شاخ آفریقا، بحرانی تازه در افق؟


نویسنده: لورنتزو ماریا پاچینی ــ
بیثبات کردن شاخ آفریقا، راهبردی آشنا برای جهان آنگلو ـ آمریکایی است که هدف آن، حفظ منطقه در وضعیتی از ناپایداری است که برای سلطهٔ تجاری سودمند باشد.
سودان جنوبی؛ آرامشی که هرگز نمیرسد
در شاخ آفریقا، دو روند صلح شکننده با تهدیدی جدی روبهرو هستند: رقابتهای قدرت در سودان جنوبی و در منطقه تیگرایِ اتیوپی میتوانند به بحرانهایی منطقهای تبدیل شوند. در سودان جنوبی، همانگونه که در آغاز جنگ داخلی در سال ۲۰۱۳ مشاهده شد، رقابتی برای جانشینی رئیسجمهور کنونی، سالوا کییر، که اکنون ۷۳ سال دارد، در جریان است. وی ظاهراً داماد خود را بهعنوان جانشین احتمالیاش در نظر دارد. همزمان، منطقهٔ نایل علیا شاهد درگیریهایی میان شبهنظامیان ارتش سفید (یک گروه مسلح از قوم نوئر) و نیروهای مسلح سودان جنوبی است؛ درگیریهایی که پیامدهای ناگواری داشته، از جمله سرنگونی یک بالگرد سازمان ملل و کشته شدن یک ژنرال عالیرتبه.
در خلال جنگ داخلی ۲۰۱۳ ـ ۲۰۱۸، ارتش سفید در کنار «ارتش آزادیبخش خلق سودان/جنبش اپوزیسیون» (SPLA ـ IO) به رهبری ریک ماچار، معاون اول کنونی رئیسجمهور، جنگید. اکنون، تنشها میان کییر و ماچار بار دیگر اوج گرفته و این نگرانی را ایجاد کرده است که کشورِ ازهمگسیخته سودان جنوبی بار دیگر به ورطهٔ خشونت کشیده شود.
روز دوشنبه، عالیترین مقام سازمان ملل در سودان جنوبی، که جوانترین کشور جهان محسوب میشود، هشدار داد که این کشور در آستانهٔ جنگ داخلی دیگری قرار دارد. وی همچنین نگرانی خود را از تصمیم ناگهانی دولت برای تعلیق آخرین تلاشهای صلح ابراز کرد.
نیکولاس هایسوم، نمایندهٔ ویژهٔ سازمان ملل، وضعیت سودان جنوبی را «وخیم» توصیف کرده و تأکید نموده است که تلاشهای بینالمللی برای دستیابی به راهحلی مسالمتآمیز تنها زمانی موفق خواهد بود که سالوا کییر، رئیسجمهور، و ریک ماچار، معاونش که زمانی رقیب او بود، حاضر شوند با یکدیگر همکاری کنند و منافع مردم را بر جاهطلبیهای شخصی خود ترجیح دهند.
زمانی که سودان جنوبی، کشوری غنی از نفت، در سال ۲۰۱۱ پس از سالها جنگ از سودان جدا شد و استقلال یافت، امیدها فراوان بود. اما این کشور خیلی زود، در دسامبر ۲۰۱۳، به جنگ داخلی فرو رفت؛ جنگی که با دامنزدن به اختلافات قومی، نیروهای وفادار به کییر (از قوم دینکا) را در برابر نیروهای حامی ماچار (از قوم نوئر) قرار داد.
این جنگ، که تا پیش از امضای توافق صلح در ۲۰۱۸ بیش از ۴۰۰ هزار کشته بر جای گذاشت، در نهایت منجر به تشکیل دولت وحدت ملی به رهبری کییر و ماچار شد. بر اساس این توافق، قرار بود انتخابات در فوریهٔ ۲۰۲۳ برگزار شود، اما این انتخابات ابتدا به دسامبر ۲۰۲۴ و سپس به ۲۰۲۶ موکول شد.
تنشهای کنونی از درگیریهایی در شمال سودان جنوبی میان نیروهای دولتی و گروه شورشی ارتش سفید سرچشمه میگیرد؛ گروهی که به ماچار نزدیک دانسته میشود.
