مسکو از به رسمیت شناسی طالبان چه می خواهد ؟

نوشته ی : اسماعیل فروغی
به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان توسط جمهوری فدراتیف روسیه برای همه – بخصوص برای امریکاییان و اروپاییان، غافلگیر کننده و دورازانتظار بود . درست دوروز پس ازاین رسمیت شناختن بود که دادگاه کیفری بین المللی به اشاره ی امریکا و غرب ، حکم بازداشت ملا هیبت الله رهبروعبدالحکیم حقانی قاضی القضات طالبان را صادرنمود . چین تنها کشوری بود که با قاطعیت و صراحت از این کار روسیه حمایت کرد . هندوستان ، پاکستان ، ایران ، ترکیه و کشورهای عربی، هیچکدام این فرایند دیپلوماتیک روسیه را رد نکرده ، هرکدام رسمیت شناسی طالبان توسط روسیه را به روابط دو کشور وابسته دانستند . تا هنوزهیچ کشوری حتا جمهوری خلق چین هم نخواسته است تا همانند روسیه ، اقدام دیپلوماتیک بالمثل نموده وطالبان را برسمیت بشناسد .
از بررسی کوتاه رابطه ی چهارساله ی روسیه با طالبان می توان فهمید که این برسمیت شناسیِ غافلگیرکننده ، متکی برموجودیت اختلافات درونی طالبان براساس دوقوم درانی وغلجایی و رابطه ی طیف های مختلف طالبان با قدرتهای خارجی شکل گرفته است . ماسکو با این عمل می خواهد به امارت طالبان قندهاری قوم درانی مشروعیت قایل شده و تا توان دارد به اشکال مختلف ، آنان را از امریکا و غرب ، دور نگهدارد . روسیه به همان اندازه که خواهان رسمیت بخشیدن و تقویت جناح درانی های محورقندهارطالبان است ، به همان اندازه آرزو دارد تا جناح طالبان غلجایی برهبری خلیفه سراج الدین حقانی را که به امریکا ، پاکستان و ترکیه نزدیکی و پیوند دارد ، از معادله ی قدرت دور نگهدارد .
از جانب دیگرشکی وجود ندارد که ماسکو در مشورت با ایران به این تصمیم ( رسمیت بخشی طالبان ) رسیده باشد . روسیه و ایران که در مورد جلوگیری ازحضور دوباره ی امریکا درافغانستان ومنطقه دارای نقاط نظر مشترکی استند ، سعی برآن دارند تاطالبان را ازچنبره ی تسلط امریکا ، همواره دورنگهدارند . و این استراتژی اصلی هردوکشوربه حساب می آید .
شاید روسیه طالبان را برسمیت نمی شناخت هرگاه مخالفان طالبان ، متحد و نیرومند می بودند . پراگنده گی و بی برنامه گی مخالفان طالبان یکی ازعوامل تحریک کننده ی ماسکو در به رسمیت شناسی طالبان است . حکومتداران روس پس ازچهار سال مطالعه و ارزیابی ظرفیت های گروههای مخالف طالبان ( شامل جبهه ی مقاومت برهبری احمد مسعود ، جبهه ی آزادی ، رهبران سابق جهادی چون محقق ، دوستم ، سیاف وغیره وغیره ) و پس ازچندین باردید وبازدید مخفی وعلنی با هریک از رهبران مخالف طالبان درمسکو ، بالاخره به این نتیجه دست یافته اند که این نه اپوزیسیون بی هرزه وسودجوی طالبان که همانند دوران جمهوریت بی هرزه باقی مانده اند ؛ بلکه این طالبان استند که می توانند منافع روسیه را درافعانستان و منطقه تامین نمایند .
بدون تردید شناسایی حاکمیت غیرقانونی گروه اجیرقومی و بنیادگرای اسلامی طالبان که حقوق اولیه ی انسانی مردم افغانستان را نقض نموده و به زنان اجازه ی تحصیل وکارنمی دهند ، وجهه ی بین المللی روسیه را بسیار خدشه دارخواهد کرد ؛ اما آنان را به دوهدف شان نزدیکتر خواهد نمود : که یکی دورکردن طالبان ازحیطه ی تسلط کامل امریکا وغرب است و دیگری دفع خطرنفوذ بنیادگرایی اسلامی ازافغانستان بسوی آسیای میانه و تمام حوزه ی نفوذ روسیه و چین …. اینکه آیا روسیه به این اهداف اش دست خواهدیافت، و اینکه آیا رسمیت بخشی طالبان ، می تواند به نگرانی های امنیتی روسیه پایان بدهد ، زمان به ما پاسخ خواهد داد .
فروغی ( ماه جولای 2025 )