امارت ویا جمهوری اسلامی
مذاکره صلح میان هیئت دولت حمهوری اسلامی افغانستان وگروهی طالبان (مذاکره بین الافغانی) در دوحه برای ختم جنگ جریان دارد . دراین نشست هرکدام ر وی خواستها ودستاودرهای خود درنظام اینده تاکید دارند. عمده ترین مسئله ایکه برای هرد وجانب مهم است شکل گیری هویت نظام اینده افغانستان است که طالبان میخواهند براساس ارزشهای اسلامی که درصدراسلام وجود داشت زیر نام ، دولت امارت اسلامی افغانستان بوجود اید. که تمام امرنهی اسلامی را رعایت وعملی نماید. اما هیئت جانب مقابل که مربوط دولت موجود است، از نظام فعلی جمهوری دفاع کرده ارزوی ادامه انرا دارند. طوریکه تجربه تاریخی نشان میدهد نظامی اصیل اسلامی که درزمان حضرت محمد شکل گرفت بعد از رحلت حضرت محمد زیر قیادت خلفای راشیدین که بعدازان امویان ، عباسیان ، خلافت مصر واندلس ، خلفای عثمانی به قدرت رسیدند به جز از چهار خلیفه اول که توانستند مجری واقعی اهداف دین اسلامی بر اصل نص قران وحدیث باشند ، سایرین بعداز خلفیه چهارم ازلحاظ شکل ومظمون فرق داشت .چنانکه فعلن حکومتهای اسلامی با نظامهای مختلفی با پساوند اسلامی بوجود امده اند نه توانسته اند که خدمت کارواقعی مردم خود باشند. بلکه مصروف منافع خویش میباشند. درگرداب استبداد وظالم استثمار گران امپریالیستی فروررفته وغلام حلقه به گوش دالرانها برای شهوت رانی وامیال مادی دنیوی خویش میباشند. الگوی که تامین کننده عدالت اجتماعی درجهان باشد وجود نه دارد. تمام اوراق تاریخ شان دارای لکه های خونین کشتار انسانهای بیگناه و غصب حقوق مستعضفین اسلام است. به روشهای گونگون ازادی خواهان روشنفگران ودگر اندیشان را سر به نیست کرده اند. مانندایران که پیرومذهب شیعه اثناعشری(دوزده امامی) ودومی عربستان سعودی پیروی فقهه حنفی ،شافعی ،مالکی وحنبلی میباشد. چنانکه عملکرد خود طالبان با همدستی بادار منطقوی و مادر مهربان شان پاکستان چنان عمل زشت و قتل وقتال ضد انسانی را درافغانستان درچها ردهه کرده اند که ذره ذره وجود مردم ما ضربه های انتحاری آنهارا فراموش نمی کنند.
امروز یکی از مرتجعین ترین کشورهای اسلامی امارات متحده عربی است که نظام امارتی درانجا حاکم است خلاف اراده وعمل وتوافق سایر کشورهای عربی تحت نظر امریکا دولت اسراییل را به رسمیت شناخته وارتباط دوستی و سیاسی قایم نمودند . این امر خلاف ارمانهای والای وطنپرستانه خلق رنجدیده ومهاجر وپناه گزین فلسطین میباشند. درحد 73 سال است که خانه وسرزمینهای انها توسط اسراییل به شمول اولین قبله مسلمانان ” بیت المقدس” غضب شده است.
بهترین نظام از لحاظ مضمون وشکل انست که برمبنای ارزشهای انسانی استوارباشد. مستلزم ومتعهد به اجرای اهدافی باشد که به زندگی دنیوی خیر وبرکت بیاورد . شروخیر را بتواند، براساس عقل ،منطق و تفکر علمی ازهم تمیز دهد.
انسان امروزی انسان 1400 سال قبل نیست که ازعقل وسواد بیگانه باشد . امروز جهان به برکت علم دانش بشری ورشد تکنولوجی وفناوری برای خود هم بهشت میتوانند بسازند وهم جهنم. تعمیم علم بشری بود که اروپا را ازخواب دیرینه قرون تاریک وسطی با درک از دانش ارسطو ، ابن رشد ابن جمرود الکندی وابن میمون وابن سینا وفارابی جهان مسیحیت را ازقهقرایی تاریک اندیشی خرافات مذهب مسیحت بیرون کرد و پیش اهنگ جهان بسازد.
