گل هجران
![](https://mashal.org/media/Khalil.jpg)
غروب بود آهسته آهسته راهی خانه بودم احساسم مانند دیروز نبود ، قلبم خوش و خندان بعید از دغدغه های روز آرام آرام می تپید، ذهن و ضمیرم مصروف پردازش تصاویر روزگار کشاورزی بود، جسم بیچاره در یک دست سطل آبیاری و در دست دیگر بیل را منتقل میکرد، سطل آبیاری وسیلۀ راحت آفرینی بود؛…
بیشتر بخوانید