جمهوری اسلامی ایران تا بیش از 31 میلیارد دلار تروریستها را تأمین مالی کرده است ؟
13 ژوئن 2017
فوق العاده ! فوق العاده !
به قراردادهای شرکتهای هواپیمائی ایران با بوئینگ و ارباس
بگوئیم نه !
سایت اسپوتنیک در 2 مه 2017 و 10 ژوئن 2017 دو گزارش دربارۀ معاملات شرکتهای هواپیمائی ایران ار و شرکت هواپیمائی آسمان با هواپیما سازی بوئینگ منتشر کرده است. ابتدا شما را به خواندن این دو گزارش دعوت می کنم. سپس در این نوشته، مطالب این دو مقاله به ویژه در تلاقی با فاجعۀ ملی در حملۀ تروریستی مشترک ایالات متحدۀ آمریکا، عربستان (داعش) و سازمان مجاهدین خلق ضد ایران علیه ملت ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. جملاتی را که ما در متن گزارشات اسپوتنیک به شکل پر رنگ نمایش داده ایم، مراکز توجهات ما خواهند بود. حجم معاملات ایران با بوئینگ، پیامدهای اجتماعی آن. از دیدگاه این نوشته، قراردادهای امضا شده با بوئینگ و به همین گونه ارباس بیشتر به پشتیبانی مالی از تروریستها شباهت دارد. بی گمان چنین تعبیری از حقیقت به دور نیست، زیرا و نشان به آن نشان که حتا رهبر عالی مقام [ایرانِ «اسلامی»]، آقای علی خامنه ای نیز داعش را محصول ایالات متحده برای بی ثبات سازی منطقۀ خاورمیانه تعبیر کرده است. و به اندازۀ کافی می دانیم که نیروهای ویژۀ کشورهای عضو ناتو تا چه اندازه در آموزش نظامی، تأمین مالی و تجهیز اسلامگرایان، با پشتیبانی وسیع دیپلماتیک و رسانه های همگانی در اروپا و آمریکا، دخالت داشته اند.
گزارش 2 مه 2017 :
شرکت بوئینگ در زمینه فروش ۸۰ فروند هواپیما به ایران ایر پیشرفت هایی داشته و نخستین فروند آن در سال آینده به ایران تحویل داده می شود و این نخستین صادرات هواپیما از آمریکا به ایران پس از انقلاب اسلامی خواهد بود. به گزارش اسپوتنیک به نقل از ایسنا، دنیس مویلنبرگ، مدیرعامل بوئینگ روز دوشنبه در نشست عمومی سالانه این شرکت هواپیماسازی به خبرنگاران اطلاع داد که این موضوع به اندازهای مهم است که در هر مرحله از فرآیند فروش با دولت همکاری نزدیکی داریم.
بر اساس خبرهای بلومبرگ، قرارداد ۱۶.۶ میلیارد دلاری بوئینگ با ایران ایر و یک قرارداد جداگانه دیگر با شرکت هواپیمایی آسمان، شعارهای انتخاباتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را به چالش میکشد. وی از یک سو وعده داده بود رویکرد سخت گیرانهای در قبال ایران خواهد داشت و از سوی دیگر، قول داده بود صادرات آمریکا را با حمایت از هزاران موقعیت شغلی بخش تولید، تقویت کند. ایرباس که رقیب اروپایی بوئینگ است، تحت قراردادی به ارزش ۱۹ میلیارد دلار، تحویل هواپیما به ایران را آغاز کرده است. قراردادهای فروش هواپیما به ایران پس از امضای توافق هستهای و برچیده شده تحریمهای بین المللی، امکان پذیر شد. دورنمای فروش هواپیما به ایران همچنان محافظه کاران آمریکایی را بر آشفته میکند.