سپنوزا فیلسوف هالندی میگوید : خداوند از رگهای گردن ما هم پیشتر به ما نزدیکتراست” لوتر میگفت : ا نسانها میتوانند ازطریق قلب خود مستقیمن بدون واسطه پاپ وکشیش باخدای خود ارتباط تامین نمایم.” هرانسان میتواند پاپ باشد. هیچ انسان روی زمین حق ندارد که به کسی قباله بهشت ودوزخ برای دنیا ملکوتی بدهد .یا به تهدید چماق معتصب انسانهارا مسلمان ویا مجبور به عبادت خداوند بسازند. در دین هم اختیار است و هم جبر؛ هردو ازجانب خداوند است. اگر انسان اختیارواراده دارد پس بگذارید انسانها خودش تصمیم بگیرند به جهنم برود یابه بهشت !.کارل پوپر میگفت ” اراده تنظیم اگاهانه وازروی هدف فعالیت از جانب انسان است.”
جمهوری یک پدیده مدرن بوده که بر اساس ارای اکثریت مردم بوجود میاید،برای جوامع بشری مورد قبول است که مطابق نظرسنجی سازمانهای مدنی 83 فیصد مردم درافغانستان از نظام” جمهوری” واقعی بدون تقلب پشتبانی مینمایند ، نه امارت که دراسلام نیز پدیده کهنه است .
چناچه خلیفه چهارم حضرت علی در نهج البلاغه فرموده است: شما باید اطفال تانرا مطابق زمان تربیه نماید. دراینصورت نظام تربیوی ونظم ونسق جامعه نیز باید مطابق زمان وشرایط باشد.
مردم افغانستان هم نظر به زمان ارزو دارند تاامور مربوط به حکومت مدنی وامور مربوط به دین از یکدیگر تفکیک باشد وقلمرو فعالیت هریک مشخص ومعین گردد. دولت دنیوی اجتماعی از انسانهاست که برای تامین ، حفظ وپیشبرد منافع انسانها و زندگی ، ازادی ، تندرستی مالکیت اشیاء خارجی وداخلی وامثالها تشکیل میکردد. پس برشالوده یی این امر هیچ نظامهای دولتی و گروهای دینی حق نه دارند براساس اختلاف مذهبی میان مردم یکی را خوب برتر ودیگر را بد و پایین تر عنوان کند وبالای مردم حکمروایی بنمایند. همه باید به مثابه انسان حقوق مساوی داشته باشند. مردم ما درعمل احزاب وگروهای دینی را تجربه نمودند که بعداز قیام هفت ثور علیه دولت جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان به نام اینکه اسلام درافغاسنتان درخطر است یا اشغال افغانستان توسط روسها استقلال وطن درخطر است مردم را تحریک وانواعی ویرانی وخرابی مادی ومعنوی انجام دادند. زمانیکه قدرت گرفتند زیر نام دولت جمهوری اسلامی افغانستان چنان ظلم وستم وکشتارهای ظالمانه را نه تنها بالای مردم بلکه برضد همدیگر انجام دادند که در روند تاریخ مردم ماچنین جنایتهای ضد بشری را نه دیده بودند. یکی از رهبران جهادی گلبدین گفته بود: بگذارید که سنگ وچوپ کابل بسوزد تا اثرات کمونیستها پاک شود. خاطرات عمال شنیع انها به مثابه افتاب به همه مردم افغانستان ومنطقه روشن است. چنانچه خاطره های جنایات ” امارت اسلامی طالبان ” ازقبیل سنگسار حلال کردن وانتخاری فراموش مردم نه شده است نمونه های از قدرت نمایی حکومتهای جمهوری اسلامی وامارت اسلامی درگذشته بوده است. طالبان بایدبه ارزشهای جمهوریت تمکین داشته باشند که بعداز رحلت پیامبر اسلام انتخاب خلیفه اول ابوبکر صدیق صحابه کرام به نمایندگان ازمردم درسقیفه بنی ساعده گزینش کردند. امروز طالبان باید بدانند که اگر به قدرت میرسند زور توپ وتفنگ کشورهای خارجی می باشد، نه بر خواست ارآی مردم واسلام. رستمی