کتاب «ظهور مشروطیت و قربانیان استبداد»

بازتایپ و تدوین دیجیتال: قاسم آسمایی

باز پخش: انتشارات راه پرچم
تاریخ جنبش مشروطیت وطن اگر از یک طرف صفحاتی درخشانی از کارنامه های مبارزین پیشگام و نترس و فداکار مبارز است، از جانب دگر اوراق خونینی است که شکنجه ها، دردها ،مصیبت ها و بیچاره گی های این پیشگامان عاشق استقلال وطن، عدالت و ترقی و تأمین عدالت اجتماعی را بیان مینماید.
دربارۀ جنبش مشروطیت از جمله مشروطیت اول و دوم کتاب های انگشت شماری و آنهم دهه ها بعد از ایجاد و کار و پیکار آن مبارزان پاکنهاد و جانباز نوشته و چاپ شده است و علت این تعلل و خودسانسوری، تسلط عام و تام نظامی بوده که برهمه شئون زندگی مردم از طریق شبکه های وسیع خبرچینی نظارت میکرد و کوچکترین حرکت مخالف نظام و حتی یادآوری از نام و کارنامه های مشروطه خواهان با شدت و سبعیت بیمانند سرکوب میشد.
بنابر موجودیت چنین فضای خفقان آور دشوار بود که قربانیان دربند در زندانهای رژیم و اعضای خانواده های آنها و همفکران و مشروطه خواهان بیرون از زندان کوچک، اما دربند در زندان بزرگ (وطن) چیزی را دربارۀ آن دوران مبارزه، بنویسند و یا آنرا در اختیار دیگران قرار دهند.
در مطبوعات سرکاری (روزنامه ها، مجلات و سایر نشرات چاپ و تکثیر شده از جانب دولت) از سقوط دولت امانیه تا اواسط دهۀ چهل خورشیدی یک کلمه و جمله را نمیتوان یافت که در آن اشاره به زندانی های شده باشد که تنها بنابر داشتن آزاداندیشی و تلاش برای نجات مردم و آنهم با حفظ نظام سلطنتی در زندانهای سلطنت می پوسیدند و سربه نیست میشدند و یا شرایط زندانها را بگونه یی بیان نمایند.
تنها در اواسط دهه چهل خورشیدی و بعد ازآن و با موجودیت فضای نسبتاً آزاد، قلم های به حرکت افتاد و مطالبی در مورد مشروطه خواهان اول و دوم و کار و پیکار آنها به نشر رسید. باتأسف آن زمان برای کاوش و نگارش تاریخ آن دوره بسیار دیر بود؛ زیرا شماری زیادی از مشروطه خواهان از زندان و شکنجه های آن جان بسلامت نبرده بودند و یادداشت ها و نوشته ها و حتی خاطراتی شفاهی از آنها نیز باقی نمانده بود.
باآنهمه محدودیت ها، مطالبی دربارۀ مشروطیت اول و دوم و تشکیلات، فعالیتها و اقدامات آنها در مطبوعات کشور چاپ شد و کتاب های نگارش یافت (اگرچه شماری از این کتاب ها برای سال های دگر “زندانی” تحویلخانه ها و گدام های سرکاری شدند) و تا اندازۀ گرد و غبار فروافتاده بر یک بخش از تاریخ وطن زدوده شد و زمینه برای کاوش بیشتر برای مورخین متعهد و مشتاق تاریخ وطن فراهم گردید.
بازهم سالیان زیادی گذشت تا اینکه شماری از نوشته های تحقیقی و کتاب های مستند و معتبر درباره کارنامه های آن مبارزین که تا حال بازهم شماری از آنها گمنام مانده اند، اقبال چاپ و نشر یافت. در جمله این کتاب ها، کتاب حاضر «ظهور مشروطیت و قربانیان استبداد» سهمی بسیار بزرگ و با ارزشی برای روشن ساختن یک دورۀ خونبار وطن و قربانیان مشروطه خواهی دارد. زیرا کتاب بر اساس یادداشتها و خاطرات یکی از بانیان مشروطه (میرصاحب) نگاشته شده و توسط فرزند برومندش سیدمسعود پوهنیار با مراجعه با اشخاص خبیر و آگاه از کارنامه های مشروطه خواهان غنای بیشتری یافته است.
در این کتاب در مورد شماری از مشروطه خواهان برای بار اول مطالبی را میخوانیم که اگر چه کوتاه و مختصر است، بازهم در شناخت و تکمیل شهرت مشروطه خواهان و کارنامه های آنان کمکی زیادی مینماید و زمینۀ میشود برای دریافت معلومات بیشتر در مورد آنها.