این گروه مدعی هستند هواپیماهای مسافربری برای اهداف نظامی یا حمایت از گروههای تروریستی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. مجلس آمریکا سال گذشته به بلوکه کردن فاینانس فروش هواپیما به ایران رای داد و مارکو روبیو، سناتور آمریکایی و پیتر روسکام، نماینده مجلس آمریکا که هر دو جمهوریخواه هستند، خواستار مداخله ترامپ شده اند. قرارداد فروش هواپیما به ایران ایر، فروش مدل ۷۷۷ بوئینگ را رونق میبخشد. مشتریان بوئینگ منتظر مدل ارتقا یافته ۷۷۷ هستند که در سال ۲۰۲۰ وارد بازار میشود. بوئینگ ۱۲۴ سفارش برای نسل کنونی ۷۷۷ دارد که بزرگترین هواپیمای دو موتوره این شرکت است. ۱۵ فروندی که ایران ایر سفارش داده است، ادامه تولید این مدل در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ را تضمین میکند. مویلنبرگ گفت: ما در حال گذراندن فرآیند دریافت مجوز هستیم. این شرکت سرگرم کار روی ساختار فاینانس است. مدیرعامل بوئینگ خاطرنشان کرد: اگر هواپیماهایی که از سوی ایران ایر سفارش داده شده است، به فهرست سفارشها اضافه شود، فروش ۹۰ درصد از تولید بوئینگ در دو سال آینده قطعی است و این موضوع ریسک کاهش تولید و اخراج احتمالی کارگران را کاهش میدهد.
https://ir.sputniknews.com/iran/201705022459627/
گزارش 10 ژوئن 2017 :
شرکت بویینگ و آسمان ایر، تفاهم نامه خرید 60 فروند هواپیمای بویینگ 737 بین دو شرکت آسمان ایر و بویینگ را به امضا رسید .به گزارش اسپوتنيک به نقل از ايلنا، امروز با حضور وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی ايران در نشست خود با مقامات رسمی شرکت هاي بوئينگ و آسمان، قرارداد نهایی خريد 60 فروند از سوي ايران از شرکت بوئينگ امضا شد. بر اساس اين قرارداد، این هواپیماها از سال 2022 به تدریج به شرکت هواپیمایی آسمان تحویل شود و در همان سال اول، 5 تا 10 فروند بوئینگ 737 تحویل شرکت آسمان خواهد شد.شايان ذکر است، هواپیمای بوئینگ 737 یک هواپیمای مسافری 130 نفره است. اين هواپيما مي تواند بیش از 4500 کیلومتر پرواز کند.
https://ir.sputniknews.com/world/201706102579429/
بررسی و تحلیل :
1 : حجم مجموع دو قرارداد شرکتهای هواپیمائی ایران ار و آسمان با شرکت هواپیما سازی بوئینگ 16600000000 دلار (با ایران ار) و از قرار تقریباً 100000000 دلار برای هر فروند بوئینگ 737 با 130 مسافر، حاصل جمع هردو به 22 میلیارد و 600 میلیون دلار می رسد. حال اگر قرارداد خرید ارباس از اروپا را نیز حساب کنید، باید 19 میلیارد دیگر به مبلغ بالا اضافه کنیم. اگر حسابم درست باشد، حاصل جمع خریدهای ایران از کشورهای ناتو (پشتیبانان اصلی داعش و اسلامگرایان) به 31 میلیارد و 600 میلیون دلار افزایش می یابد. بی گمان به این حجم از معاملات بازرگانی باید مخارج جانبی دیگری را نیز اضافه کنیم که متأسفانه محاسبۀ این بخش از مخارج از دایرۀ اطلاعاتی ما خارج است.
2 : گنجشک به جای قناری : بنظر می رسد که این معاملات در زمینۀ خرید تولیدات بوئینگ از سوی ایران را باید به زبان آنگلوساکسونها و مقامات ایران «اسلامی» به مثابه رفع تحریم از ایران یا بخشی از آن درک کنیم، و گوئی به زبان «چماق و هویج» این داد و ستد را می بایستی به مثابه هویج برای ایران تلقی کنیم. در حالی که با توجه به اولویتهای اجتماعی ایران این حجم معامله برای تسریع و تشویق مسافرتهای هوائی، چیزی نیست بجز خار شمردن ملت ایران. سرعت یعنی قدرت و ثروت، در نتیجه این معاملات برای خرید هواپیما تنها طبقۀ مرفه و راهیان حج عمره را خشنود کند، آن هم طبقۀ مرفهی که نه تنها چیزی تولید نمی کند بلکه فقط با بی اعتنائی به اکثریت فقیر ایران، وارث نفت و گاز خامی ست که به رایگان و به مقدار محدود در طبیعت وجود دارد، و تنها کاری که انجام می دهد این است که کاربر تولیدات کشورهای سازندۀ غربی و حداکثر اگر مسئولیت و فن آوری مکانیک در سطح عوض کردن چرخهای هواپیما را به عهده بگیرد، جای امیدواری خواهد داشت. در حالی که خطوط راه آهن ایران، برای مثال خط آهن تهران-همدان- سنندج هنوز پس از هزار و یک سال نوری به فرجام خود نرسیده و اغلب خطوط راه آهن ایران نیز تک خطی ست و یکی از تصادفات اخیر راه آهن نیز بی ارتباط با این موضوع نبود. با 31 میلیارد دلار این امکان وجود می داشت که در راه آهن ایران برای کاربران بیشتر و با سرعت کمتر و به نفع انسجام بیشتر کشور، بی هیچ وابستگی تکنولوژیک به ایالات متحده یا اروپا، انقلاب ایجاد کنند.
