آنقدر زشتى كه از چشمت شرر آيد برون
از نگاه نحس تو نقص و ضرر آيد برون
آنقدر راكت رها كردى و كشتى و زدى
كز دهان و كام تو دودى سكر آيد برون
آنقدر بر هم وطن كردى جفا اى نا جوان
كز سر و رويت بسا ترس و خطر آيد برون
از نفير هر يكى خمپاره ات در شهر و ده
ناله و اشك و غم و صد شور و شر آيد برون
گلبدين اى مظهر تبعييض و جنگ و اختناق
تا كه بينم عكس تو آه از جگر آيد برون!!!
زبير واعظى