پیروزی واپسین با ارانی است؛ بهمناسبت ۱۴ بهمن، روز شهادت دکتر تقی ارانی
پیروزی نهایی با ارانی است که گفت قوه محرک و تغییر قوانین جابرانه بدست تودهها بهقدری بزرگ است که بزرگترین سدها را در سر راه خود خرد خواهد کرد
من و تو که زنجیر صد دانهایم
نگهبان بیدار این خانهایم
اگر من نباشم، تو پاینده باش
نگهبان این آتش زنده باش
درود پرشور به خاطره تابناک شهیدان قهرمان حزب تودهٔ ایران و جنبش رهاییبخش ایران و در پیشاپیش آنان، دکتر تقی ارانی، رهبر زحمتکشان ایران!
دکتر تقی ارانی بهمثابه دانشمند، سازمانده و مروج بزرگ مارکسیسم و طلایهدار برجسته روشنفکران انقلابی ایران در دوران استبداد رضا شاهی، در دورانی که تناسب نیروهای ضدانقلاب و انقلاب، هم در جهان و هم در ایران کاملا بهسود ضدانقلاب بود، در یک جامعه نیمه فئودال و نیمه مستعمره عقب مانده، با طبقه کارگر کم عده، با قشر روشنفکری محدود، با ترکیب خرده بورژوایی طراز کهن، میزیست و مبارزه میکرد.
در دوران او امپریالیسم انگلستان از جنگ جهانی اول بیشترین بهره را برده و به «کارگردان» مهم جهان امپریالیستی و مستعمرهدار بزرگ بدل شده بود. در دوران او فاشیسم در آلمان، ایتالیا و ژاپن سیطره یافته و «جهاد» ضد کمونیستی خود را با نعرههای مستانه اعلام داشته بود. در دوران او انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر، پس از مرگ لنین، مراحل دشوار تکامل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی خود را میگذراند. در چنین شرایطی ماوراء دشوار، راهگشایی برای اندیشه انقلابی، یک قهرمانی بیمانند است و در خورد روح و خرد مردی مانند ارانی.
ادراک عمیق حقانیت راه انقلابی و ایمان شعلهور بدان، سرچشمه آن نیروی معجزآسایی بود که در مغز و قلب ارانی جای داشت و او را تسلیمناپذیر میساخت. او پیروزی آرمانهای خود را میدید. او جای تاریخی نقش بزرگی را که ایفاء کرده بود میدانست.
اینک بنگرید که در بیدادگاه رضا شاهی در محاصره گروهی نظامیان و مشتی جاسوسان «تأمینات»، این شیرمرد خردمند چه میگفت، اینها جملاتی است که باید بهخاطر سپرد:
«قوانین مانند حبابهای رنگارنگ، گاه تیره و گاه شفاف، دور نور ثابت عدالت واقعی را فراگرفته است. آیا ممکن است قوانینی که بهدست اقلیت وضع شده، شفاف و حاکی عدالت باشد؟ چه چیز ضمانت میکند که، اقلیت واضع قانون، علیرغم طبع و مشی و منافع خود، به فکر منافع تودهها باشد؟ تاریخ پر از این قوانین تیره و تار است! قوه قضایی و مدرجهای آن (یعنی قوانین)، تابع طبقه حاکمه و تکامل ادوار تاریخی است».
ارانی پس از این توضیح علمی و ماتریالیستی و طبقاتی از نقش قوانین در « محکمه جنایی» رضا شاه که در تالار عام فتحعلی شاه در قصر کهنه سلطنتی قاجار تشکیل شده بود، در همان حلقه سرنیزهها و جاسوسان، با آوایی بم و گیرا و خونسرد ( بهقول فردوسی: تو گویی دو گوشم بر آواز اوست) چنین ادامه داد:
«چه صحنههای جنایت و قوانین جابرانه که بهنام «عدالت» در تاریخ بشر ظاهر و منسوخ گردید! در یونان قدیم، بهنام همین قوانین تیره و مفتضح، جام شوکران بهدست سقراط، بهعنوان مخالفت با ارباب انواع شهر، که آن روز مقدس بود، داده شد. در روم جمع کثیری در صحنهها، طعمه وحوش گرسنه شد. در قرون وسطی، بهنام خدا و مسیح از طرف اداره «انگیزیسیون» زبانها بریده شد. تودهها، از افراد بشر، زنده زنده به آتش انداخته شدند! در قرون وسطی، محاکمه بین ارباب و رعیت، جنگ تن به تن بود که در آن خان سواره و با سلاح و رعیت پیاده و بدون سلاح در مقابل هم قرار میگرفتند!
پس از ختم آن صحنه فجیع، نعش آن رعیت بهعنوان «محکوم» از جلسه محاکمه بیرون کشیده میشد! در دوره «تجدد» (رنسانس)، پیشوایان سعادت بشر، مانند «جیوردانو برونو» و غیره، به سوختن در آتش و زبان بریدگی محکوم شدند. گالیله، اگر زانو به زمین نمیزد، و با انگشت پا دنیایی را به ریش پاپ نمیخندانید، نیز در آتش میسوخت».