31 میلیارد دلار یعنی خیلی چیزها برای ایرانیان. 31 میلیارد دلار یعنی دست کم 120000 خانۀ اجتماعی برای 120000 خانوادۀ شهری و روستائی ایران. 31 میلیارد دلار باز هم یعنی تقریباً دو برابر قیمت ستون فقرات نوین ارتش نیروی هوائی اسرائیل با 74 یا 72 اف 35. ارتش نیروی هوائی ایران می توانست با 31 میلیارد دلار، بیش از 300 سوخوی تی 50 از روسیه خریداری و فوراً با یک فرصت 48 ساعته ناتو را که خلیج فارس و افغانستان را به شکل غیر قانونی و جنایتکارانه با همکاری داعش و طالبان و القاعده اشغال کرده اند، اخراج کند… البته شاید اندکی اغراق آمیز بنظر رسد زیرا 300 سوخوی تی 50 شاید برای مقابله با غول صنعتی آمریکا اندکی کم بیاورد، ولی تقریباً می توانیم 31 میلیارد دلار را در همین راستا تأویل کنیم.
همان گونه که در گزارش 2 مه می بینیم، نگرانی آمریکائی ها از بابت «موقعیت شغلی در بخش تولید» است و چنین معاملاتی از جمله با ایران که البته قابل مقایسه با خریدهای عربستان سعودی نیست، می تواند اقتصاد آمریکا را تسکین ببخشد. با یادآوری این موضوع که گویا پیش از این بازرگانان ایرانی اتومبیل سازی کرایسلر را نیز از ورشکستگی نجات داده اند. در حالی که برخی دهقانان ایرانی گندمهایشان را هنوز با داس درو می کنند. با آگاهی به این امر که تولید یک کیلو گرم گندم گاهی می تواند معادل یک اسکادران هواپیمای جنگی ارزش استراتژیک داشته باشد. البته خیلی خوب است که آمریکائی ها با 4 یا 5 میلیون کارتن خواب که تا پیش از کلاهبرداری بانکی سال 2008 صاحب خانه بودند (…) به علاوه بی خانمان شده های گردباد کاترینا، از بیکاری نجات پیدا کنند، ولی در ایران ده ها لشگر میلیونیِ تحصیل کرده و یا دیپلمۀ بیکار وجود دارد که فقط می توانند نه در راه خدا بلکه در راه الله و برای انسجام جامعۀ اسلامی و ایران اسلامی در سلاخ خانه های جهان صنعتِ مرگ، زیر آتش سلاح های بنجل شرقی و غربی بمیرند. کلاهبرداری اسلامی و آنگلوساکسون اینجاست. پرسش این است که سهم نیروهای مولد ایران از این 31 میلیارد دلار کدام است ؟ در هر صورت باید حتماً مسلمان باشیم تا باور کنیم که شرکت بوئینگ نگران نیروهای مولد ایران نیز بوده است.
