فرصت طلایی ؛ نبود مدیریت برای اغاز گفتگو های صلح
در یک هفته گذشته رسانه های ملی و بین المللی سخت درگیر سفر زلمی خلیلزاد نماینده امریکا برای صلح افغانستان بودند ، اقای خلیلزاد در جریان این سفر با مقام های افغانستان ، پاکستان و کشور های عربی به ویژه قطر دیدار کرد.
آنچه که این سفر را جالبر می سازد دیدار نماینده امریکا با شماری از نمایندگان طالبان در قطر است ، ویب سایت طالبان نیز این دیدار را تایید کرده گفته اند که حاضر اند به گفتگو های شان در مورد صلح افغانستان ادامه دهند.
تا اکنون جزییات سفر اقای خلیلزاد منتشر نشده است اما گروه طالبان می گویند در این دیدار شیرمحمد عباس استانکزی رییس دفتر قطر ، مولوی عبدالسلام حنفی معاون دفتر قطر ، شیخ شهاب الدین دلاور ، قاری دین محمد حنیف ، محمد زاهد احمدزی و سهیل شاهین از اعضای این دفتر شامل بودند.
اعضای این طالبان پیشنهاد های نیز به امریکا و حکومت افغانستان داشته اند تا به گونه رسمی به میز گفتگو حضور یابند.
زلمی خلیلزاد پیش از اینکه به پاکستان سفر کند از حکومت وحدت ملی نیز خواسته بود تا نمایندگان با صلاحیت شان را برای گفتگو با گروه طالبان اعلام کند اما تا اکنون مشاهده می شود که حکومت در این زمینه نیز ناکام بوده و نتوانسته است که نماینده یی را در این فرصت طلایی معرفی کند چون وارد شدن گروه طالبان در گفتگوی صلح به چند چيز بستگي دارد. اگر فرض حکومت افغانستان مبنی بر کنترل حکومت پاکستان بر گروه طالبان درست باشد و پاکستان از نفوذ خود براي کشاندن اين گروه در ميز مذاکره استفاده کرده است احتمال آن می رود که گروه طالبان با مشوره پاکستان وارد گفتگو شده اند . زيرا، قبل از اين بارها از گروه طالبان دعوت به عمل آمده است که در گفتگوی صلح شرکت نمايد اما، هر بار گروه طالبان دست رد به سينه حکومت افغانستان و پاکستان زده است. احتمالآ پاکستان در کنار دعوت اين گروه به گفتگو با زلمی خیلیلزاد اقدامات نظامی را نيز روی ميز بگذارد. با اين حال، بعيد به نظر می رسد که پاکستان بدون امتياز گرفتن از حکومت افغانستان و امریکا گروه طالبان را حاضر به گفتگوی صلح نمايد. همان طور که در گذشته بارها ابراز داشته ام اين بار نيز متذکر می شوم که صلح با گفتگو با گروه طالبان به دست نمی آيد. نياز است که گفتگو ميان افغانستان و پاکستان نیز داير گردد و مشکلات اين دو کشور براي هميشه حل گردد. در آن صورت ما شاهد آرامش و صلح در افغانستان و منطقه خواهيم بود.
اما این کار چگونه صورت خواهد گرفت ؟
پاسخ این سوال روشن است حکومت در شرایط کنونی توان مذاکره با پاکستان و گروه طالبان که تحت اداره اسلام آباد است را ندارد و ظرفیت های که این گفتگو ها را مدیریت کنند و از صلاحیت کامل نیز برخوردار باشند در نظام موجود حکومت وحدت ملی دیده نمی شود.
دلایل آن نیز روشن است ، نخست رییس جمهور غنی با انحصار قدرت نمی تواند برای زلمی خلیلزاد نماینده با صلاحیت را معرفی کند چون تصمیم اصلی را باید اقای غنی اتخاذ کند و این مسله پروسه را کند می سازد. دوم فکر کنیم اقای غنی این صلاحیت را کاملا به هیات مذاکره کننده صلح حکومت داد اما در شرایط کنونی ظرفیت لازم در حکومت افغانستان برای انجام این مذاکرات نفس گیرد وجود ندارد .
برخی صاحب نظر در شرایط کنونی حنیف اتمر را چهره اثر گذار در شرایط کنونی میدانستند چون اقای اتمر با توانمندی سیاسی و دانش از وضعیت موجود داشت می توانست این فرصت طلایی را مدیریت کنند و در بخش های نیز تصامیم مستقلانه را اتخاذ کند که به نفع مردم و حکومت افغانستان تمام میشد.
اقای اتمر در سند استعفا نامه اش نیز این مسله را ذکر کرده بود که در سیاست های رییس جمهور غنی در مورد پروسه صلح مشکلات و لرزش وجود دارد و نمی تواند با اقای غنی در موارد منافع ملی به توافق نشر رسید که این سیاست رییس جمهور غنی فرصت ها را به چالش مبدل می کند.
شاید برخی از بزرگان سوال های را مطرح کنند که حکومت برای رسیدن به صلح کدام قدم ها را بگذارد.
پاسخ این است که اول حکومت یک طرح فرا ملی و اثر گذار را طراحی کند که تمام زوایای تاریک پروسه صلح روشن شود تا در سایه آن قدم نخست گذاشته شود ، دوم حکومت روشن سازد که در گفتگوی صلح با طالبان چه ضمانت های به این گروه خواهد داد و پروسه صلح با طالبان به اساس یک تقسیم اوقات عملی طراحی شود .
دادن نقش به کشور های منطقه که درگیر در مسله افغانستان اند نیز در این طرح اضافه شود چون اگر این کشور ها سایه شان را در این پروسه مشاهده نکنند مثل همیش سنگ اندازی خواهند کرد که با این وضعیت نمی توان به نتیجه رسید چون گروه طالبان یک گروه مستقل نبوده و نمی توانند بدون فرمایش استخبارات منطقه قدم به پروسه صلح بگذارند.
زاهد شاداب