زمانه ما
نوشته نذير ظفر
زنده گى بر خلق زندان گشته است
عمر ها ذو لانه اى جان گشته است
كس سر خود هم ندارد اعتبار
واژ گون هر كار دوران گشته أست
مهر و الفت را. نمى. بينى. ز كس
قلب ها مانند سنگدان گشته است
هر كى را بينى گر فتار خود است
يار از يارش گريزا ن. گشته. است
انكه ميخنديد. گريانست. كنون
انكه گر يان بود خندان گشته است
مور در هيبت سرا. گرديده. مار
مار بيجان. مثل ريسمان گشته است
اهل بينش هر كجا در انزوا ست
كار فرما جمله نادان گشته است