پس از ذکر این نمونههای تاریخی از قانون و «عدالت طبقاتی»، دکتر ارانی چنین نتیجه گرفت:
«آیا قوانین جبار امروزه و شهربانیهای طبقات ممتاز، با آن قوانین و تعصبات ادوار قبل تفاوتی دارند؟ نه! دنیا به آخر نرسیده. تاریخ هم نایستاده. همان افتضاحات است که بهدست قوای قضایی طبقات ممتاز تکرار میشود تا آنکه دوره وضع قوانین مطابق عدالت واقعی و نفع توده بشر، برسد».
پس از اندکی مکث با لحنی که در آن طنزی غمآلود با اخطاری مهیب درآمیخته بود، ارانی با همان آرامی و شمردگی چنین افزود:
«هر قدر که این محکمه و لباسهای رنگارنگ شما بهنظرتان مقدس میآید، قانون اعدام سقراط و یا تعصبات مذهبی کاتولیکی هم بهنظرشان مقدس بود! این جلسه هم مانند آن جلسات مضحک و فجیع، روزی موضوع برای صحنهها و نمایشات خواهد شد. قوه محرک و تغییر قوانین بهقدری بزرگ است که بزرگترین تعصبات هم نمیتواند مانع آن تغییر شود».
دکتر ارانی بهویژه آن قانونی را که مظهر نمونهوار ستم طبقاتی بود، یعنی قانون ضد کمونیستی سال ۱۳۱۰ را در دادگاه نام برد و گفت:
«مجلس شورای سال ۱۳۱۰ این جرأت را کرد و ماده ۶۰ قانون مجازات عمومی سابق را که مجلس ملی برای حفظ انتظام کشور در مقابل شورشها وضع کرده بود تغییر داد.
آزادی عقاید را رسماً قدغن نمود. توهین کمرشکنی به ملت ایران وارد آورد. هر قدر در هویت آن مجلس، تشریفات «قانونی» تشکیل آن، منافاتی که قانون مزبور با روح قانون اساسی دارد و سوءاستفادهای که مجلس از حق خود بدون توجه به احساسات عمومی نموده است، بیشتر دقت کنیم، این قانون، مفتضحتر و کثیفتر در نظر ما جلوه میکند. بههمین جهت ما آنرا به یادگار محکمه تاریخی امروز، «قانون سیاه» مینامیم و برای حفظ شرافت ملت ایران، نفرت شدید خود را بدان اظهار میداریم. اگر چه آن قانون اصولاً برای قدغن کردن کمونیسم وضع شده است، در عین حال بهجهت تکمیل عمل مفتضح خود، تمام عقاید را قدغن نموده است».
این نقل قولها را برای آن آوردیم که طی سطور محکم و پرمغز آن، تمام شخصیت ارانی که برای دوران خود بیهمتا بود انعکاسی روشن یافته است. سراسر دفاعیه تاریخی ارانی سرشار از این روح انقلابی و طبقاتی است و بهجاست که آنرا در زمره دفاعیات بزرگ تاریخی بشماریم.
در بهمن ماه سال ۱۳۱۸، شهربانی سرپاس رکنالدین مختاری، دکتر تقی ارانی را در کمال شکوفایی زندگی یعنی در سن سی و هشت سالگی در بیمارستان بازداشتگاه شهربانی در تهران، بهدست پزشک احمدی و به دستور رضا شاه و الهامگران امپریالیستی انگلیسی وی، غدارانه شهید کردند و آنرا «مرگ طبیعی از تیفوس» جلوه دادند.
در سایه همین سیاست ضدانسانی آنتی کمونیستی امپریالیسم و ارتجاع ایران و بر رأس آن محمدرضا شاه، چنانکه ارانی گفت و پیش بینی کرد، نه فقط کمونیستها، بلکه صاحبان تمام عقاید اپوزیسیون را سرکوب کرده و میکنند. رضا شاه و فرزندش اکنون سالیان دراز است که زمین کشور ما را از خون مبارزان و بسیاری از شاگردان وفادار راه ارانی مانند خسرو روزبه، هوشنگ تیزابی، پرویز حکمت جو، خسرو گلسرخی و دهها و دهها نام عزیز دیگر گلگون میکنند.
ولی پیروزی نهایی با ارانی است که گفت قوه محرک و تغییر قوانین جابرانه بدست تودهها بهقدری بزرگ است که بزرگترین سدها را در سر راه خود خرد خواهد کرد.
روز شهادت ارانی بنا به تصمیم کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، در عینحال روز یادکرد از شهیدان حزب و نهضت است. در سایه ستمکاری و خونخواری خانواده پهلوی فهرست این شهیدان فهرستی است بس طولانی و ما حق نداریم حتی یک نام را در این فهرست فراموش کنیم: از عشقی تا حکمت جو.
بهمناسبت روز شهیدان حزب و نهضت، بهخاطره پرفروغ همه قربانیان راه آزادی درود میفرستیم.