کهن افسانه ها

رسول پویان برآمد آفـتاب از مشـرق دل در سحـرگاهان شب یلـدای تار…

مهدی صالح

آقای "مهدی صالح" با نام کامل "مهدی صالح مجید" (به…

جنگ های جدید و متغیر های تازه و استفادۀ ی…

نویسنده: مهرالدین مشید تعامل سیاسی با طالبان یا بازی با دم…

                    زبان دری یا فارسی ؟

میرعنایت الله سادات              …

همه چیز است خوانصاف نیست !!!

حقایق وواقعیت های مکتوم لب می کشاید  نصیراحمد«مومند» ۵/۴/۲۰۲۳م افغانها و افغانستان بازهم…

مبانی استقلال از حاکمیت ملی در جغرافیای تعیین شده حقوق…

سیر حاکمیت فردی یا منوکراسی تا به حاکمیت مردمی و…

نوروز ناشاد زنان و دختران افغانستان و آرزو های برباد…

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان در جاده های کابل پرسه می زنند؛…

زما  یو سم تحلیل چې غلط؛ بل غلط تحلیل چې…

نظرمحمد مطمئن لومړی: سم تحلیل چې غلط ثابت شو: جمهوریت لا سقوط…

کابل، بی یار و بی بهار!

دکتر عارف پژمان دگر به دامنِ دارالامان، بهار نشد درین ستمکده،یک سبزه،…

ارمغان بهار

 نوشته نذیر ظفر. 1403 دوم حمل   هر بهار با خود…

چگونه جهت" تعریف خشونت" به تقسیم قوای منتسکیو هدایت شدم!

Gewaltenteilung: آرام بختیاری نیاز دمکراسی به: شوراهای لنینیستی یا تقسیم قوای منتسکیو؟ دلیل…

تنش نظامی میان طالبان و پاکستان؛ ادامۀ یک سناریوی استخباراتی

عبدالناصر نورزاد تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان…

بهارِ امید وآرزوها!

مین الله مفکر امینی        2024-19-03! بهار آمــــد به جسم وتن مرده گـان…

از کوچه های پرپیچ و خم  تبعید تا روزنه های…

نویسنده: مهرالدین مشید قسمت چهارم و پایانی شاعری برخاسته از دل تبعید" اما…

سال نو و نو روز عالم افروز

 دکتور فیض الله ایماق نو روز  و  نو  بهار  و  خزانت …

میله‌ی نوروز

یاران خجسته باد رسیده‌ است نوبهار از سبزه کوه سبز شد…

تحریم نوروز ، روسیاهی تاریخی طالبان

                 نوشته ی : اسماعیل فروغی        در لیست کارنامه های…

طالب چارواکو ته دريم وړانديز

عبدالصمد  ازهر                                                                       د تروو ليموګانو په لړۍ کې:           دا ځلي د اقتصاد…

    شعر عصر و زمان

شعریکه درد مردم و کشور در آن نبوُدحرف از یتیم…

مبارک سال نو

رسول پویان بهـار آمد ولی بـاغ وطـن رنگ خـزان دارد دم افـراطیت…

«
»

کوبا، الگوی کشاورزی پایدار به​سوی امنیت غذایی جهان

دبورا ایوتزی (همکار پژوهشی شورای امور نیمکره)

منبع: پایگاه اطلاع​رسانی و تحلیلی شورای امور نیمکره مورخ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۶

مترجم: محمد قربانی

با فروریختن اتحاد شوروی و تحکیم محاصرۀ اقتصادی ایالات متحده، کوبا در اوایل دهۀ ۹۰ میلادی با بحران شدید غذایی مواجه شد و شاهد ریزش بیش از ۳۰ درصد تولید ناخالص ملی​اش بود. برای برون​رفت از این مقطع حساس، که دولت هاوانا قادر نبود به اندازۀ کافی برای مردم مواد غذایی تهیه کند، کوبایی​ها مجبور به ایجاد شیوۀ جدیدی از کشاورزی شدند: کشاورزی شهری، به امید آن​که شیوه​ای پایدار برای استفاده از زمین و تولید غذا باشد. اگرچه این نه حاصل سیاستی آگاهانه و حساب​شده، بلکه ثمرۀ حوادث ناگزیر بود، نتیجۀ این نظم نو مقامات کوبا را به پذیرش اقدامات مشخص و تشویق به گسترش آن سوق داد. این تلاش به کوبا کمک کرد تا نقش پیشگام در کشاورزی پایدار را ایفا کند و نظام تولید مواد غذایی​اش به الگویی برای دیگر کشورهای جهان، به​ویژه جوامع در حال توسعه​ای که می​باید در مقابل دگرگونی​های مخرب محافظت شوند، تبدیل شود.

