در حاشیه ی اظهارات اخیر ناشناس
نوشته ی : فروغی
پس از هنگامه ی شرافگنانه ای که باری کارکنان رادیو بی بی سی در پیوند به تغیر نام برنامه ی شان از فارسی به دری براه انداخته بودند ، این روزها طرح مسایل بحث برانگیز و حساسی ازسوی هنرمند نامدارکشور صادق فطرت ناشناس در رسانه ها ، بار دیگر بازار اهانت گویی ها و ناسزا پراگنی ها در رسانه های مجازی را گرم تر از پیش نموده است .
اظهارات ناشناس درباره ی جعلی بودن ” پته خزانه ” و قدامت زبان پشتو بیشتر به این تنور، هیزم ریخته است .
بحث من بر سر ” پته خزانه ” نیست ، بحث من بر سر این است که چرا بسیاری ها هرباربدنبال بهانه ای برای مخالفت با همدیگر استند؟
چرا بسیاری از ما ها عادت به تحقیر و دشنام همدیگر داریم ؟
آخر تا چه زمانی باید به این عادت زشت و ناصواب ادامه بدهیم ؟
اگرکمی مسوولانه بیندیشیم ، تمام زبان ها سرمایه ی ملی ما به حساب می آید . و این می تواند یک امتیاز ارزشمند برای همه ی ما باشد – امتیازی که بسیاری ملت ها از آن محروم اند .
اگر اینگونه فکر نماییم که مولوی ، سنایی ، رحمان بابا ، امیرعلی شیر نوایی و حمید ماشوخیل ، همه ، هم از من است و هم از توست ، سرمایه و دارایی ما دوچندان خواهد بود .
به باور من در سایه ی این بحث ها نباید کسی بخود حق بدهد تا دانشمند و پژوهشگر بزرگ کشور پروفیسورعبدالحی حبیبی را که عمری برای بارور کردن و گسترش دامنه ی دانش و فرهنگ کوشش نموده اند ، با الفاظ زشت و رکیک مخاطب قرار بدهد . کارکردها و کارنامه های درخشان استاد حبیبی که بیشتر به زبان فارسی انجام داده اند ، بیشتر و با ارزش تر از اکثر دانشمندان و فرهنگیان ما و افتخاری بزرگ و دایمی برای همه ی ماست .
بسیار بی مایه گی و شرم است تا به دانشمندی دشنام بگوییم .
خوب ، زبان پشتو چهارصد ساله یا چهارده صد ساله ، این چه مشکلی را حل می نماید ؟ مهم اثرگذاری ، شیوایی و شیرینی زبان است که زبان پشتو حاوی آن است و جناب صادق فطرت ناشناس از آن زیبایی هابرای ایجاد آهنگهای ماندگار شان خیلی سود برده اند .
به باورمن ابراز نظر، حق آقای ناشناس است که نباید این حق را ازهیچ کسی به ویژه ناشناسِ هنرمند سلب نمود و به ایشان دشنام نثارکرد . ناشناس یک هنرمند بی بدیل در شیوه ی هنری خاص خودش است که باید به آن ببالیم .
ولی هرگاه محترم ناشناس با طرح چنین مسأله و مسایل دیگری نظیر فرومایه خواندن تر و خشک یک گروه کثیر مردم که خود سالها به دور خوان آنان نشسته بودند ، دانسته یا نداسته به بحث های نفاق افگنانه دامن بزنند ، درآنصورت ما هرگز با ایشان نخواهیم بود . زیرا در وضعیت بحرانی موجود مادر وطن مطالبات مهمتر دیگری از ما دارد تا بحث روی ” پته خزانه ” و سفید کردن این مسأله که تر و خشک پرچمی و خلقی فرومایه بودند .