نکتۀ دیگری که در لابلای اوراق کتاب برجسته میگردد این است که نادرشاه و سردارهاشم کینه و نفرتی عجیبی و بی پایانی با مشروطه خواهان که همزمان هواخواهان شاه امان الله و دورۀ درخشان او بودند، داشتند. طوری که تنها وارد شدن یک اتهام کوچک و گرفتن یک اطلاع از مخبر و آنهم مغرض، سبب زندانی شدن و سر به نیست شدن شخص می شده است.
نکتۀ مهمی دیگری که از این کتاب به دست میآید این است که ترکیب مشروطه خواهان بیانگر وحدت قومی و زبانی و مذهبی روشنفکران متعهد به آرمانهای ملی بوده و مشت کوبندۀ بر دهن شماری از مدعیان “روشنگری” کنونی است که همه چیز را از موضع تعصب و دشمنی بین مردم مینگرند و بر طبل دشمنی بین مردم می کوبند.
از لابلای اوراق و زندگینامه شماری از قربانیان استبداد میتوان دریافت که شماری زیادی ازین قربانیان، تنها بخاطر اینکه زمانی در لیست مخالفین دولت قرار گرفته، با وقوع واقعۀ دیگر که آنها عملاً هیچگونه نقشی و دخالتی در آن نداشتند، به زندان کشانیده شده و یا اشخاصی که مدت ها قبل در زندان بوده، و حتی خبری از وقوع حادثه نداشته و عملاً نمیتوانستند نقشی در آن داشته باشند، اعدام شده اند تا دولت جبار و عمال آن بدانگونه زهر چشمی برای مخالفین نشان داده باشند. طور مثال میر علیاصغر شعاع را در واقعه کودتای منسوب به ملكخان عبدالرحیمزی (١٩٥٧م) دخیل دانسته او را محبوس نمودند تا بعد از کشیدن رنجهای ممتد در زندان دهمزنگ پدرود حیات گفت. (ص 170 جلد دوم)
ولی محمدخان دروازی در حالی که بر اساس حکم محکمه محکوم به 8 سال حبس بود؛ اما بعد از حمله محمدعظیم منشی زاده بر سفارت برتانیه او با پنج زندانی قبلی دگر غلام جیلانی خان چرخی، فرقه مشر شیرمحمدخان چرخی، میرزا فقیراحمدخان رئیس جنگلات، خواجه هدایتالله خان جنرال قنسل سابق در دهلی و میرزا محمدمهدیخان چنداولی اعدام نمودند. (ص62 جلد اول)
موارد بیشتری از این نوع برخورد با مشروطه خواهان در این کتاب ذکر شده است.
همچنان با مرور کتاب درمییابیم که اکثریت مشروطه خواهان و قربانیان استبداد، گلهای سرسبد وطن و نخبه گان دوران خود بودند که همه تحصیل کرده و شماری زیادی از آنان دارای تحصیلات عالی در خارج از کشور بودند. رژیم استبدادی با زندانی ساختن و اعدام کردن آنها ثروت معنوی وطن را محو و نابود ساخته و بدانگونه نفرت و دشمنی خویش را با ترقی و پیشرفت وطن ثابت کرده اند.
آن طوری که در آغاز اشاره شد، بنابر عللی متعددی طور شاید و باید تا هنوز بصورت مشخص در مورد مشروطیت اول و دوم و تا جایی مشروطیت سوم کاوشهای صورت نگرفته و تا هنوز معلومات بیشتر و دقیقتر در مورد قربانیان استبداد در دسترس قرار ندارد، لذا این کتاب به شکل دیجیتال همگانی میگردد تا از یک طرف منبع سهل قابل دسترسی باشد برای مطالعه کنندگان تاریخ وطن و از طرف دیگر زمینه ساز این گردد تا اعضای خانواده ها و بازماندگان مشروطه خواهان با نشر عکس ها، اسناد، مدارک و نوشته های از اسلاف خویش برای وضاحت و شناخت بیشتر کارنامه های آنها و روشنی ساختن تاریخ وطن کمک نمایند. به آرزوی تحقق این آرزو!
از آنجایی که در این کتاب در مورد آثار و نوشته های شماری از پیشگامان مشروطیت و قربانیان استبداد ذکری شده است، برای سهولت کار خوانندۀ کتاب، شماری از این کتابها و جراید که توسط انتشارات راه پرچم به شکل دیجیتال تدوین و همگانی شده، لینک دسترسی به آن در آخر کتاب آورده شده است.
قاسم آسمایی فبروری 2025