الگوی کشاورزی پایدار از دل ضرورت زاده شد

در پی فروریختن اتحاد شوروی، کوبا با کمبود شدید نفت، که واردات ارزان آن متوقف شده بود، روبه​رو گشت. جزیره ناگهان به مرحله​ای وارد شد که «دوران ویژۀ زمان صلح» نام گرفت، و سپس با محاصرۀ اقتصادی بی​امان آمریکا سخت​تر شد. حقیقتاً، قانون آزادی کوبا و همبستگی دموکراتیک در سال ۱۹۹۶—معروف به قانون هلمز–برتون—محاصرۀ موجود علیه جزیره را با تحریم​های فوق​العادۀ شرکت​هایی که با کوبا مراودۀ تجاری داشتند، سخت​تر کرد. فقدان مواد سوختی، کودهای شیمیایی و دیگر مواد مورد نیاز کشاورزی، موجب کاهش بازدهی محصولات کشاورزی شد. مطابق داده​های آماری معدل سرانۀ رشد سالانۀ محصولات غذایی بین سال​های ۱۹۸۶ و ۱۹۹۵ تا 5.1 درصد منفی بود. به دلیل کمبود مواد سوختی، کشاورزان به​طور عمده می بایست به نیروی گاوآهن روی می​آوردند. کمبود نفت، تولیدکنندگان را نیز مجبور به کاهش فاصله با مصرف​کنندگان کرد، زیرا استفاده از وسایل نقلیۀ بنزین​سوز و گازوئیل​سوز محدود شد. ساکنان شهرها پیش از دیگران از کمبودها آسیب دیدند، و در واکنش مؤثر به بحران غذا، زمین​های بایر دولتی را برای تولید غذای خود به کار گرفتند. به​علاوه، شهروندان عادی از بالکن​ها، حیاط​خلوت​ها، و پشت​بام​های خود برای کشت [مواد غذایی] و پرورش احشام استفاده کردند. افزون بر این کشاورزان روستایی به​منظور رفع نیاز خود و فقدان سموم و کودهای شیمیایی، شیوه​های کشاورزی بومی را برگزیدند. آن​ها بدون این​که این روش را هدف اصلی خود قرار دهند، کشاورزی پایدار را به​عنوان شیوۀ تولید مواد غذایی به قصد تضمین خوراک قابل دسترس برای همه پیاده کردند. و این در حالی است که منابع طبیعی طوری اداره می​شوند که بوم​سازگان (اکوسیستم) نیازهای امروز و آیندۀ انسان را تأمین کند. این امر مشارکت همۀ کشاورزان، دامپروران، و دیگر روستانشینانی را در بر می​گرفت که از توسعۀ اقتصادی بهره​مند می​شدند. 

کشاورزی پایدار، گسترش و ترویج زراعت شهری راهم شامل می​شود که خود به بهبود امنیت غذایی، دسترسی عادلانه به منابع و ادارۀ مؤثر آن کمک می​کند. دولت کوبا توان بالقوۀ این ابتکار خودجوش شهروندان را درک کرد. دولت خیلی زود با برداشتن چند گام شروع به حمایت و تشویق از کشاورزی شهری کرد. به دنبال آن به تجدید نظر در حقوق مالکیت مبادرت کرد که تغییر قابل توجهی برای نظام سوسیالیستی به شمار می​رود. کوبا به تجدیدنظر جدی در زمینۀ الگوی کار دست زد: تغییری در جهت غیرمتمرکز کردن الگوی تولید و پذیرش این​که کشاورزان مالک منافع حاصل از کار خود باشند؛ امکان بهره​مند شدن از تلاش خود، به​عنوان انگیزه​ای مهم برای کارگرانی که علاقۀ بیشتری به تولید حداکثری داشتند. سازماندهی مجدد تولید کشاورزی عمدتاً شامل تبدیل مزارع بزرگ دولتی به تعاونی​های کشاورزی کوچک​تر و کارآمدتر و توزیع زمین به​صورت «حق انتفاع» به تولیدکنندگان کوچک بود که به کشاورزان حق استفاده از خاک و منافع حاصل از آن را بدون این​که مالک زمین باشند، می​داد. هدف رهبری کوبا بهبود تولید کشاورزی و قطع، اگر نه محو، واردات مواد غذایی به کشور بود. به همین دلیل از تأسیس ادارۀ کشاورزی شهری در وزارت کشاورزی در سال ۱۹۹۴، و نیز گروه ملی کشاورزی شهر و حومه در سال ۱۹۹۸ پشتیبانی کرد. گروه ملی کشاورزی شهر و حومه، مسئول هماهنگی و ترویج و توسعۀ کشاورزی شهری پایدار و مشوق بازیافت مواد مغذی و کودهاست. این جریان چارچوبی برای رهنمودها و اصول بوم​شناختی کشاورزی و راهبردهایی برای تولید فردی کودهای ترکیبی و بذرها، و استفاده از منابع محلی، و حفظ گیاهان ارگانیک محلی برای تولیدکنندگان کوبایی فراهم می​کند. بعدها در سال ۲۰۰۸ دولت جدید رائول کاسترو قانون اصلاحات ارضی ۲۵۹ را تصویب کرد که هدفش توزیع قطعات غیرمولد به​صورت واگذاری حق انتفاع بود. در سال ۲۰۱۱ یک بستۀ اصلاحی به نام لینیآمی​یه​نتوس [به معنی «رهنمودها»] به منظور مدرنیزه​کردن اقتصاد کوبا تأکید فراوانی بر تولید کشاورزی مبذول داشت. سال بعد، در سال ۲۰۱۲ «قانون ۳۰۰» امکان احداث بنا بر روی زمین​های مشمول «حق انتفاع»، درختکاری جنگلی و کاشت درختان میوه را فراهم آورد. مضافاً دولت به ایجاد امکانات بازرگانی برای کشاورزان و دسترسی به کمک​های مربوط به کشاورزی دست زد. ترویج و ترفیع کشاورزی کوبا چنان اهمیتی پیدا کرد که تولید داخلی مواد غذایی مسئلۀ امنیت ملی اعلام شد. 

