گوشت خوار ، سبزه خوار نمی شود
نوشته ی : اسماعیل فروغی
درحالی که وزارت خارجه ی روسیه ی فدراتیف برای اجلاس فرمت ماسکو ( 29 سپتمبر 2023 ) آماده گی می گیرد ، اندری سیرینکو رییس مرکز پالیسی های افغانستان در روسیه ، اخیراً طی مصاحبه ی تلویزیونی ای تعریف جالب و خنده داری از طالبان افغانستان ارائه داشته است که توجه بسیاری ژورنالیستان را به خود جلب کرد . او در برابر این پرسش که آیا طالبان به انتخابات وایجاد حکومت فراگیر قومی که اجلاس فرمت مسکو روی آن تأکید خواهد کرد ، باور دارند ؟ آیا طالبان تغیر خواهند کرد ؟ ، بصراحت می گوید : « معلوم است که گوشت خوار را نمی توان سبزه خوار ساخت ، اینکار ناممکن است. طالبان در واقعیت ماشینی استند برای جنگ وجهاد ، این گروه را نمی شود طوری ساختارمند کرد که بتوانند دستگاه دولتی را مدیریت نمایند، انتخابات به راه اندازند، خدمات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی را ارائه بدارند . طالبان ماشینی است برای جنگ. طالبان غیر از جنگیدن و جهاد کردن، طرز دیگر زیستن را بلد نیستند . »
شاید این قضاوت اندکی مبالغه به نظر آید ؛ اما ازین حقیقت هرگز نمی توان چشم پوشی کرد که طالبان اوج افراطیت مذهبی ، اوج قوم پرستی ، اوج دشمنی با مدنیت و فرهنگ و اوج دشمنی با زن و تشیع را درجهان به نمایش گذاشته اند . طالبان با صدور دهها فرمان جاهلانه ی ضد انسانی و ضدعقلانیت و مدنیت ، افغانستان تاریخی و مردم علم دوست آن را به بدترین شکل آن به جهان معرفی کرده اند. جهان امروز ، ما را از روی طالبان ، جاهل ترین و نامتمدن ترین مردم جهان قضاوت می نمایند . که این خواست همیشه گی پاکستان بوده است .
ارچند طالبان طی دوسال حاکمیت شان واضح نموده اند که ، فقط حاکمیت تک قومی و تک جنسیتی میخواهند . نه به آموزش و کارزنان علاقه دارند و نه به شرکت سایر اقوام و مذاهب در امور دولتی و اجتماعی ــ سیاسی ؛ اما با وجود آن در اجلاس فرمت مسکوکه مولوی متقی هم در آن شرکت خواهد داشت ، روی حکومت فراگیر قومی ، آموزش و کارزنان و نگرانی های کشورهای منطقه مجدانه تأکید خواهد شد .
درنشست فرمت مسکو در ” کازان ” ، نماینده گان بلند رتبه ی کشورهای قزاقستان ، قیرغیزستان ، تاجیکستان ، ترکمینستان ،اوزبیکستان ، چین ، هند ، ایران و پاکستان شرکت خواهند داشت .
دوسال اخیر نشان داد که طالبان یک گروه تندرو مذهبی – قومی استند که نابودی فرهنگ و عزت افغانستان را در سرلوحه ی وظایف شان قرار داده ، از ظرفیت حکومتداری ساختارمند برخوردار نیستند .
بی تردید طالبان پس از پایان ظرفیت ها و امکانات بجا مانده از نظام قبلی ، افغانستان را وارد مراحل بحرانی تر کرده و مردم کشور را با فقر و تنگدستی بیشتر روبرو خواهند نمود.
و بالاخره ، ترس آن وجود دارد که طالبان با تخریب ساختارهای دولتی که یکی پی دیگر بطور سیستماتیک ادامه دارد و با برخورد دشمنانه با گروه های قومی – مذهبی ، آگاهانه و دستوری مقدمات یک جنگ داخلی دیگر را درافغانستان پی ریزی کنند – جنگی که حتا اسباب از هم پاشی افغانستان را فراهم نماید .