کتاب ماندگار اردو و سیاست

کتاب ماندگار اردو و سیاست تهیه و بازتایپ قاسم آسمایی…
بیشتر بخوانیدکتاب ماندگار اردو و سیاست تهیه و بازتایپ قاسم آسمایی…
بیشتر بخوانیدشورای علمی مرکز مطالعات استراتیژیک افغان ـ لندن رسالهء « تَجْوید قرآن کریم » که از جانب برهان الدین « سعیدی» تحقیق، تتبع و نگارش یافته است در برج « حوت ۱۳۹۹ هجرى شمسى » مطابق « فبروری ۲۰۲۱ میلادی » در شهر کابل به صحافت زیبا به زیور چاپ رسید. این رسالهء در قید…
بیشتر بخوانیدکتاب دیجیتال «جهشی از افق مدنیت بر یلدای ظلمت » از نشرات انجمن حقوقدانان افغان در اروپا…
بیشتر بخوانیدبرگرفته از کتاب “لیبرالیسم در قرن بیستم” نوشته: فیلسوف زحمتکشان, دومینیکو لوسوردو ترجمه محمد علی عموئی و رضا نافعی در عرصه تفکر لیبرالی یافتن انتقادی بر دموکراسی نژاد بر تر کاریست بسیار دشوار . انتقاد از آن اکثرا در خود این نظریه نهفته است. مثلا در متنی که حتی عنوان آن: On Liberty ,ستایشی از…
بیشتر بخوانیدبرگردان: جیلانی گلشنیار ماخذ: کتاب «توهم» سرزمینی که دارای کوه های قهوه ای و زمین های بایر سنگی می باشد و در آن از یک طرف مزارع غنی از خشخاش دیده می شود و از طرف دیگر دریاچه های باریک وشفاف کوهستانی در آن جریان دارد، گویی، که کشتزار ها را از مناطق بی روح…
بیشتر بخوانیدبهرام رحمانی bahram.rehmani@gmail.com کتاب «جاسوسی در حزب» شامل اسناد، مدارک و خاطرات مربوط به فعالیتهای جاسوسی حسین و فریدون یزدی در شعبه حزب توده ایران در آلمان است. این کتاب به تازگی با ۳۴۸ صفحه، توسط موسسه انتشارات جهان کتاب به چاپ سوم رسیده است. «عوامل نفوذی»، کسانی که در آزادی و خودخواسته، اطلاعات محرمانه حزب و…
بیشتر بخوانیدمعرفی کتاب : اين رساله حاوى سلسله از نقدوارههاى حقوقى – سياسى پيرامون ”قرارداد” قطر است كه در سال گذشته ميلادى ازين قلم بنشر رسيده است. قبل از پرداختن به مباحث اين رساله، به تأكيد بايد خاطر نشان نمايم كه: صلح خواست اساسى و نياز واقعى مردم مظلوم ما و شرط حفظ و بقاى افغانستان…
بیشتر بخوانیدادای دَین بعد از نزدیک به سه دهه بازنشر کتابهای «انتقام جویان جگدلک» و «شیپورهای پیروزی میوند» تقدیر از آن جانبازان وطن است که با تفنگ دهنپر، شمشیر، سیلاوه، سوته و … در مقابل بزرگترین قدرت استعماری دوران قدعلم و نیروی عظیم سپاه هند برتانوی را تار و مار و مجبور به عقب نشینی کردند. …
بیشتر بخوانیداز قلم حسین پرواز بن مایهی داستانهای نیلاب موج سلام، نویسندهی تازهنفس و جوان را در این کتاب ترس بانوان (زنان و دختران) مهاجر شده از افغانستان تشکیل میدهد. این ترس زادهی بیگانگی و گمبودگی است. این ترس در محیط و از محیط است؛ از شب، از تاریکی و از تنهایی. بخشی از این ترس عقدهها و اندوختههای تجارب تلخ سالهای آغازین زندگی این تیپ شخصیتهاست که در زیر شرایط ناگوار وطن مألوف شکل گرفته و ذریعه ذهن نا خودآگاه تا این سن و سال و این سرزمینها(کشور میزبان) کشانده شده است. دغدغهی این نویسندهی عزیز برپایی استقامت و مقاومت از سوی این زنان جوان در برابر دگرگونیهای زندگی، درک دقیق و ایدهآل از جامعه و در نهایت آموختاندن زندگی فردی در اروپا، در غرب میباشد. زندگی فردی در عصر دیجیتال در عصرارتباطات مجازی در جوامع صنعتی و انکشافیافته امریست ضروری. همانگونه که زندگی جمعی و دور باهمی در قریههای وطن ضرور است حتی در شهرهای وطن و البته که شیرین و گواراست. و