اوایل ماه جاری، یک ژنرال ارشد سودان جنوبی همراه با چند نفر دیگر در حالی کشته شد؛ زمانی که یک بالگرد سازمان ملل، که مأمور تخلیهٔ نیروهای دولتی از شهر ناصر (صحنه درگیریهای شدید در ایالت نایل علیا) بود، هدف آتش دشمن قرار گرفت. چند روز پیش از آن، در ۴ مارس، ارتش سفید پادگان نظامی ناصر را به تصرف خود درآورد و این اقدام نیروهای دولتی را بر آن داشت تا اقامتگاه ماچار را در جوبا، پایتخت، محاصره کرده و شماری از نزدیکان او را بازداشت کنند.
نیکولاس هایسوم، نماینده سازمان ملل در امور سودان، هشدار داده است که با نزدیکشدن به انتخابات و شدتگرفتن رقابتهای سیاسی، تنشها و خشونتها افزایش یافته است. وی تأکید کرد که بیاعتمادی عمیق میان کییر و ماچار مانع از آن شده است که این دو رهبر بتوانند نقش خود را در اجرای توافق صلح ۲۰۱۸ ایفا کنند و کشور را بهسمت آیندهای باثبات و دموکراتیک هدایت نمایند. هایسوم همچنین هشدار داد که گسترش بیرویهٔ اخبار جعلی، تبلیغات، و سخنان نفرتپراکنانه شکافهای قومی را تعمیق بخشیده و فضای ترس را دامن زده است. او در پایان گفت: «در برابر چنین وضعیتی، تنها میتوان نتیجه گرفت که سودان جنوبی در معرض خطر جدی بازگشت به جنگ داخلی قرار دارد».
نیکولاس هایسوم، که ریاست هیأت حافظ صلح سازمان ملل در سودان جنوبی را بر عهده دارد ـــ هیأتی متشکل از نزدیک به ۱۸ هزار نیرو ـــهشدار داده است که بازگشت به درگیریهای آشکار همان فجایعی را به همراه خواهد داشت که این کشور در ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ تجربه کرد. سازمان ملل، با در نظر گرفتن خطر شدتگرفتن ابعاد قومی درگیریها، این وضعیت را بسیار جدی تلقی میکند.
برای جلوگیری از شعلهور شدن دوبارهٔ جنگ داخلی، فرستادهٔ ویژهٔ سازمان ملل اعلام کرده است که نیروهای حافظ صلح در حال تشدید تلاشهای دیپلماتیک هستند و بهطور نزدیک با شرکای بینالمللی و منطقهای، از جمله اتحادیهٔ آفریقا، همکاری میکنند.
جامعهٔ بینالمللی و منطقهای با صدایی واحد از سالوا کییر و ریک ماچار خواستهاند که برای حل اختلافات خود دیدار کنند، به توافق صلح ۲۰۱۸ پایبند بمانند، آتشبس را حفظ کنند، مقامهای بازداشتشده را آزاد نمایند، و بهجای خشونت نظامی، از طریق گفتوگو به تنشها پایان دهند.
اتیوپی؛ شکاف در جبههٔ تیگرای و تنش با اریتره
چند کیلومتر دورتر، در اتیوپی، بحرانی داخلی در منطقهٔ تیگرای میتواند به درگیری گستردهتری میان دولت فدرال آدیسآبابا و اریتره دامن بزند. جبههٔ آزادیبخش خلق تیگرای (TPLF)، که زمانی حزب مسلط در اتیوپی و دشمن اصلی دولت در جنگ ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ بود، اکنون به دو جناح تقسیم شده است:
- جناح محافظهکار بهرهبری دبرتسیون گبرمیکائیل،
- جناح اصلاحطلب بهرهبری گتچو ردا، رئیس ادارهٔ موقت منطقهای تیگرای.
جناح دبرتسیون بخش قابلتوجهی از نیروهای مسلح تیگرای را در اختیار دارد و توانسته است ساختارهای اداری محلی را، غالباً از طریق روشهای قهری، تحت کنترل خود درآورد. این جناح همچنین بر رسانهها و بخشهایی از دولت منطقهای در پایتخت تیگرای، مِکِله، نفوذی گسترده پیدا کرده است.
در حالی که دبرتسیون به داشتن روابطی نزدیک با اریتره متهم شده است، جناح مقابل، گتچو ردا، از حمایت آبی احمد، نخستوزیر اتیوپی، برخوردار است.
