سراسری انجمن سراسری حقوقدانان افغانستان اعلامیه هیات اجراییه انجمن

سیزدهم مارچ ۲۰۲۵ مطابق ۲۳ حوت ۱۴۰۳ شمسی
هیات اجراییه انجمن سراسری حقوقدانان افغانستان ، بمثابه مدعی العموم مردم افغانستان با درک عمیق از مسؤلیت تاریخی در برابر مادروطن و با تشخیص حلقه اصلی منافع ومصالح علیای کشور تشویش آتی را بحیث هوشدار با هموطنان عزیز مطرح مینماید.
دور جدید بازیهای سوپر شیطانی و انگریزی شیادان پاکستان ، کدام اهداف و مقاصد را آماج قرار داده است؟
آیا سکانداران پاکستان با دوستان دیروز شان و حاکمان کنونی افغانستان مشکل دارند ؟
و یا به اتکأ به حاکمیت طالبان ، افغانستان را به مامن امن تروریستان مبدل میسازند!
اولیای امور پاکستان با مهارت و فراست انگریزی و با چنین دسایس ، به انحراف اذهان از معضلات بزرگ داخلی شان میپردازند.
و بدین ترتیب ضمن سپید نمایی ، نقشی را که در حدود نیم قرن اخیر بمثابه مرکز و حامی تروریستان جهان ایفأ نموده اند و با این تیکه داری مالک ملیارد ها دالر گردیده اند ، به افغانستان انتقال دهند و این بار ، بحساب مقابله با تروریستان و باز هم بوجی های دالر ، « حق الاجاره » را تصاحب نمایند.
این واقعیت که در نیم قرن اخیر ، پاكستان مركز شرارت پيشه گان جهان و بزرگترين زراد خانه توليد ذهنيت تكفيرى و تروريستان است ، از کفر ابلیس معروف تر و نیاز به اثبات ندارد.
جنگ اعلام ناشده پاكستان چهل و هفت سال قبل با تجهيز و اعزام تخريبكاران اغاز و تا كنون iبا رهبرى استخبارات پاكستان و تحت قيادت جنرال نصيراله بابر گورنر جنرال وقت صوبه سرحد ، گروه هاى تخريبى را اماده و تجاوز انكشور بر ضد نخستین جمهوريت افغانستان و محمد داود فقيد آغاز و تا کنون با شکل و شمایل متفاوت و به قيمت نابودى هستى مادى و معنوى افغانستان و شهادت مليونها افغان ادامه دارد.
از بوالعجبی تاریخ که همین جنرال بایر در دور بعدی و در سال ( 1994 م) در سمت وزیر داخله در ایجاد هسته های اولی طالبان همان نقش قبلی را ایفا نمود و بی جهت نیست که از او بمثابه پدر معنوی تنظیم های جهادی و طالبان ، یاد میگردد.
داستان تضعیف و شکست جمهوری های افغانستان که به جمهوریت نرسیده اند ، بر وفق پلان استخبارات و نظامیان پاکستان رقم خورده است.
هدف از ذکر این موارد ، زنده ساختن « زخم های » گذشته نمی باشد.
ملحوظ نظر ما این حقیقت تلخ است ،با
افسوس و صد افسوس ! که درین حدود نیم قرن جنگ اعلام ناشده پاکستان و حتی از نخستین تجاوز نظامی انکشور بر مغلگی ولایت پکتیکا و زمان صدارت شاه محمود خان و تا کنون ، برنده بازی نظامیان واستخبارات انکشور است و ما مقهور، مظلوم و ناکام گردیده ایم.
