جامعه توده و مدعیان احترام!
در جامعه سیاسی افغانستان٬ با ماهیت برتری جوی٬ تعداد مدعیان که محترم اند تا احترام کنندگان توده٬ در سیر صعودی است.
اساساً تضرع و فروتنی نبوغ دانش می باشد٬ زیرا امام ابو حنیفه به اساس قرآن چنین استدلال می کند: که خداوند در مقابل جاهل امر به سلام کرده است همانا: اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما … سلام کردن عبارت از تضرع در برابر جهل و تضاد جهل یعنی علم٬ پس دانشمند و عالم٬ قدرت ماهیت و ضمیر اش٬ که برتری جوی و مدعی احترام شدن را٬ با نور عقل که از منشاء جهل می باشد٬ محو می کند. حاصل دانش خدمت به بشریت تبیین می شود و در علوم انسانی عبارت از استنتاجات٬ که ماهیت قانون در مقابل جنگ و ستیز٬ سازنده حکومت قانون گردد است.
با رویکرد تحقیقی و بیطرفانه٬ اگر وارد تاریخ معاصر سیاسی افغانستان شویم٬ به مجموعه افکار منفی و مبتذل که مسبب نقض حقوق بنیادین انسانی گردیده و می گردد٬ مقابل می شویم. که چند نمونه آن را٬ بطور اجمال فهرست می کنیم:
· مرزگذاری در گونه های زبان فارسی که از لحاظ لهجه تنوع دارد: تنوع از لحاظ لهجه قوت و قدرت زبانی محسوب می گردد٬ نه نقطه ضعف آن … بطور مثال زبان انگلیسی هم در آسترالیا و آمریکا و انگلستان و سایر نقاط جهان به لهجه های متنوع بکار می رود – که هیچ زبان شناس یا دانشمندی مدعی زبان های مختلف در بین انگلیسی زبانان نشده اند٬ قسمی که در افغانستان عده ای فاقد استدلال منطقی و علمی مدعی اند٬ که زبان دری و فارسی دو زبان جداگانه است.
· تکنوکراسی و عوام فریبی: تکنوکراسی بصورت فشرده اگر بیان شود٬ عبارت از افرادی که با مدارک دانشگاهی با قدرت شهرت تصاحب امتیاز می کنند – ماهیت اعضاء جامعه توده استکه فاقد بصیرت با دید سطحی٬ فریب حالت عامه را٬ می گیرد. بطور مثال: اکثر نوشته های نویسندگان افغانی اکنون٬ فاقد نتیجه عملی هستند. زیرا سیر تحقیقی دانشگاهی در جامعه آکادمیک افغانستان٬ بصورت باید آن٬ واقعیت پژوهشی نگردیده است. بنده زیادی وقت که نوشته های باری جهانی را٬ مطالعه می کنم فاقد درک علمی٬ از پدیده ها می نویسد. و همیشه در نوشته های شان از کتب و نظریات سایرین استفاده می کند٬ که انتظار هر مخاطب از اثر نویسنده این می باشد٬ تا تراوشات ذهنی یا تولید فکری نویسنده که جان کلام وی نیز محسوب می گردد٬ دریافت کند. و همچنان جایگاه سیاسی آقای جهانی در حدی می باشد٬ که قبل از ۲۰۲۱ وزیر کابینه جمهوریت بودند که شهادت ناکارآمدی رییس جمهور غنی را٬ در ۲۰۲۴ در یکی از رسانه ها چون نمک پاشیدن بر زخم مردم عریان می کند٬ پس این عریان سازی می توان جای طلبی سیاسی نیز محسوب گردد.
· رسانه ای شدن فاقد فرهنگ: فرهنگ اجتماعی ماهیت ثبات سیاسی در امر تداوم قدرت مردمی نهادینه شده است٬ که جامعه شناسان معاصر ربط سیاست و فرهنگ را٬ به درستی ترسیم کرده اند. هرچند ابعاد فرهنگ بسیار زیاد است. که بطور فشرده می دانیم٬ فرهنگ عبارت از مجموعه رفتار وکردار اعضاء جوامع که تنوع فرهنگی٬ قدرت همبستگی آنست٬ اکتفا می کنیم. ولی آنچه از گونه های فرهنگی چون شعر٬ موسیقی و سینما اکنون در رسانه ای های جمعی افغانی پدیدار شده است٬ مصداق مغلوب بودن و سیر نزولی مدرنیته در برابر افراطیت تحلیل می شود.
محمدآصف فقیری