نیرنگ بازی

طنابی پاره در چاهم قراری بیسرانجامم گلیمی کهنه بر دوشم قبای ننگِ بینامم … از این نیرنگ بازیها من آن همواره محکومم قراری بیوطن هستم که از دیدار محرومم … شراب ناب بیشیراز …
بیشتر بخوانیدطنابی پاره در چاهم قراری بیسرانجامم گلیمی کهنه بر دوشم قبای ننگِ بینامم … از این نیرنگ بازیها من آن همواره محکومم قراری بیوطن هستم که از دیدار محرومم … شراب ناب بیشیراز …
بیشتر بخوانیدمن،،، آفتابگردانم! وقتی خورشید من نباشد دل به هیچ چراغ هرزهای نمیبندم! (۲) پا به ماهست ذهنم، خیالت را! چه وقت کودک آمدنت؛ -پا به خانهام بگذارد؟! (۳) آه،،، ای سببِ دلتنگیهای من کاش، از قاب عکس –بیرون میزدی! (۴) بیکَس و کارم اما؛ به مهمانی گنجشکها، …
بیشتر بخوانیدخوانم سرود هستی عالم بنا م مادر نازم به ا فتخا را ت و احترام ما در خورشید کهکشا نها اند یشه ها نما یند تا بینند جا یگاه ی والا مقام ما در درآسمان هستی خورشید زنده گانیست صلح وصفا ومهراست رمز پیام مادر استا د او لینم این ما در گرا میست…
بیشتر بخوانیدمادر تو مهربان و به فکر بقای من باشی برای نیک تو هم رهنمای من از خواب خوش گذشتی و در فکر من شدی کردی سلامتی طلبم از خدای من با لطف مادرانه و با حرف های خوش با درس و خط ساختی هم آشنای من شیر یی که خوردم از ره پستان تو به…
بیشتر بخوانیدرسول پویان چشم هستی چهـرۀ خود را تماشا می کند ذرگان را در دل امـــواج پـیــدا می کـند گوش دل با تارهـای ساز هستی آشناست نغـمه هـای بی نهـایت را هـویـدا می کند نوراگردر ذره و امواج رقصان می شود در سماع عـشق، دل را پر تجلا می کند مغـز هـسـتی مـرکـز امـواج دانـایی بُـوَد…
بیشتر بخوانید“وریا امین” با نام کامل “وریا امین اسماعیل” شاعر کُرد، زادەی سال ۱۹۷۲ میلادی در سلیمانیه مرکز اقلیم کُردستان و از سال ۲۰۰۱ تاکنون، ساکن شهر واستاراس سوئد است. وی متاهل و دارای دختری است و علاوه بر زبان کُردی به زبانهای عربی و سوئدی نیز مسلط است. از او تاکنون دو کتاب “چاوه زهردهکان”…
بیشتر بخوانیدآ بهار نو و تا باز توانا بشویم چو دل غنچه ایم و از تو شگوفا بشویم تیره اوضاع جهان ست و وطن،ما دلگیر ساقیا لطفی که آگه نه ز دنیا بشویم آ بهار نو و با خُم ز مي آرزو ها خواهیم از جام پیا پی دل دریا بشویم ز رخ خوب تو فصل…
بیشتر بخوانیدنوشته نذیر ظفر کاش شاعر میــــشدی حال مرا میداشتی در دلت از جور خوبان غمسرا میداشتی بار ها از آتـــــــــش الهام میگشتی کباب اشک در چشمان خود مانند ما میداشتی کاغذ تحریرت هر جا میفتاد تیت و پرک غالمغال خانمــــت صبح و مسا میداشتی چرتی و حیــــران میبودی تمام زنده گی در جبیـــــن آژنگ مانـــند ملا…
بیشتر بخوانید(۱) دریا دور بود وُ ماهی، به تنگ کوچکاش دل بست. دیگر باور نکرد، قصهی دریا را… (۲) باورم نمیشود، غروبی ضخیم در تنت رخنه کند. *** تو که همیشه همسایهی آفتاب بودی! (۳) ماه را، درون باغچه چال کردم! فردا بر درخت خرمالو صد فانوسِ گس،…
بیشتر بخوانیدگرد آوری و ترجمه داکتر فیض الله ایماق عدالت، انصاف و انصاف سیزلیک حقیده مقاللر ضرب المثل هاییکه در باره ی عدالت ، انصاف و بی انصافی گفته شده است خطانینگ یؤلداشی- جزا رفیق خطاکار، جزاست یورسنگ سیاقییرسن تیاقهرکه به خطا رود بالاخره به سر خواهد خورد یخشیگه تینیم یؤقیامانگه اؤلیم یؤق آدم خوب روی…
بیشتر بخوانیدبه قلم زانا کوردستانی ■■■ بانو “روژ محمد لایق حسن” مشهور به “ڕۆژ هەلەبجەای” در سال ۱۹۷۲ میلادی در شهر حلبچه به دنيا آمد و اکنون ساکن سلیمانیه، و معلم زبان کردی است. وی که از نسل چهارم شاعران نوگرای کوردستان است، بیش از بيست سال، در زمينهی ادبيات کردی فعاليت دارد، و در دو…
بیشتر بخوانیدرسول پویان خـزان رســیده بـیـاد بهــار دلتنگم گل مـراد چمن نیست در فراچنگم فلک مگر دل صدپاره را نمی بیند که می زند چوطفلان تندخو سنگم گل گلاب بـرای فـروش پرپر شـد به درب دکۀ عطار می پـرد رنگم کـشیده ام گلـسـتان نغـز رنگارنگ توگویی بار دیگر درخیال ارژنگم نگـشته قـصۀ شهنامه تا هنوز تمام…
بیشتر بخوانیدای آنکه سرزمینم ، بسپرده ای به دشمنزیبا بهار ما را ، بنموده ای چو بهمنخونخوارهء جهانی ، وحشی زتو امیرماز تو فتاده آتش، ما را میان خرمنای اژدهای مرگ و ویرانگر زمانهما را ز توغم و اشک ،اندر دل ست و دامندر هر نزاع گیتی، پای تو در میان استخلق بسی در آتش، ازتوست…
بیشتر بخوانیدز برای منی در بند که زولانه توییدشمن جانم و ویرانگر آن خانه توییمنم آن بانوی با دانش و والای وطنولی آن قاتل همچون منی فرزانه ، توییمنم آن بانوی در بند تو در عصر خردشرمسار دو جهان ،نوکر بیگانه توییکشم مردانه صدا اینکه تویی زادهء زنچه کنم کور وکری و نه که مردانه توییکشم…
بیشتر بخوانیدخونخوارهء عصر و این زمان اید، شما وحشی تر از هر چه وحشیان اید، شما گندیده چو خندق اید و بو بگرفته ویروس کشنده بی امان اید، شما سر ها ببریده اید با نام خدا بی دین زمان و قاتلان اید ، شما از خانه جوان و پیر شد آواره آن باعث ترکِ خانمان اید،…
بیشتر بخوانید