در تازه ترین مورد ، همان اقای ترامپ که در جنوری (۲۰۱۸ م) و در اولین تویت خود ، پاکستان را مرکز و حامی تروریسم اعلام نموده بود ، چند روز قبل در یک نمایش انتقال تروریست ، گویا عامل اصلی فاجعه خونین میدان هوایی کابل ( اگست ۲۰۲۱ م ) از دولت تروریست پرور و میزبان اوسامه بن لادن یعنی همین پاکستان تشکر نمود،
بدینرو:
باید آسیب شناسانه ، این سوال را در برابر خود مطرح نماییم که:
رمز اصلى و شاه كليد موفقيت پاكستان در چه نهفته است ؟
: مبرهن است که
پاکستان تعريف دقيق و روشن از منافع ملى خود دارد كه هر پاكستانى اعم از ملكى و نظامى ، ملا و تاجر و غیره بدان باوردارند . بر مبناى همين باورمندى هيچ زمامدار ، جنرال و مولانای متعهد به همین «خط رسمی» از دشمنى با هندوستان و افغانستان دست نميكشد.
و ما، برعکس هیچگونه تعریف از منافع ملی خود نداریم و در تشخیص مصالح علیای کشور عاجز هستیم . در سطح قوم ، محل ، مذهب و با آفت سکتاریزیم و شونیزم مصاب گردیده ایم.
در احوال ناهنجار و اسفبار کنونی و درحالیکه مقدرات تاریخی ما در پیچیده ترین بازیها و رقابت های شدید رقبای ژئیو پولیتیک منطقوی و فرا منطقوی رقم میخورد ، ما به قرون اوسطی برگشته ایم و همه دین و آئین را در ریش و حجاب خلاصه ساخته ایم.
سه سال و هشت ماه است که فغانستان با فقدان دولت متعارف ، مشروع و قانون محور قرار دارد و نتوانسته و یا نخواسته است بحران حقوقی را مهار و راه رفتن به مشروعیت داخلی و شناخت بین المللی را ، پیدا نماید.
بدینترتیب:
در فقدان حاکمیت عقل و برخورد دور از عقلانیت سیاسی است که ما افغانستان را در راستای تحقق اهداف شوم دشمنان تاریخی خود قرارداده ایم.
یگانه راه واقعی نجات ما ، توسل به « خود شناسی » و تشخیص اصلی « زخم ناسور » ناکامی ما ، با تفکر عقلانی و « عقل نقاد » است تا از شعار زدگی و خوشی به « دال خور » خواندن دشمن و سر کشیدن شعار های غیر عملی ، این سخن وخشورانه را ملاک عمل قرار بدهیم که:
« در نظام طبیعت ، ضعیف پامال است!»
راه قوی شدن را تشخیص بدهیم ، که همانا ، تعريف دقيق منافع ملى و مصالح افغانستان است که با فكر كلان ملى ، فراقومى ، سمتى و مذهبى، در بحث و گفتمان های کلان ، مورد مباحثه قرار گیرد.
انجمن سراسری حقوقدانان افغانستان برای دستیابی به این مآمول بزرگ وطنی ، بیشتر از سه سال قبل نظرات مشخص و دکترین مقابله با بحرانات و مسایل و مصایب افغانستان را مطرح و همگانی ساخته است که میتواند حلقه اصلی مفقوده منافع ملی را تشخیص و تعریف نماید . که بتوانیم بمثابه
حبل المتین ( ریسمان نجات ) به منافع و مصالح علیای افغانستان جنگ بزنیم و راه رفتن به دولت مقتدر ملی قانون محور و عدالت گستر ، منبعث از اراده آزاد مردم را مساعد بسازیم.
با
استمرار قوانین
استقرار حاکمیت قانون
و انفاذ قانون اساسی
میتوان بحران حقوقی را مهار و راه حل بحران مشروعیت داخلی را ، با اعمال حق حاکمیت ملی مساعد بسازیم و افغانستان را از انزوای بین المللی و « مرگ تدریجی » نجات بدهیم.
افغانستان روز هاى دشوار و سرنوشت ساز را سپرى مينمايد و با زنده نگهداشتن امید ها و منحيث حسن ختام به دشمنان تاریخی وطن مشترک و عزیز خود میگوییم که:
تيت مي مه بوله غورحنگ را باندى مه كره
زه په دي افتادگي كي لوى گرنگ يم
با حرمت
هیات اجراییه انجمن
میرعبدالواحد سادات رئیس انجمن