انتخابات دموکراتیک و یا افتضاح دموکراتیک!
بنابر بیان معمول، انتخابات یک فرایند تصمیمگیری رسمی است که طی آن مردم یا بخشی از مردم برای ادارۀ امور عمومی خود، شخص یا اشخاصی را برای مقام رسمی به مدت معلوم با ریختن رای به صندوق های انتخاباتی بر میگزینند. از سده 17 میلادی به این سو، برگزاری انتخابات سازوکار معمول برای تحقق مردم سالاری نیابتی بوده است. از انتخابات برای اختصاص کرسی های موجود در قوه مقننه و هممچنین سمت های موجود در قوای اجرایی و قضایی و دولت محلی را نیز با انتخابات به نامزد های برگزیده اختصاص میدهند. از فرایند انتخابات در بسیاری از سازمان های خصوصی و تجاری، از باشگاه ها گرفته تا انجمن های داوطلبانه و ابرشرکتها نیز استفاده میشود.
کاربرد انتخابات به عنوان ابزاری برای گزینش نمایندگان در دموکراسی های نیابتی امروزی از کشوری تا کشور دیگری فرق میکند. این فرق و تماییز وابسته است به سطح رشد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها، به ویژه نهادینه شدن فرهنگ دموکراسی و دموکراتیک در این کشورها که برخی از انها سابقه طولانی بیش از چند صدسال تجربه دموکراسی را در کارنامه خود دارند و بهترین و مناسبترین سیستم های انتخاباتی را آزموده اند و به قوام رسانیده اند. شماری از کشورها به شمول کشورهای اروپایی و به ویژه کشورهای اسکاندیناوی از بهترین سیستم انتخاباتی برخوردار گردیده اند.
از جمله صرف یک نمونه که خود شاهد آن بوده و تجربه کرده ام را در این زمینه برجسته می سازم: سیستم انتخاباتی در دنمارک: این سیستم مختلط است به گونه یی که شهروندان میتوانند یا به کاندید مشخص و یا هم به یک حزب مورد علاقه خویش رای بدهند. چون شهرت مکمل و آدرس شهروندان در دیتابیس های ثبت احوال نفوس درج است و کمون ها یا اداره رهبری ارگانهای محلی در ارتباط به جمعیت و مشخصات آن آگاهی کامل دارند، بنابران صرف چند روز پیش از انتخابات، کارت انتخابات به نام و آدرس هر شخص فرستاده میشود و در آن کارت، محل رای دهی، زمان و دسک مربوط نوشته میباشد. با مراجعه به همان دسک ورقه رایدهی به اختیار وی گذاشته شده و به شیوه معول و مخفی در مقابل شخص و یا حزب علامت گذاشته شده و سپس آن را به صندوق رای میاندازد. تدابیر مقدماتی برای تدویر منظم و کامل همین انتخابات دست کم سه هفته وقت را در بر میگیرد. آرا پس از ساعت هشت شب شمارش گردیده و پیش از نیمه شب نتایج انتخابات اعلام میگردد. شفافیت در این روند به عالی ترین سطح عملی میشود و در اخیر هیچ ادعای در مخالفت با این روند به میان نمی آید که این همه نتیجه نهادینه شدن فرهنگ دموکراسی در این جامعه است.
مبارزات انتخاباتی بشکل بسیار ساده و بدون کدام هزینه هنگفت صورت میگیرد. صرف تصاویر کاندیدان و آنهم به یک اندازه و مقیاس معیین ـ یک متر در پنجاه سانتی ـ در پایه ها و برخی محلهای عمومی نصب میگردد و گاهی هم کاندیدان با تقسیم برنامهی بسیار فشرده حزبی و تقدیم یک شاخه گل به اشخاص، توجه شهروندان را بخود جلب میکنند. آنچه از اهمیت زیاد برخوردار است عبارت از مناظره های انتخاباتی در تلویزیونهای دنمارک هست که در آن رهبران حزبها اشتراک میورزند و هر کدام به پرسشهای گرداننده و گاهی هم اشتراک کنندگان در ارتباط به مسایل و موضوعات بسیار با اهمیت که بیشترینه به زندگی مردم ارتباط میگیرد، پاسخ میدهند. کمپین سه هفتهیی انتخاباتی معمولا بر موضوعهای مهم اجتماعی ـ سیاسی، اقتصادی، توسعه رفاه اجتماعی و امکانات دولت و همچنان مسایل مربوط به مهاجرت و پناه جویان تاکید داشته و به بررسی گرفته میشوند. دولت معمولن از ائتلاف ها بوجود آمده و بیشترینه از ائتلاف چپ یا بلاک سرخ و یا ائتلاف راست یا بلاک آبی به نوعی که این دولتها از میانه به چپ و گاهی هم از میانه به ریاست که اکثریت اقشار جامعه را در بر میگیرند، تشکیل میگردد. این در حالیست که در شماری از کشورهای که ادعای آزادی و دموکراسی دارند، میلیاردها دالر برای کسب آرای مردم هزینه میگردد و هر که پول بیشتر برای کمپاین انتخاباتی در دسترس داشت امکان برد آن بیشتر میشود. برعلاوه این انتخاباتها از شفافیت لازم برخوردار نبوده و همواره چالش برانگیز نیز بوده اند. به گونه مثال به انتخابات ایالات متحده امریکا بنگریم که در این روزها، بسیار داغ شده میرود و یکی از کاندیدان مطرح حتا ادعا دارد که اگر در انتخابات برنده نشود، جنگ سوم جهانی شروع میشود! و یا اگر عیسوی ها دراین انتخابات شرکت کنند دیگر در انتخابات بعدی سهم نخواهند گرفت! و همچنان رئیس جمهور برحال می گوید از انتقال مسالمت آمیز قدرت پس از انتخابات مطمئن نیست. این روش و رویکرد به این مساله بسیار با اهمیت و سرنوشت ساز، به جز تهدید و تطمیع و تحت فشار قرار دادن مردم بیان دیگری را افاده نمیکند. در چنین حالت، بازی با افکار عامه و فریب مداوم آن با استفاده از زر و زور، سرنوشت ساز میگردد.