پس از توافق پرتوریا، که در ۲۰۲۲ جنگ میان دولت اتیوپی و جبههٔ آزادیبخش تیگرای را پایان داد، روابط میان اتیوپی و اریتره بهشدت تیره شد. دو کشور یکدیگر را به حمایت از گروههای مخالف متهم میکنند، مسألهای که خطر یک درگیری منطقهای جدید را افزایش داده است.
در تلاش برای مهار تنشهای رو به افزایش در منطقهٔ ناآرام تیگرای، نخستوزیر اتیوپی اعلام کرد که قصد دارد رهبر جدیدی برای این منطقه منصوب کند. اما پس از این اعلام، رهبر مورد نظر او اوایل ماه جاری به آدیسآبابا گریخت، زیرا درگیری قدرت در جبههٔ آزادیبخش خلق تیگرای شدت گرفت.
در اقدامی بیسابقه، آبی احمد، نخستوزیر اتیوپی، از مردم تیگرای خواست تا از طریق ایمیل نامزدهای پیشنهادی خود را برای ریاست این منطقه معرفی کنند. او همچنین اعلام کرد که دورهٔ اداره موقت، که در ابتدا برای دو سال برنامهریزی شده بود، یک سال دیگر تمدید خواهد شد.
اگرچه اکنون تیگرای فرصتی برای انتخاب رهبران خود دارد، اما آبی احمد همزمان پیامی واضح ارسال کرده است: «اگر نخستوزیر میتواند رئیس یک منطقه را منصوب کند، در مناطق دیگر نیز میتواند چنین کند.»
با وجود امضای توافق صلح، تیگرای همچنان با چالشهای بزرگی دستوپنجه نرم میکند؛ از جمله تعویق روند خلع سلاح نیروهای جبههٔ آزادیبخش تیگرای (TPLF) و نیازهای شدید انسانی.
جنگ تیگرای حدود ۵۰۰ هزار کشته برجای گذاشت. تمام طرفهای درگیر ـــ از جمله اریتره، که از دولت اتیوپی حمایت میکرد ـــ به نقضهای گستردهٔ حقوق بشر، از قتلعام غیرنظامیان گرفته تا خشونتهای جنسی گسترده، متهم شدهاند.
مداخلهٔ کشورهای دیگر و چنددستگی تعهدات بینالمللی
خطر گسترش درگیریها کاملاً جدی است. اوگاندا، همانند سال ۲۰۱۳، نیروهای خود را برای حمایت از دولت سودان جنوبی اعزام کرده است، در حالی که نیروهای سودانی نیز در چندین منطقهٔ استراتژیک وارد عمل شدهاند.
آخر هفتهٔ گذشته، شبهنظامیان نیروی حمایت عملیاتی در سودان جنوبی با واحدهایی از ارتش آزادیبخش خلق سودان/جنبش ملی آزادیبخش (SPLA/M ـ LNL) درگیر شدند. گزارشها حاکی از آن است که این واحدها ظاهراً برای دستیابی به تسلیحات از نیروهای مسلح سودان دست به عملیات زده بودند.
عدم اجرای کامل توافقهای صلح یکی از مهمترین دلایل افزایش تنشها است. در سودان جنوبی، سالوا کییر تعدادی از مقامات دولت را برکنار و چندین فرمانده ارشد SPLA/M ـ NLA را بازداشت کرده است. از سوی دیگر، در اتیوپی نیز بخش بزرگی از مفاد توافق پرتوریا همچنان اجرایی نشده است.
«در جایی که دیپلماسی بینالمللی شکست میخورد، “قانون زور” جایگزین آن میشود.»
حمایت از ثبات در منطقه بهشدت چندپاره شده است. همکاریهای بینالمللی از ارائهٔ راهحلهای مؤثر ناتوان است و در اتیوپی نیز بازیگران معتبری که بتوانند تضمینکننده اجرای توافقها باشند، وجود ندارند.
در نشست اضطراری اخیر سازمان بیندولتی توسعهٔ آفریقا (IGAD) دربارهٔ سودان جنوبی، تنها دو رئیسجمهور حضور داشتند. ایالات متحده، که روزگاری نقشی محوری در روند صلح ایفا میکرد، اکنون جای خود را به قدرتهایی مانند امارات، عربستان سعودی و ترکیه داده است. اما این کشورها بهجای میانجیگری بیطرفانه، اغلب از طرفهای خاصی حمایت میکنند.
