مرا نجات دهید
این اغراق نیست که بگویم روزانه صدها بار صدا و نالهی زنان دردمند در افغانستان شنیده می شود که با فغان از همه طلب کمک و یاری می کنند و میگویند : بدادم برسید ، مرا نجات دهید… . اما آیا کمک کننده و یاری دهندهای مییابند ؟ آیا وجدان بیداری هست که به کمک آید؟ صدای شیون زنان در جامعهی سنتی و توحشگرای طالبانی افغانستان همواره محکوم به سکوت است . یکی دیگر از قربانیان ، الهه دلاورزی ۲۴ ساله دانشجوی طب بود که توانست در ویدیوهایی طلب کمک و یاری کند و بگوید : مرا نجات بدهید … الهه دلاورزی با ثبت و فرستادن ۱۰ پیام تصویری به رسانهها و خبرنگاران گفته است که سعید خوستی- صاحب زن و فرزند – یکی از اعضای گروه طالبان و سخنگوی پیشین وزارت داخله این گروه در داخل یکی از دفترهای مربوط به استخبارات طالبان در ساختمان ریاست امنیت ملی حکومت پیشین افغانستان، اول بالای او تجاوز جنسی کرده و سپس به اجبار با او نکاح کرده و چندین ماه او را در خانه زندانی و شکنجه کرده است. الهه بعد از نشر ویدیوها زندانی شد متاسفانه از سرنوشت او در زندان طالبان خبری در دست نیست و نمیدانم آیا او هنوز زنده است یا نه!
زیرا در فرهنگ طالبان زنی که با شجاعت زبان به اعتراض باز کند، نا خودآگاه به زن بد اخلاق و بدکاره متهم و در نگاه جامعه سنتی افغانستان هم مایه ی ننگ و آبروریزی خواهد بود و طالبان هم ادعا کردند که الهه باعث بدنامی حکومت طالبان شده است. در اکثر موارد اعتراض و کمک طلبیدن به قتل خود شخص منجر خواهد شد. متاسفانه اکثر خشونتها و قتلها در خفا بوده و هیچگاه رسانه ای نشده اند و تنها معدودی از آنها رسانهای شدهاند.
نظامیان طالب در بدو ورود به افغانستان، وعدهی نکاح اجباری زنان و دختران را بعنوان پاداش از بزرگان خود گرفته بودند. بعد از سقوط کابل ، نظامیان طالبان مانند گرگ هار برای پیدا کردن دختر با بهانههای گوناگون چون تلاشی خانه به خانه و تلاشی موترها در بازرسیها پرداختند و بر بالای بسیاری از دختران تجاوز کرده بعد نکاح اجباری کردند . شوربختانه روزانه جنازهی دختران روی سرکها یا آشغالها دیده میشد که عمدا تهدیدی برای اعتراض دیگر زنان و دختران ناراضی به نکاح اجباری بود ، در قندهار وقتی زنی راضی به ازدواج با طالب نشد همان روز دیگر نظامیان طالبان او را لت و کپ کرده و به زور با خود بردند .
تا امروز ۳۶۴ روز است که مکاتب بر روی دختران از صنف شش به بالا بسته شده است، طالبان تصور میکنند که بزرگترین عامل تن ندادن به ازدواج دختران جوان، مسئلهی تحصیل است! و طالبها میگویند چون دختران از صنف شش به بالا تنومندند پس نیاز است اول به فکر ازدواج باشند تا تحصیل کردن ! ؛ بدبختانه بیشتر ناراضیان در نکاح اجباری نیست و ناپدید میشوند و اغلب جنازههای پیدا شدهی دختران با دست و پای بسته شده با طناب که در سرکها و درهها رها شده بودند از همان محصلین هستند.
در معدود گزارشهای تهیه شده از وضعیت زنان در افغانستان تحت سیطرهی طالبان ، میتوان شاهد ازدواجهای اجباری بسیاری از دختران و زنان بود که بعلت خفقان و خطر مرگ در سکوت ماندهاند.
از آنجا که نام حکومت طالبان بعنوان امارت اسلامی یا سرپرست اسلامی گذاشته شده است که طالبان خود را سرپرست مردم افغانستان میدانند لذا حق دخل و تصرف در مال و ناموس مردم را بر خود جایز میدانند و قتلها در نکاح اجباری و تصرف زنان و دختران را گناه هم حساب نمیکنند و تجاوز قبل از نکاح را نیز زنا نمیدانند. دقیقا کار و عملکرد آنها تداعی کار داعش در عراق و شام است زیرا داعش هم تجارت جنسی و خرید و فروش دختران یزیدی در دستور کار خود داشت و امروز طالبان همان تجارت در قالب هدیه و تحفه به همدیگر دارند به همین دلیل یک فرماندهی طالب در یک هفته دو بار مراسم ازدواج با دو دختر برگذار میکند و یا آن دیگری با بالگرد نظامی عروس خود را میبرد!
