. نگرانم که دستاوردهای بیش از یک و نیم دههی گذشته، مانند آزادی بیان، مطبوعات آزاد، حقوق زن، جامعهی مدنی و ساختارهای حکومتی، حتی اگر نیمبند هم که باشند، یکسره از هم بِگسلند و بریزند.
مردم افغانستان و نیروهای امنیتی کشور، در طول قریب به ۱۸ سال گذشته با دادن قربانیهای فراوان و سپر انسانی در برابر ترور و توطئه ایستادهگی کردند و تا اینجای کار رسیدند که، امروزه ساختارهای حکومتی و دولتی غنیمت شده است، جامعهی مدنی و رسانههای فعال داریم، زنان در شورای ملی، حکومت و سکتور خصوصی سهم بهسزا دارند، دهلیزهای هوایی و زمینی واردات و صادرات کالاهای تجارتی ایجاد گردیده است، تقریباً تمامی جادههای عمومی کشور اسفالت شدهاند، در تمامی سطوح علمی متخصصین دانشآموختهی جوان به سویهی ماستر و داکتر داریم و…!
نباید این همه دستاوردها زیر سایهی صلح سیاسیِ قرار بگیرد که تصمیمش در حیطهی صلاحیت و چتر و چنبرهی چند طرف خاص باشد و بر وِفقِ مراد و منافع طرفهای متذکره بِچرخد. تنها سهیم شدن گروه طالبان به حکومت و خارج شدن نیروهای آمریکای از کشور، پیششرطهای صلح شده نمیتواند. در افغانستان برعلاوهی گروه طالبان، پدیدههای بهنام داعش، جندالله، حقانی و غیره هستند!
این درست که بخشی از طالب با امضای توافقنامهی صلح با آمریکا، شاید جزء مهمِ نظام رسمی افغانستان محسوب شوند، اما از کجا معلوم که برای گروههای نامبرده (داعش و دیگران) جا باز میکنند و آنها در مقابل نظام کنونی که آنوقت گروه طالبان نیز شاملش باشد، صفآرای میکنند و میجنگند.
بناً، صلح باید تعریف شده بر مبنای عدالت اجتماعی و با درنظرداشت منافع مردم افغانستان و منطقه باشد، نه تحریف شده به نفع طرفهای محدود بر وِفقِ منافع و مرادشان. شرایط و ضمانتهای اساسی با پادرمیانی مللمتحد و کشورهای مهم جهانی در رَوَندِ صلح جا داشته باشد، طی یک فراخوان بزرگ، دیدگاه نخبهگان واقعی سیاسی و علمی، جامعهی مدنی و متنفذین با نفوس از مرکز، ولایات و خارج کشور جمعآوری شود. آنگاه میتوان به آیندهی توافقات صلح باور داشت و امید بست.