3 : تأمین مالی تروریستها
آیا ایرانیان می توانند بپذیرند که این حجم عظیم از سرمایه هایشان به تأمین مالی تروریستهائی اختصاص یابد که به ایران حمله کرده اند و هموطنانشان را به رایگان به قتل رسانده
اند ؟ آیا با توجه به چنین رویدادی که روز 7 ژوئن 2017 در ایران رویداد، آیا می توانند بپذیرند که این آدمکشها با سرمایه های قربانیان از ورشکستگی نجات یابند ؟
در اینجا از طرح مسائل جزئی که همه می دانیم، مثل همزمانی سفر ترامپ به عربستان و قراردار فروش اسلحه در سطح سد ها میلیارد دلار بین آمریکا و آل سعود، و تهدیدهای عربستان علیه ایران و یا جزئیاتی مانند مشارکت سازمان مجاهدین خلق در حملۀ تروریستی به ملت ایران که دائماً در حومۀ پاریس با مقامات عالی رتبۀ آمریکائی و اروپائی گردهمآئی تشکیل می دهند و از سوی پنتاگون و ریاض تأمین مالی می شوند… در این نوشته صرفنظر می کنیم. ولی باید یادآوری کنیم که این حملۀ تروریستی تازگی ندارد، و به 7 ژوئن 2017 محدود نمی شود. روی خطوط مرزی ایران سالانه بیش از 3000 سرباز و مرزبان ایرانی بدست همین تروریستها کشته می شوند. ّا آگاهی به این امر که می توانیم استراتژی ایدئولوژیک دین سالار اسلامی در ایران را مقصر اصلی در این تلفات عظیم و غیرقابل قبول برای یک کشور متمدن بدانیم، زیرا این مرزبانان از جان گذشته با مقدماتی ترین و ناچیز ترین امکانات به مأموریت های روزمره برای کنترل و دیدبانی مرزهای ایران گسیل می شوند، و این کارگران ایرانی نیستند که برای منافع سرمایه داران «ایران اسلامی» تلفات می دهند. و ما باید خشنود باشیم که شهید داده ایم، از امام رضا(ع) مالیات نمی گیریم و با ارباس و بوئینگ 737 به حج عمره می رویم، برای مجازات توهین به مقدسات و مقامات مذهبی و کشوری ضامن اجرائی داریم و در میدان عمومی کارگران ایرانی را برای اعتراض به وضعیت معیشتی شان شلاق می زنیم. ولی پسر حاج آقا بهشتی زاده با اتومبیل کرایسلر پشت راه بندان های طولانی سیگار را با دود گازوئیل می بلعد. می گویند مخلوط ترفند پرومته بوده است! ولی دوران این خدایان به سر آمده و ترفندهایشان نیز دیگر کارائی گذشته را از دست داده است.
داستان واقعه کاملاً روشن است، ده ها مقاله و کتاب در مورد مداخلات امپریالیسم آمریکا و شگردهای این کشور نوشته و منتشر کرده ایم، میشل شوسودوسکی، ژان میشل ورنوشه، تی یری میسان، میشل کولن، فرانسوآ ژره، آندره شامی و بسیاری دیگر از تحلیل گران دربارۀ این واقعیت نوشته اند که ایالات متحده مخترع طالبان و القاعده و داعش بوده است.
تقریباً کمتر از یک هفته پیش از حملۀ تروریستی به ایران، اسپوتنیک گزارشی دربارۀ مشاهدات مقامات نظامی روسیه در افغانستان منتشر کرده بود : مقامات روسی تعدادی هواپیمای بی نام و نشان را رهگیری کرده بودند که در حال پرتاب محموله هائی در منطقۀ تحت کنترل داعش بوده اند. این موضوع را به نیروهای ناتو در افغانستان اطلاع می دهند، ولی آمریکائی ها از وجود چنین هواپیماهائی اظهار بی اطلاعی می کنند. البته برای نخستین بار نیست که ناتو به رهبری ایالات متحده برای جهاد طلبان با چتر اسلحه و مهمات پرتاب می کند.
در واقع به اعتبار تحلیلگرانی که در بالا نامشان را یادآور شدم، حملات تروریستی به ایران، آشوب روی مرزهای ایران، قتل متخصصین ایرانی (در تخریب و تسخیر کشور عراق، اولین کاری که انجام دادند این بود که بیش از 500 متخصص علمی درجۀ یک عراق را به قتل رساندند)، تحریم و تهدیدها، تا تهدید به کشتار جمعی ایرانیان با بمب هسته ای، تخریب زیربناها با استفاده از بمبهای اتمی تاکتیک، تخریب دانشگاه های معتبر تا کودکستان و شیرخوارگاه، به گلوله بستن مردم عادی تا قتل ندا آقا سلطان که احتمالاً در پاریس طرح ریزی شده بود، همۀ این تاکتیکهای جنایتکارانه به مقدمات طرح جنگ ایالات متحده و ناتو علیه ایران تعلق دارد. در اینجا توضیح بیشتری را ضروری نمی بینم، ولی باید بپرسیم که با این حساب چگونه ممکن است که شرکتهای هواپیمائی ایران قراردادهائی به حجم بیش از 31 میلیارد دلار با یک شرکت هواپیماسازی آمریکائی و اروپائی به امضا می رسانند ؟
شما می توانید در چشم انداز چنین تهدیداتی، این حجم از مبادلات بازرگانی ایران با تروریستهای غربی را با حجم معاملات اخیر برای خرید اسلحه از روسیه مقایسه کنید که حدود 8 میلیارد دلار بوده است. این موضوع وقتی اهمیت خود را به ما نشان می دهد که می بینیم مرزبانان ایرانی تا حدود قابل توجهی از یکسو قربانی نبود امکانات و از سوی دیگر قربانی استراتژی بی اعتبار و ایدئولوژیک می شوند (یعنی استراتژی قربانی انسانی و شهادت).
