تقديم به قصاب كابل

نوشته نذير ظفر
گلبدين باز جنگ ميخواهد
بگمانم شرنگ ميخواهد
اين جفا پيشه وطن ازار
راكت انداز و نطفه اشرار
باز تبعيض قوم مي ارد
تخم ذلت بخاك ميكارد
باز كنجاره خواب ميبيند
دوره هاي شباب ميبيند
تير شد وقت راكت اندازي
تير شد دوره هاي غمازي
مليت ها همه قرين گشته
اين وطن مشت آهنين گشته
سر خصم جبون را شكند
ظلم و بيداد دون را شكند
همه يك قوم و جمله يك دين اند
ملت با خدا و مسكين اند
بودي در ليست جانيان سياه
كرده بودي ز بسكه قتل و گناه
عذر كردي و امدي بوطن
باش خاموش اي سرت به كفن
سخنت بيسواد را ماند
حرفهايت شداد را ماند