اما آن ترس در این کتاب در قالب روایتهای گوناگون مهیج داستانی متکی بر بستر شهری مثلاً شهری بزرگ چون هامبورگ در کالبدشکافی قرار می گیرد. من فکر میکنم که نیلاب با طرح پیرنگهای این چنینی در جستجوی دریافت علل و زایل کردن این اوهام است. میخواهد به زن و زنان مهاجر هموطن خود نیروی درک، مقاومت و مقابله را ترزیق کند. گذشته از اینکه متنهای عزیزی بر بدنهی با صلابت و پر شکوه زبان و ادبیات پارسیدری می افزاید. که نقش خود را منحیث داستاننویس زن در ادبیات معاصر افغانستان تثبیت میکند. کتاب دوصد و چند صفحهای مینا در برف حاوی سه داستان متوسط است، هزار دست، مینا در برف و قاقم در خانه. گواینکه واژهی قاقم در زبان امروزی کلاسیک شده است. نویسنده داستان هزار دست را در فعل مضارع وجه اخباری نوشته است. به نمونهها توجه کنید: « نرگس از خودش میپرسد./ چشمش به بستهی نامه می افتد./ خانم دیک در را می گشاید./ نرگس به بخار [دانه] روی بینی آقای دیک خیره میشود. هزار دست.» استفاده از شکل فعل مضارع استمراری کار ساده نیست. این نوع فعل همواره با پیشوند تکمیل کنندهی (می) گردان میشود. بیان گزاره را در جملات به قاطعیت نمیبرد. خواننده را در نوعی انتظار گنگ با خود می کشاند. نوشتن در این فعل وجود دارد ولی معمول نیست. اما اگر نویسندهی بتوانداز عهدهی آن موفقانه بهدر آید کار جانانهی کرده است، متن متفاوتی آفریده است و بانو موج سلام در این شمار است. داستان هزار دست در تکنیک یادداشت نویسی فراهم شده است. نمونههای بزرگ و مشهور این روش را در کتاب های ماگدولین یا زیر سایهی زیژفون اثر آلفونس کار، نامههای پدری به دخترش، کتاب فلسفی-اجتماعی جواهر لعل نهرو، سرگذشت انا ماری فرانک دخترک یهودی زیرشیروانی نشین امستردام در جنگ هیتلر علیه بشریت و شماری دیگر دیده می توانیم. نگارش داستان هزاردست در قید یادداشتهای ساعتوار و تاریخدار از روایت دانای کل صورت گرفته است. گویا نویسنده همانند فرشتهی موکل ناظر بر سرشت و سرنوشت افراد لحظات شان را ثبت اعمال نامهی شان می کند. یکی از تفاوتهای داستان در همین نکته است که مطابق معمول این یادداشتها را خود شخصیت داستان با قلم خود نوشته نمیکند. تصویر پردازی برجستهترین ویژگی این داستان و کل مجموعه در تصویرهای بسیار زیبای آناست. نیلاب موج سلام ید طولایی در نگارگری فضا و محیط دارد. قلم خودکار نوک نقطهای در دستهای ظریفش به مویک نقاشی تبدیل می شود؛ « گندمها در فصلشان با کوچکترین وزش باد به چپ و راست سر می خمانند، به ملایمت رقص رقاصهای باله./ باری اواخر اوکتوبر طلایی بود. زمین دستمال نمناک آویخته بر رژهی بالکن کهکشان را می ماند. انبوه برگهای زرد،سرخ،قهوهای، جگری، و نارنجی بر زمین قالین هموار کرده بودند./شک پشم علوی شتری داشت. از فرق تا سر دمش نقش یک شط منحنی نارنجی، خریدن مار بر ریگزار را مجسم می کرد. هزار دست » گاهی هم در روال داستان به معترضههای بر میخوریم که در تصویرهای بریده و پیوسته خواننده را به تفکر وا میدارد. این مهارت چنان به خوبی انجام می شود که شما در یک نکتهی مهم از سلوک روزانه، برخورد اجتماعی و عادتی ناپسند بر می خورید. در این چند سوها اگر گوشزدی از مسألهی به شما میشود در عین این اخبار داستان نیز دوام دارد. « زیب بالاپوش کرمیرنگ را میبندد و کلاهش را بر سر می کند. موبایل و رمان را روی میز میگذارد. روی یکی از نیمکتها مینشیند….. سلام! نرگس یک قد می پرد رویش را دور می دهد./ انگیلیکا خاکستر سگرتش را در قوطی خالی سگرت میتکاند و میگوید….. انگیلیکا فیلتر سگرت را از بالکن به پایین می اندازد. نرگس از این کار او شگفت زده میپرسد. خاکستر سگرت را در قوطی می اندازی، منی توانی فیلترش را نیز در آن بیاندازی؟ انگیلیکا شگفت زدهتر از رنگ می رسد پس کجا انداختمش. هزار دست. » آنچه که موجب حیرت و تحسین من در کتاب شد فن فاصلهگذاری است، وارد کردن ناگهانی بریدهی از یک رمان، رمانی که در دستکول شخصیت داستان است برای مطالعه و مشغولیت در لحظههای خالی آش. شامل کردن این توتهها در متن روایت اصلی داستان به تکانهی تبدیل می شود که خواننده با خود می گوید این چه است؟ کدام مرد؟ در کجا؟ و در چند سطر در می یابد که این تکرار و پی گیری حوادث آن رمان- ناول در ذهن شخصیت داستان است که گفتیم در دستکولش گذاشتهاست. این ترفند را در تیاتر فن فاصلهگذاری می گویند و از کارهای برتولت برشت است که با نور و صدا و اعلان در جریان نمایش انجام می داد. با این کار مجری نمایش و نویسندهی متن به شما تلنگر می زند و شما را از روال متن بیرون می کند، متوجه میسازد که کجا هستید و چه انتظاری باید داشته باشید. مثالهای از این مورد را در داستانها دیده می توانید. جریان سیال ذهن کلیدیترین ویژگی داستانهای قرن بیست بیستو یک است. در جریان سیال ذهن نویسنده به درون شخصیت داستان رخنه میکند و تهکاوی ذهن او را به جستجو میگیرد پ ناگفتهها را از دل ذهن ناخودآگاه وی بیرون می کشد. البته دانای کل مستقیماً به این امر نمیتواند بپردازد و غیر مستقیم روال روایت را به دست پرسوناژ می دهد و آن چناناست که نخست وی را در عوالم، در چرتها فرو می افگند و بعد از زبان خود وی درون خسته و پریشان یا خوشحال و پرشور وی را روی کاغذ می آورد. نویسندهی مینا در برف در بخشهای متعددی از داستانهایش به این گزینه روی می آورد. تا جایی که می توان نیلاب موج سلام را یکی از نویسنده های مستعد ببینم که از این تکنیک بهره می برد. زندهیاد ببرک ارغند نویسندهی پر تألیف در رمانهایش متخصص جریان سیال ذهن بودند. در داستان مینا در برف مثالهای زیبایی از این مورد می توان یافت. از نظر فضای داستان، کتاب مینا در برف با سه داستان متوسط برایم جالب و جذاب افتاد. نویسنده در کمال توانایی، داستان هایش را در تلفیق دو فضای مختلف نوشته است. وموفقانه بهدر آمده است. درفضای زندگی اجتماعی-خانوادگی، قراردادها و خوشیها و فضای جنایی و خشونت و درگیریهای خونین. توانایی وی به قدری زیباست که ناباورانه طوری این دو فضا را به هم وصل می کند که متوجه نمیشوید. تداخل ماهرانهی این دو فضا آدم را به یاد استادان قصیده سرای ادبیات پارسی می برد، آنجا که شاعر در نسیب قصیده از عشق و جوانی و بهار و چمن سخن می گوید و بعد شما را چنان زیرکانه به موضوع دلخواهش انتقال می دهد که نمیتوانید نخوانید. ایراد ملیحی که بر این کتاب میتوان گرفت، از نظر من آنست که اگرچه نویسنده در تخیل و تصویرسازی دست پر قدرتی دارد و مثال های زیبایش را قبلاً دیدیم که تا شعر منثور نزدیک می شود و این خصوصیت مهم و ستودنیاست. پرداختن به ریزه کاری ها هم قابل اهمیت است و اشاره به دقت و تسلط نویسنده در ارائه محیط داستان دارد. ولی ازحام تصاویر گاه به تورم در تصویرپردازی کشیده می شود و آن موجب حشو می گردد. به این نمونه توجه کنید؛ « دستهایش را از دستکشها بیرون می آورد. کلید را در جا کلیدی ورودی