اعلان آتش بس میان اسرائیل و ایران

پس از اعلان آتش بس میان اسرائیل و ایران سخن بیشتر روی برنده و بازنده جنگمتمرکز شده است . بنظر من این جنگ نه برنده دارد ونه بازنده زیرا استراتژی هردو طرف جنک که نزد اسرائیل سرنگونی رژیم ایران و نزد ایران امحای اسرائیل از نقشه جهان میباشد کما فی السابق پابر جا است . روی این ملحوظ میتوان ارزیابی نتایج جنگ ۱۲ روزه را روی خسارات وارده ، چگونگی حمایت از جنگ و روان مجموعی پس از جنگ متمرکز نمود .
الف — خسارات وارده بر ایران بار ها بیشتر از اسرائیل است ، از دست دادن دانشمندان هسته ای ، کشته شدن جنرالان ستاد رهبری نظامی با ویرانی برخی مراکز نظامی و غیر نظامی با تلفات انفرادی به جانب ایران .
ب– نقاط،ضعف ؛ عمده ترین نقطه ظعف ایران در غفلت عمومی رژیم اعم از نظامی ، سیاسی و استخباراتی است . نفوذ استخبارات اسرائیل در عمق خاکایران با فعالیتهای سریع و هدفمند ترور یستی ، داشتن مراکز تولید بی سرنشینها و بکار گیری آنها در داخل ایران نشانه ضعف سیستمی است که از اول تاسیس،شعار امحای اسرائیل را میداده و در حقیقت خودرا به حالت جنگی نگهمیداشته است اما در برابر دشمن زیرک و فعال بجای کار دقیق ضد استخباراتی به بیانیه های امام جمعه ها کفایت کرده است .
اما نقاط قابل حساب برای ایران ؛
۱– داشتن ریزرفهای فعال کادر نظامی که با کشته شدن هر فرمانده هیچ خلای در فعالیت دفاعی پیش نیامد .
۲– قدرت بلند دفاعی از لحاظ داشتن سیستم راکتی مجهز و موثر .
۳– ضربات پیهم بر اسرائیل در حقیقت نوعی تابو شکنی بود که در طول ۷۸ سال موجودیت اسرائیل دولت صهیونیستی با ان مواجه نشده بود .
۴– ناتوانی اسرائیل در روز سوم جنگ وقتی معلوم شد که نتنیاهو صدراعظم اسرائیل دست التماس به ترامپ دراز کرد و طلب کمک در از بین بردن تاسیسات هسته ای ایران شد .
۵– امریکا بدون هیچگونه مجوز قانونی وجهانی به بمباردمان علیه ایران آغاز کرد و ایران به عکس العمل متقابل دست زد ، به بزرگترین این غول جنگ و سلاح راکت پرتاب نمود ، اینکه تلفات داشت یا نداشت اما از لحاظ معنوی و سیاسی اثرات آنرا نمیتوان کم گرفت . بعد ازآن راکت اندازی ترامپ حاضر به آتش بس میان اسرائیل و ایران شد وگرنه قبلا میگفت چیزی بالاتر از آتش بس میخواهد که منظورش سر نگونی رژیم بود .
۶– ناکامی آمریکا در بدست آوردن نتیجه از حمله هوایی با بمب های سنگر شکن بر مواضع هسته ای ایران اصل دیگر برتری سازی روانی به نفع ایران است . طبق ارزیابی پنتاگون ” حملات هوایی آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران برنامه هسته ای آنرا ” کاملآ ” از بین نبرده و فقط آنرا برای چند ماه به تعویق انداخته است . سانتر فیوژهای ایران عمدتآ ” سالم ” مانده و تاثیر حملات محدود به سازه های روی زمین بوده ” .
شعار دوم اسرائیل که آمریکا هم آنرا تا سطح دخالت در جنگ همراهی کرد و آن نابودی تاسیسات هسته ای ایران بود ناکام ماند.
۷– ز لحاظ تاسیسات دفاعی کنبد آهنین و فلاخن داود با دو نوع دیگر سطر هوایی ، ایران برد ، داشت و توانست آن تابوها را درهم شکند .
۸– برد دیگر ایران دستگیری جواسیس و مراکز پهپاد های داخل آن کشور است که شاید تدابیر قوی تر در مورد رخنه گر ی موساد بداخل اتخاذ نمایند .
ج– روان عمومی پس از جنگ :
۱–اسرائیل دیگر آن قدرت غیر مهار شدنی نیست .
۲– آمریکا با تجاوز بر خاک ایران ثابت ساخت که تابع هیچنوع مقررات قبول شده جهانی از منشور ملل متحد تا کنوانسیونهای جهانی در این مورد نمیباشد و این خود بار دیگر بر نفرت جهانیان بخصوص مردمان سرزمینهای عرب علیه امریکا افزود .
۳– پیدایش شکافهای اختلافی در داخل جامعه آمریکا بخصوص در میان سیاستگران آن کشور در مورد مجوزات جنگی برای رئیس جمهور که برخی از طرفدران ترامپهم با آن عمل موافق نبودند . شاید از عوامل حاضر شدن ترامپ به آتش بس همین هم بوده باشد .
۴– روان مجموعی جر یان جنگ ماهیت غلامی سردمداران جهان عرب را برای مسلمانان جهان و مر دمان عرب بی پرده تر ساخت .
۵– درین جنگ علاوه از آمریکا، اسرائیل و ایران گروه چهارم که برخی ایرانی های جانبدار غرب در راس شهزاده پهلوی است در کارزار تبلیغی ماهیت وطنفروشی شان برای مردم ایران چه در داخل و چه در خارج آفتابی شد . میتوان گفت بازنده اصلی همین ها بودند که به آرزوی پیروزی اسرائیل نائل نشدند و بازنده صحنه آرایی های سیاسی شدند .