این وضعیت اسفبار وخامت خود را وقتی بیش از همه آشکار می کند که می بینیم، در راستای همان استراتژی غلط و تمدن ستیز، و به بهای تضعیف امنیت واقعاً ملی، نیروهای استراتژیک نظامی مثل سپاه پاسداران 25% از هزینۀ ساخت ده ها هزار مسجد جدید را به عهده گرفته است (چون که با آمارگیری های جدید، پی برده بودند که 70000 مسجد موجود در ایران به نیازهای عمومی مردم پاسخ نمی گوید و باید مساجد بیشتری بسازند).
سوء استفادۀ رسانه های دستگاه دین اسلام از حملۀ تروریستی به ایران
در یک ویدئوی منتشر شده در یوتوب (https://www.youtube.com/watch?v=G-WNFCL6bbs) گویندۀ گزارش از عملیات اطلاعاتی نیروهای امنیتی ایران برای کشف و دستگیری گروه های تروریستی، از «همکاری خانواده های علاقمند به ایران اسلامی» یاد می کند. لازم به یادآوری ست که بطور کلی در رسانه های وابسته به دستگاه دین اسلام در ایران پافشاری شگرفتی وجود دارد که فضای گفتمان خودشان را با نمادها، زبان و فرهنگ اسلامی تزئین کنند و به کار بستن «ایرانِ اسلامی» یکی از این واژگان ایدئولوژیک است.
در حالی که معمولاً هدف از عملیات تروریستی ایجاد وحشت در یک نقطۀ محدود با بازتاب در ابعاد همه گیر است، ولی رسانه های جمهوری اسلامی ایران، سعی دارند آن را به حساب «ایران اسلامی» بگذارند. در حالی که مردم جان خودشان را در خطر می بینند، و چیزی که بخطر افتاده جان مردم است، با وجود این می بینیم که در اینجا نیز امنیت عمومی باید به بهای «ایران اسلامی» کنار زده شود. به بیان دیگر، در اینجا نیز می بینیم که دستگاه دین اسلام حتا در بحران تروریستی، بر آن است تا احساسات و واکنش مردم را مثل هر مورد دیگری، با تازیانه و قدرت زبان به بند ماتریکس اسلامی بکشد، تعیین تکلیف کند، هدایت کند، و به این معنا که مردم برای نگرانی از «ایران اسلامی» با مأموران همکاری کرده اند و نه برای حفاظت از جان خودشان که مطمئناً از دیدگاه ایدئولوژی اسلامی در مقایسه با اسلام فاقد ارزش است.
«همکاری خانواده های علاقمند به ایران اسلامی» معنای دیگری نیز دارد، و آن هم این است که خانواده هائی که علاقمند به «ایران اسلامی» نیستند با مأموران امنیتی همکاری نکرده اند، و این خانواده هائی که به «ایران اسلامی» علاقمند نیستند حتماً با تروریستها همکاری می کنند.
خیلی با دقت و با حوصله باید بررسی این موضوع بپردزایم، ژان لوک ملانشون کاندیدای ناکام جبهۀ چپ ریاست جمهوری سال 2017، تروتسکیست، یکی از موضوعات قابل تأملی که مطرح کرده، این واقعیت است که «پلیس اصلی مردم هستند» «این مردم هستند که نظم را برقرار می کنند». در نتیجه باید از خودمان بپرسیم که چرا مردم به چنین کاری می پردازند ؟ روشن است که مردم فقط در نظم و رعایت قانون خردمندانه و امنیت است که می توانند به زندگی روزمرۀ خودشان ادامه دهند. ولی می بینیم که دستگاه های تبلیغاتی اسلام در ایران، موضوع امنیت عمومی را به «ایران اسلامی» تنزل می دهد.
