دیدگاه کوتاه بر نادانیهای دراز !
آقای ترامپ!
خودت نادان نظامی و امنیتی و سیاسی هستی، نه دگران.
محمدعثمان نجیب
رواج شده که پسا هر لزلهیی، امواج پرتلاطم دیدگاه، جهان مجازی و حقیقی را در مینور ند و همه را به گردن آزمایش هستهیی این یا آن کشور می اندازند. به ویژه که سخنی از کدام مقام آمریکایی گفته شود. اگر از ترامپ باشد که فبها.
مگر نه باید در تحلیلهای مان شتابی نماییم که خردپذیری نه داشته باشد،
اگر این آزمایش در هر گوشهی پاکستان شده باشد، باید مرزهای جنوبی و شرقی و جنوب غربی کشور ما بلرزاند. معمای تازه از استخبارات پاکستان و آمریکا به گویندهگی ترامپ. آگاهان امنیتی و اوپراتیفی و جنگابزارشناسان میدانند که پاکستان نه میتواند، تجهیزات هستهای خود را به دالخل شمال افغانستان انتقال دهد، مگر این که آمریکا کمکش کرده باشد، به آگاهی و بلیگویی طالبان. این موضوع یک دلیل ضعیف است. مگر مهم است تحلیل و بررسی شود که اگر زلزلههای شمال کشور ما از اثر آزمایش هستهیی پاکستان بوده، پس این بم هستهیی چقدر مداری و اسپایدر بوده که بدون درنوزدیدن بحر و بر به شمال کشور ما رفته و در مسیر راه هیچ آسیبی به دگران نهزده؟ ملبوس فرنگ عقل نه میآورد…
اینجا من در پی دفاع از پاکستان نیستم، مگر می اندیشم که چهگونه ممکن است آزمایش در شرق شود و زلزلهی ویرانگر در شمال؟
پس در پشت سخنان ترامپ، حیلتی نهفته است. بیمدارم که انتقال تجهیزات هستهیی پاکستان از سوی آمریکا به طور مخفیانه در شمال کشور انتقال داده نه شده باشد. در غیر آن صورت اگر ثابت شود که زلزله به اساس ارتعاشات و انفجارات هستهیی آزمایشی بوده است، یا ایران یا روسیه یا هر دوی شان مشترک این آزمایش را انجام داده اند. در حیات خلوتهای هرکدام شان که فکر کنیم، ممکن است. شاید پاکستان را ترامپ عمدی گفته باشد تا رد پای روسیه را گم کند. از وابستهگی ترامپ به ماسکو شکی نه داشته باشید. البته وابستهگی وظیفهداری… ببینیم انکشافات چیمیشوند. به هر حالتی که است غم بر سر ملت و مردم بیچارهی ما میبارد. عرض دلآسایی دارم به همه بازماندههای این ویرانگری. من در نخستین واکنشم چنین نوشتم؛
(
غم پی غم در غمخانهیی به نام افغانستان.
گویی همه قهاران و جباران طبعیت و انسان برای غمگستری شهرهای ما، رو کرده اند)