دو شاعر معترض روس
شورش یا شلوغکاری ادبی ؟
نصرت شاد
مورخین ادبیات ، نکراسف (1878 – 1821 ) را مشهورترین شاعرنسل دمکراتهای انقلابی قرن 19 روسیه تزاری نامیدند . اوباکمک اشعارش پلی میان شورش اشرافزادگان جوان انقلابی در سال 1825 و جنبش آزادیخواهان دکابریست در سال 1870 زد . مکتب ادبی نکراسف مکتب شاعران دمکرات انقلابی نام گرفت . اکثراعضای این مکتب هوادارجنبش نارودنیکی بودند . اوبا 8870 بیت شعر خود دومین شاعرازنظر حجم سرودهها بود . بعضی از هم عصران وی اهمیت اورا بیش از اهمیت پوشکین برای ادبیات روس میدانستند . نکراسف حدود 250 سال پیش باکمک آثاراعتراضی اجتماعی خودبه مکتب رمانتیک پایان داد ومقدمات رشد مکاتب ناتورالیسم و رئالیسم رافراهم نمود .
پلخانف مینویسد ، در مراسم سیاسی ادبی خاکسپاری نکراسف تمام گروهان انقلابیون آنزمان شرکت کردند . نکراسف دردهه 40 به محفل دمکراتهای انقلابی هوادار بلینسکی ؛ یکی از مشهورترین منقدین ادبی و آزادیخواهان آنزمان پیوست . گرچه او شاعری بدبین بود ولی تعثیرمهمی روی شاعران انقلابی قرن 19 ازخودبجا گذاشت . وی میگفت شعرباید جوابی باشد به خواسته های زمان و جامعه . اودرداستانی اززبان یک انقلابی نارودنیکی میگوید که تنها کسی احساس خوشبختی ورضایت اززندگی میکند که در مبارزه اجتماعی شرکت نماید .
نکراسف با تیزهوشی خاص کوشید به دعوای محفلی و مصنوعی مکتب هنری موسوم به پوشکین و مکتب اجتماعی موسوم به گوگول پایان دهد و خواهان وحدت هردو علیه بیعدالتی اجتماعی گردد . اودراشعارش نه تنها به انتقاد از اشراف و زمیندار و تزار و اسقف و مالک و کدخدا و ریش سفید و نجبا، بلکه به تمسخراز کارمند درباری و تجار و سرمایه دار و کارخانه دار و اهل قلم دولتی و نظامیان و ناسیونالیستهای هوراکش نیزپرداخت .
نکراسف دردفاع از زنان و دهقانان به انتقاد ازنظام مالک الرعیتی حکومت تزاری پرداخت . او به توصیف قهرمانی زنان آزادی خواهان جنبش دکابریست میپردازد که همسران تبعیدی و محکوم شده خود در سالهای تبعید و شرایط کاراجباری را همراهی میکنند ؛ زنان از خودگذشته ای که با روحیه ای قوی و انقلابی با زنان بی مصرف عروسکی رمانتیک اشراف و درباری، مقایسه میشوند ، زنانی که خلاف بعضی از مردان سست اراده و فردگرا ازجمله شخصیت های قهرمانی ادبیات مقاومت میشوند .
موضوع شعرنکراسف شرح علاقمندانه زندگی خلق و شکایت از اشراف بورژوایی جدید و نظام مالک الرعیتی تزاری است . موضوع دوم آثاراوروستاهای نظام فئودالی روسیه و بیان اجتماعی احساسات و افکار و آداب و رسوم دهقانان آنجاست . او کوشید با کمک ادبیات مردمی به شرح آداب و رسوم و نوع زندگی و جهان فکری دهقانان بپردازد . ازدیگرکشفیات نکراسف این بود که میگفت شعرنیزباید در مکتب ناتورالیستی سروده شود . انتقاد از زنان اشراف و تجزیه و تحلیل شاعرانه مسائل ، اسلحه مهم و موثری برای روشنگری بودند . به ادعای اهل نظرآثار نکراسف زمینه رشد رمان در دهه های 70-60 قرن 19 در روسیه نیزشد .