ترکیه اخیراً روابط خود را با اوگاندا تقویت کرده است؛ اقدامی راهبردی که در تحولات دیپلماتیک آفریقا الگویی پیچیده و قابلتأمل را رقم میزند.
روابط دیپلماتیک میان ترکیه و اوگاندا به سال ۱۹۶۲ بازمیگردد، اما این پیوند تنها از اوایل دههٔ ۲۰۰۰ بهطور چشمگیر تقویت شد. امروزه، همکاری دو کشور در حوزههای مختلف، از جمله تجارت، سرمایهگذاری، امنیت، و آموزش کاملاً مستحکم است.
تجارت و سرمایهگذاری ستون اصلی همکاری میان ترکیه و اوگاندا محسوب میشود. ترکیه سرمایهگذاریهای گستردهای در بخش زیرساختها و ساختوساز اوگاندا انجام داده است و نقشی مهم در ایجاد بیمارستانها، جادهها و پلهای کلیدی این کشور ایفا کرده است.
دو کشور توافقنامههای متعددی برای تسهیل تجارت و سرمایهگذاری امضا کردهاند، از جمله توافقنامهٔ سرمایهگذاری دوجانبه و توافقنامهٔ جلوگیری از مالیات مضاعف، که هر دو بهمنظور افزایش جریان سرمایه و تقویت تجارت دوجانبه طراحی شدهاند.
ترکیه نقشی برجسته در بخش آموزش اوگاندا ایفا کرده است. این کشور بورسیههای تحصیلی متعدد به دانشجویان اوگاندایی ارائه کرده تا بتوانند در دانشگاههای ترکیه تحصیل کنند. این ابتکار، علاوه بر تحکیم روابط دوجانبه، فرصتی برای دانشجویان اوگاندایی فراهم کرده است تا به آموزش باکیفیت دسترسی پیدا کنند.
افزون بر این، ترکیه از طریق بنیاد معارف ترکیه (Maarif Foundation) چندین مدرسه در اوگاندا تأسیس کرده است. این مدارس، که آموزش در مقاطع ابتدایی و متوسطه ارائه میدهند، با هدف افزایش سطح کیفی آموزش در اوگاندا فعالیت میکنند.
همکاری ترکیه و اوگاندا به حوزهٔ امنیتی نیز گسترش یافته است. ترکیه آموزشهای نظامی و امنیتی به نیروهای اوگاندایی ارائه میدهد و دو کشور توافقنامههایی برای تقویت همکاری امنیتی امضا کردهاند.
ترکیه در مبارزه با تروریسم از اوگاندا حمایت کرده و با ارائه تجهیزات، کمکهای نظامی، و اطلاعاتی، نقشی مهم در افزایش توان نیروهای امنیتی اوگاندا داشته است.
نیاز به راهحلی دیپلماتیک و صلحآمیز
با تداوم وخامت اوضاع، ضرورت یک مداخلهٔ دیپلماتیک در سطح عالی برای جلوگیری از تشدید بیشتر بحران احساس میشود.
هماهنگی مؤثرتر بینالمللی میتواند بحران را مهار کند. یکی از راهبردهای ممکن، تقسیم غیررسمی وظایف است: بازیگران تأثیرگذاری مانند ترکیه و عربستان سعودی میتوانند بر کاهش تنشهای بین دولتها تمرکز کنند، در حالی که کشورهای اروپایی میتوانند از سازمانهایی مانند «ایگاد» (IGAD) و اتحادیهٔ آفریقا در روند میانجیگریهای محلی حمایت کنند.
مسیر دیگری نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد: یک راهحل کاملاً آفریقایی. کنفدراسیون کشورهای ساحل (Confederation of Sahel States) میتواند، بدون وابستگی به کنترلهای وسواسگونهٔ غرب، نقش یک میانجی منطقهای مقتدر را ایفا کند.
اما پرسش اساسی این است: آیا سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی سرانجام خواهند پذیرفت که آفریقا را به خود آفریقاییها بسپارند؟
منبع: بنیاد فرهنگ استراتژیک، ۲۹ مارس ۲۰۲۵
https://english.۱۰mehr.com/horn ـ of ـ africa ـ a ـ new ـ crisis ـ on ـ the ـ horizon/