خانهی دو منزله می اندازد. دو بار می چرخد. در را می گشاید. وارد خانه می شود. چراغ راهرو را روشن می کند. دستکشها و دستکولش را بر کند چوبی دهلیز میگذارد. بالاپوش را از تنش دور میکند. گردنش را از قید شال میرهاند. آن ها بر کتبند الماری می آویزد. و الخ…. مینا در برف » گو اینکه در بسا موارد این حشو حشو ملیح است و در هر حال نکتهی ظریفی در باب انتقاد در سلوک روزانهی ما دارد تا متوجه باشیم و آن عمل را تکرار نکنیم. « دستم را از دست کریکمن می رهانم. قاقم در خانه » کریکمن کارگر ساختمانیاست که دست لطیف آن خانم (صاحبخانه) را میخواهد همچنان در دستش نگه دارد و سخن بزند. وقتی از فیلتر سگرت سخن می گوید وسواس پاکی محیط زیست را دارد. اما اگر در استفادهی دقیق تصویرگری توجه نکنیم، مَثل شخص پولداری را می مانیم که به خرج پول خود توجه نمی کند، گرچه اشیای زینتی بسیاری می خرد ولی زمانی می رسد که در و دیوار و طاقچه و پستوی خانه اش مملو از این اشیا شده است. حروف چینی (تایپ، ویرایش)، درج دقیق شماری واژهها و موارد سجاوندی اگر مشکلات اندکی دارد، از آنست که صنعت چاپ و نشر کتاب در همین سالهای پسین به دست هموطنان ما افتاده است، در کابل یا بیرون وطن. من گمان دارم این نقیصه هم در کتابهای بعدی نویسنده و هم در چاپ سایر کتب برطرف میشود. در یک سخن نیلاب موج سلام را در راه یک نویسندهی بزرگ شدن میبینم. چاپ این مجموعهی را برای ایشان و علاقمندان آن قلم مبارک می گویم. حسین پرواز. ۱۹ فبروری ۲۰۲۱…
بیشتر بخوانید«مینا در برف» و هزار دست فوبی موسی فرکیش 1 مجموعهی داستانی «مینا در برف» از نیلابموجسلام حاوی سه داستان بلند است. با آنکه داستان ها در برهههای متفاوت زمانی نوشته شدهاند، اما سبک و نگرشِ درونکاوانه در هرسه میرساند که نویسنده با خطِ مشخص و خودشده در پرداخت داستانی قلم و قدم بایسته میزند.…
بیشتر بخوانیدکتاب خورشد شرق بیان گر افکار و مبارزات علامه سید جمال الدین افغانی که با قلم و گفتارش علیه استعمار گران خارجی و ارتجا و استبداد داخلی مبارزه کرده است . سید جمال الدین افغانی جنبش های انقلابی را در کشور های تحت اشغال انگلیس رهنمایی می کرد و در کشور های اسلامی روحیه وحدت…
بیشتر بخوانیدنویسنده – ریچارد دیود. ولف ناشر – دیموکراسی درعمل گرداننده ازانگلیسی – دکتور میر سید احمد جهش ادیتوران: محمد عالم افتخار و سلیمان کبیر نوری حق طبع و نشر محفوظ است فبروری 2021 میلادی با تشکر از همکارانم…
بیشتر بخوانیدد وحيد مژده صاحب وينا یوازې دوې مسئلې لنډې یادوم، دا پخوانۍ تجربې دي، په کار ده چې بیا ځل تکرار نه شي. دوستانو وویل چې غټ تحول راغلی، رښتیا همداسي ده، یوځل بیا په افغانستان کې لوی قوت “امریکا ” ماتې خوړلې ده، او دا لومړی ځل نه دی چې موږ د داسی یو…
بیشتر بخوانیدښاغلی بصیر بېدار ستوری د پښتو ژبې او ادب د شعر او شاعرۍ په ډګر کې یو تکړه، ځوان او څپاند شاعر او ادیب دی . زما ګران دوست ښاغلي بصیر بېدار ستوري په ټوله مهرباني سره خپله نوې چاپ شوې شعري ټولګه (سندرې په سلګو کې ) چې په ډیر ښکلي ډیزاین او صحافت…
بیشتر بخوانیدنویسنده :شیرین نظیری دریای نگاهت به سخن می ماند گرمای دو دستت به وطن می ماند لبخند سپیدت به سحرگاه و سرود غم های شکسته ات به من می ماند “نایبی” به تازه گی مجموعه ی شعر « خاکستر نور »، از سخنور برجستۀ کشورعبدالله نایبی به دستم رسید و با علاقه مندی بخش هایی…
بیشتر بخوانید