این تمایل رسانه های دستگاه دین اسلام در عصر حاضر را باید با نخستین روزهای حملۀ ارتش اسلام به ایران مقایسه و آن را با خواندن تاریخ اسلام در ایران به شکل ترکیبی درک کنیم. به این معنا که ایران حتماً باید زیر سلطۀ اسلام باشد، و بی اسلام، بی ایران. بر اساس تصمیم یک عده مسلمان مؤمن که از فرامین و خواست الهی مطلع هستند، یگانه شکل و ترکیب ممکن برای ایران در ابعاد ابدی ازلی «ایران اسلامی» ست و هر گونه قیام از نوع قیام بابک تا امروز سرکوب خواهد شد. مردم ایران باید حتماً به دین اسلام بگروند و یا اینکه سرشان بریده خواهد شد. در حملۀ تروریستی اخیر، اسپوتنیک سایت روسی بخش فارسی، گزارشی از یک بیانیه های داعش منتشر کرده بود : داعشی ها ایرانیان را به اسلام خودشان دعوت کرده بودند، و تهدید کرده اند که در غیر این صورت کافران را از بین خواهند برد. اسلام اولیه نیز دقیقاً به همین شکل وارد ایران شد. در واقع از دیدگاه عقیدتی بین اسلام داعش و اسلام نزد جمهوری اسلامی تفاوت چندانی وجود ندارد، زیرا بر اساس قانون اساسی ایران، مسلمان فطری و ملی هر دو در صورتی که از دین برگردند، حکم ارتداد شامل حالشان خواهد شد. یعنی مسلمانی که از دین برگردد حکمش مرگ است.
حملۀ اسلام به ایران به هدف غارت و تسلط بر ایران صورت گرفت. من فکر می کنم که این غارت اولیه را باید در مفهوم گسترده تری درک کنیم. یعنی حتا به مفهوم غارت یک رویداد. در حملۀ تروریستی ایالات متحده به ایران در روز 7 ژوئن 2017، می بینیم که دستگاه تبلیغاتی اسلام در ایران، فوراً این رویداد را به صرف نمادینه بودن اهدافی که پیاده نظام ناتو مشخص کرده بود، به نام «ایران اسلامی» و واکنش مردم ایران را نیز به شکل واکنش فرمایشی به حساب خودش به ثبت رساند، این حرکت دقیقاً مترادف غارت است. زیرا می توانیم یک رویداد را نیز غارت کنیم. در حالی که این حملۀ تروریتسی اگر به هر کجای دیگر ایران اصابت می کرد، برای مردم تفاوتی نداشت.
در هر دو صورت مردم خودشان را در خطر می دیدند. ولی خودخواهی، یکه تازی و ظلم اسلام علیه مردم ایران در همینجا آشکار می شود که سخنگویانش اعلام می کنند که «همکاری خانواده های علاقمند به ایران اسلامی» و نه همکاری مردم ایران یا خانواده های علاقمند به امنیت عمومی در ایران. به تأویل حاکمیت اسلام در ایران، تنها همکاری کسانی که برای «ایران اسلامی» اظهار نگرانی می کنند قابل ذکر است، بقیه تروریست هستند. تشنه لبان بوئینگ 737، با هزار منت و خواهش و تمنا در مقابل بی میلی فروشنده (جانی البغدای پنتاگونی)، بیش از 31 میلیارد دلار سرمایۀ این مملکت را برده اند گذاشته اند کف دست تروریستها، ولی خانواده های ایرانی را با ترفند زبان و هزار تهدید قانونی با حکم ارتداد همکار «ایران اسلامی» معرفی می کنند. گوئی به «ایران اسلامی» حمله شده ! ولی مردم ایران که نگران امنیت خودشان هستند… پس اینها همکاران تروریستها هستند؟ یک مسلمون اینجا به من که اهل دوزخ زمینی ام جواب بدهد، اینجا کی طرفدار تروریستهاست ؟ آنانی که نگران امنیتشان هستند و یا آنانی که از ذوق هویج بوئینگ افتاده اند روی پای آمریکائی ها و به تروریست ها باج می دهند که سریعتر بروند به حج عمره که همین تروریستها اداره اش می کنند و به آنها اجازه می دهند که هفت بار دور کعبه طواف بدهند و در رمز و راز سرّ خلقت بیاندیشند و پی ببرند که ایران باید اسلامی باشد ؟ همینطوری سر چهل هزار نفر را در استخر بریدند… چه آغوش بازی برای اسلام ؟ تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد.
حمید محوی/پاریس/13 ژوئن 2017