شعر ” شبها از خیابانهای تاریک گذشتم ” نکراسف را چرنیشفسکی یکی از مهمترین اشعارفناناپذیر ادبیات روسیه نامید. اشاره میشود که در شعر ” فروشنده دوره گرد ” او هنرزیبایی و ادبیات مردمی باهم متحد شده اند . از جمله دیگر اشعار و کتابهای نکراسف – چه کسی در روسیه راضی و خوشبخت است ؟ ، شاعروشهروندان ، تفکراتی در جلوپله های ورودی قصر ، روستایی فراموش شده ، مسیرراه آهن ، شعری برای جیم ، فروشنده دوره گرد ، بین راه ، دماغ سرخ یخ زده ، رویاها و آهنگها ، آدم پرحرف، آخرین ، زنان روسی ، گدا و تمیز ، کلاغ ، سوارکار ، الهه الهام ، ساشا ، بیچارگان ، بارکش ، همعصر ، غذایی برای روستا ، وبرای جهان ، هستند . نکراسف ناشر دومجله مهم زمان خود یعنی ” همعصر ” و ” اوراق میهنی ” نیز بود . بر اثر سیاست قتل و دستگری در نظام تزاری ، سه تن از شاعران انقلابی نارودنیکی با بیش از 100 نام مستعارگوناگون در مطبوعات آنزمان شعرومطلب منتشر میکردند که شعرهایشان رابطه نزدیکی با ترانه های خلقی و فرهنگ فولکلوریک دهقانی داشتند .
مایاکوفسکی 37 ساله بود که بدلیل شکست در عشق یا فشارخفقان دولتی در جامعه ، دست به خودکشی زد . اودرطول عمر کوتاه اش به سبب مبارزات اجتماعی سه بار به زندان افتاد . مایاکوفسکی هم ولایتی استالین بود . اودر سال 1893 درشهر بغدادی در گرجستان بدنیا آمد و در سال 1930 بدلیل نامشخص خودکشی کرد . پاسترناک در رابطه با سخن استالین که گفته بود او بهترین و با استعدادترین شاعرکشور شوراها بود ، نوشت این دومین کوشش دولتی و حزبی برای قتل یک شاعر ترقی خواه بود . در زمان شوروی ، مایاکوفسکی درکنار پوشکین ، لرمانتف ، و نکراسف ، ازپرخواننده ترین شاعران آنجا بود .
اونه تنها خودرا آوانگارد میدانست بلکه ازجمله نظریه پردازان جنبش ادبی فوتوریستی نیزبود . مایاکوفسکی درتهیه دومانیفست فوتوریستی یعنی ” گورتان را گم کنید !” و ” یک توگوشی برای سلیقه مرسوم عمومی ” فعال بود . فرهنگ دولتی حاکم سالها فوتوریستها را مکتبی نیهلیستی آنارشیستی نامید . فوتوریستها خودرا پیشتازان فرهنگ جدید بعدازانقلاب اکتبرمیدانستند . در نظر آنان هنر فوتوریستی وظیفه ای اجتماعی داشت . آنان میگفتند باید جهانی نوبا کمک واژهها ساخت ونه با کمک نظریه ها. لنین که مخالف هنرمندان مدرن مخصوصا فوتوریستها بود ، درباره مایاکوفسکی گفته بود کمونیسم مورد دلخواه او کمونیسم شلوغکاری به سبک خروس جنگی است . لنین گویا لوناچارسکی را مامورنمود تا جلو رشد جنبش فوتوریستها را بگیرد . ادبیات آوانگارد جهانی هنوز که هنوز است برای آثار مایاکوفسکی ارزش فراوان قائل است .
مایاکوفسکی به اشعارش عنوانهای تحریک کننده یا تبلیغاتی میداد ؛ از جمله – فرمانی به ارتش ، از خیابانی به خیابانی ، ابرها در خشتک تنبان ، زیردریایی ستون فقرات ، مصاحبه با ماموراداره مالیات ، سرنشین اتومبیل ، رژه چپگرایان ، درودی رفیقانه، شاعر کارگران ، و سرودی برای انقلاب . در اشعارش ، فریاد و شکایت و تحریک و اعتراض ، گوش آسمان را به خراش می انداخت . زبان شاعرانه مایاکوفسکی گرچه تلگرافی ولی کاملا انقلابی بود . اوشاعری دقیق با لحن و سخنی لخت و عریان است . اشعارش دیالوگ هایی با خواننده وشنونده هستند . به نقل از وایتمن ،در رابطه با شخصیت مایاکوفسکی گفته میشود- فریاد خشن وحشی شاعرانه باید سقف جهان را به لرزه اندازد . مایاکوفسکی تحت تعثیراشعار لرمانتف نه تنها شاعران زیادی را زیر تعثیر خود داشت بلکه بخشی از آثار اوبعدها به ادبیات جهانی قرن بیست جهت داد .
Nikolai Nekrassow 1821- 1878
Wladimir Majakowski 1893- 1930