صداقت خالصانه

رسول پویان
وفا و عشق در ذاتم نهان است
ازانم دل پر از آواز جان است
نـیـابی در نهـاد مـن دورنـگـی
زبان من دلـم را ترجمان است
****
صداقت زیور جان و دل ما
به نور خود گشاید مشکل ما
بجز پاکیزگی در گوهرجـان
نشد مخلوط در آب و گل ما
*****
صفای دوستی خورشید جانم
که تابان کرده عشق جاودانم
زلال هـمـدلی شـایـسـته بـادا
چـو نـور چلـچـراغ آسـمانم
*****
بنای همدلی در همزبانی است
از آن پیوند دلها جاودانی است
خدا داده بما این حال و مستی
که نیروی امید زندگانی است
*****
دو جان در یک تن ما همدیاره
دل و جـان تـا قیامـت یار یاره
دو گوهر د دل دریای وحدت
شــنـاور مـثـل روح آبـشـاره
*****
من و تـویـی نـدارد در دل نـور
تویی من من توام اینست منظور
چونان با همدیگر مخلوط باشیم
که نـزدیکی تـراود از تــن دور
*****
بهم پر می زنیم در دامـن نور
چو روح پرنیان در بستر حور
فراتر می رویم از مرز امکان
بهشت آرزوها مست و مغرور
*****
همه پاکیزه، نغز و خالصانه
خیال آمیز و نرم و شاعرانه
درشتی را نباشـد راه هـرگز
بـه امـواج لطیـف دلـبـرانـه
******
چـونان پالودۀ از مکر و ریاییم
که موج خالص صدق وصفاییم
مـیـان بـسـتـر پـر نــور فـــردا
بهـم پیچـیده پر شـور و نواییم