تکرار حوادث زن ستیزی ، بهره کشی از زنان تا زن کشی امروز طالبان از ابتدای تسلط مجاهدین بر افغانستان هم بوده است اساس و بنیان تمام این جنایات ضد انسانی که بر زنان میرود از رسم و رواج ناپسند مرد سالاری گرفته تا وجود باورهای زن ستیزانه در جامعه ، همه برادله و تفکر مذهبی و سنتی دینی است و دلیل نبودن اعتراض خیابانی قاطعانه مردم افغانستان با عاملین خشونت و تجاوز بر زنان بر همین علت بوده و هست .
تنها زنان است که بدون هیچ مدافعی و بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی آنان ، درجه دوم در اجتماع معرفی میشوند . علما و آگاهان دین با استناد به مذهب ، زنان را ناقص العقل معرفی کرده اند و عملاً بازار تجارت سکس و بردگی جنسی آنها را فراهم ساخته اند.
متاسفانه جنایت علیه زنان در زمان جهادیها هم به شکل تحفه دادنها و کشتنها با بریدن سینهی زنان خود را نمایان کرد زمانی که بلقیس روشن در مجلس افغانستان در ۲۰ قوس ۱۳۹۸ به جنایات جهادیها میپردازد و خطاب به نمایندگان آنان در مجلس افغانستان ، می گوید ” مگر شما بنام دین با هر کس معامله نمیکنید؟ و دیگر برادران بیشرمتان (مقصد طالبها) هم در قطر با آمریکاییها سر افغانستان معامله میکنند که زمانی هم این معامله را کفر میدانستید و سال ۱۳۷۱ نیروی امنیتی افغانستان را از بین بردید و تمام تجهیزات آن را به کشورهای مجاور می فروختید مگر شما نبودید که بزرگترین جنایات را علیه زنان افغانستان انجام دادید و شما سینه های زنان افغانستان را بریدید و آنان را لخت و برهنه کردید در محضر عام ، و بقیه را به عربستان فروختید و یا به عنوان تحفه دادید و… و دیگر مردم جنایات شما را زیر نام اسلام دیده اند و باور به جهادی بودن شما ندارند ، قصابان کابل را می بخشید و در کنار خود می گیرید و هیچ کدام را محاکمه نمی کنید “…
جامعه ی مذهبی افغانستان مسئله ی مرد سالاری را در بطن خویش تکریم کرده و آن را به عنوان اصل حیاتی در جامعه پذیرفته است لذا تمام تلاشش برای حفظ آن است و مذهب را در خدمت مردان قرار داده است. در دیوار کوتاه مذهبی نه تنها مسائل کلان اجتماعی همچون مسائل اقتصادی، امنیت جامعه، رعایت حقوق انسانها دیده نمیشوند ، بلکه افراد با سلیقهی شخصی برای کسب لذت ، باوری را در بینش خود جای می دهند و عملا مذهب را خادم خود می کنند . با اینکه کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی با یک بحران مدیریتی روبرو است ولی طالبان توان رویاروی با بحرانها را ندارند.
رسالت زنان در افغانستان فراتر از دادخواهی کردن برای حق تحصیل و حق کار است ، آنان به دنبال اجرای عدالت برای تمام ملت افغانستان اند . اگرچه در جامعه مذهبی مرد سالار همواره مورد تحقیر و توهین شدهاند و سعی شده قانوناً آنان را ملک مردان تعریف کنند و با کمک مذهب ، ذات زنان را پلید و آنان را ریسمان شیطان معرفی نمایند . باز تکرار کج فهمیها در تاریخ نظاره گریم که به مریم برگزیدهی خداوند کلمات رکیکی چون فاحشه ، حبل شیطان و بی آبرو … از طرف مذهبی ها نثار شد .
اگر به دقت به فراخوانها و اعتراض ها و حقخواهی های در افغانستان نگاه شود ، براستی نقش زنان را در صف اول میدان میبینیم . که امیدوارم در آینده ، حمایتهای مردمی و جهانی بیشتری را با خود داشته باشد .
طاهره خدانظر