بگذریم از این که امروزه بسیاری از کشورها تلاش میکنند با استفاده از این ابزار گویا دموکراتیک برای نظام و یا رژیم سیاسی خویش مشروعیت ببخشند. حتا در نظام های خودکامه نیز از این ترفند برای مقبول جلوه دادن نظام مورد نظر بهره میبرند که هیچگاه نمی توان آن را دموکراتیک نامید. همچنان در کشورهای عقب نگهداشته شده که فقر و جهل و خرافات بیداد میکند نیز از این ترفند بهره میبرند، در حالی که آگاهان به این باور اند که دموكراسیها در فقر زاده نميشوند. دموكراسی پايدار فرزند توسعه است. در هيچ جامعهیی بدون ريشه كن كردن فقر، نميتوان شكاف جنسيتی و طبقاتی را ريشه كن كرد و به توسعه انسانی و دموکراسی رسید.
حالا که حرف از انتخابات به میان آمده است، جا دارد مبتذل ترین آن را که در جهان بی سابقه بوده به یاد آوریم. انتخابات پر از تقلب ریاست جمهوری ماه سپتمبر سال 2019 افغانستان را که در زیر حمایت مستقیم امریکا و ناتو که پس از صرف دو تریلیون دالر در این کشور صورت گرفت. در این انتخابات بیش از دو صد میلیون دالر از بودجه یک کشور فقیر و جنگ زده به مصرف رسید، زیرا کشورهای حامی حاضر به مساعدت در این زمینه نشدند. کمتر از یک میلیون نفر از اشخاص واجد شرایط در آن سهم گرفتند که یک درصدی بسیار ناچیز از مجموع جمعیت واجد شرایط رای دهی را تشکیل میداد. جالبتر از همه اینکه در ارتباط به نحوه شمارش و تفکیک آرای مردم یعنی همین کمتر از یک میلیون نفر نیز ماهها زمان صرف گردید و این ورقههای رای، شمارش نمیشد و دعوا و ستیز بالای برنده شدن و تهدید به جنگ و خونریزی پای مصلحت گران بیرونی را به میدان کشید. سرانجام شخص رئیس جمهور خود را برنده انتخابات اعلان کرد و به خود و همراهان خود تبریک گفت. کاندید دیگر این نتیجه را نپذیرفت و سرانجام هر دو کاندید در عین روز، به عنوان رئیس جمهور افغانستان در دو محفل جداگانه نزدیک به هم سوگند یاد کردند. این سوگندها به زودی فراموش شد و وزیر خارجه امریکا پامپیو به نحوی با پذیرفتن دو پادشاه در یک اقلیم این منازعه بسیار خطرناک را با تقسیم قدرت میان آن دو مدعی کاذب، در ظاهر امر کاهش داد.
اما همین شخص که با گفتن نام “رئیس جمهور و سرقوماندان اعلی قوای مسلح افغانستان” به خود میبالید و نعره های مستانه میزد، یک دولت کاملن مافیایی را که ریشه در فساد و غارت داشت، تشکیل داد و سرانجام با هدر دادن و خیانت به خون هزاران سرباز شهید و فرزندان دلیر وطن، در تبانی و توطئه با سیاه ترین گروه تروریستی، بدون کمترین مقاومت و دغدغه خاطر، افغانستان را به یک سیاه چاله تباه کننده افگند و آن را به صدها سال به عقب برد. این متقلب تمام عیار، رذیلانه فرار را بر قرار ترجیح داد و به بزرگترین ننگ تاریخ مبدل گردید. در نتیجه این فرار ننگین و معامله خفت آور، سیاه ترین روز تاریخ افغانستان در پانزدهم اگست سال 2021 رقم خورد و با دریغ یک رژیم تروریستی، منحط و غارتگر هستی مادی و معنوی مردم با تطبیق اپارتاید جنسیتی و کشتار بی رحمانه و فراقانونی مردم بیگناه بر آن مسلط گردید و روزتا روز بر گستردهگی این خفت، حقارت و دهشت افزوده میشود و آرمان افغانستان دموکراتیک و مدرن را به گورستان میسپارد.
دستگیر صادقی
12 اگست 2024