اتکا به بوم​کشت (Agroecology)

کوبایی​ها به جنبۀ محیط​زیست​خواهانۀ قضیه آگاهی نداشتند. کمبود منابع و درون​داد مزارع، کشاورزان را به آزمون شیوه​های جدید کشاورزی ارگانیک و مهار آفات سوق داد. اصول ارگانیک یا طبیعی به کار گرفته شد و از منابع در دسترس استفاده شد. آن​ها از تناوب زراعی، کشت مخلوط، کود سبز و کاشت گیاهان برای ایجاد پرچین استفاده کردند. علاوه​براین آن​ها از گیاهان ضد شته مانند آویشن، نعنا، جعفری، ذرت یا اُخرا برای کاهش هجوم آفات یا جذب حشرات مفید استفاده کردند. برنامه​های آموزشی دولت از شیوه​های کشاورزی پایدار حمایت می​کند، اما بیش از هر چیز، کشاورزان از دانش سنتی سالمندان یا از خاطرات کودکی​شان بهره گرفته​اند. آن شیوه​های نوینی را می​توانیم کشاورزی بوم​شناختی [بوم​کشت] بنامیم که بیانگر «یک نظام جامع رویکرد به کشت​و​کار و توسعۀ نظام غذایی بر مبنای دانش سنتی، کشاورزی بدیل، و تجربیات نظام غذایی محلی» است. جریان چنان رقم خورد که این الگوی تولید غذایی، از منظر کشاورزی پایدار، ضامن حفظ منابع طبیعی و کمترین اتکا به مواد مصنوعی باشد. شالودۀ بوم​کشت عبارت است از متنوع ساختن محصول و شیوۀ کشت​وکار—از جمله ادغام با دامداری که به ترویج تنوع زیست​شناختی و استفادۀ کاراتر از منابع، مثل آفتاب، آب، خاک و آفات طبیعی یاری می​رساند. متنوع​سازی روندهای طبیعی مانند فتوسنتز [تبدیل انرژی نور خورشید به انرژی شیمیایی در بافت​های زنده]، تثبیت نیتروژن [تبدیل نیتروژن موجود در جوّ به آمونیوم]، جذب فسفر زمین، و افزایش فعالیت​های زیست​شناختی هم در سطح و هم درون خاک را شدت می​بخشد. این متنوع​سازی همچنین نشان​دهندۀ تغییر الگو در کوبا پس از تخصصی​کردن صادرات شکر و فرآورده​های مشتق از آن به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در دوران جنگ سرد می​باشد.

بر اساس گزارش دوسالنامۀ «صندوق جهانی طبیعت» (WWF) تحت عنوان «گزارش سیارۀ زنده» در سال ۲۰۱۶، کوبا سازگارترین کشور با محیط زیست است. درواقع این صندوق شاخص «تأثیرات انسان در محیط​زیست» (Environmental Footprint Index) را ابداع کرد که تلفیقی است از شاخص توسعۀ انسانی و شاخص بهره​برداری از منابع طبیعی. مشخص شد که این جزیره «ردپای سرانۀ بوم​شناختی» (Ecological Footprint per Capita) قابل قبولی دارد، که هم میزان مصرف انرژی و منابع را در نظر می​گیرد و هم شاخص توسعۀ انسانی را. این شاخص​ها نشان می​دهد نظام پایدار تولید مواد غذایی با سطح بالای سواد، متوسط طول عمر بالا، و پایین بودن میزان مرگ​ومیر کودکان، دمساز و سازگار است. 

راهی به​سوی امنیت غذایی در جهان

مطابق داده​های سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) حدود ۷۹۵میلیون نفر در جهان به اندازۀ کافی غذا برای زندگی سالم و فعال ندارند—قریب یک نفر از هر نُه نفر روی کرۀ زمین. این گواه روشنی است بر شکست رواج کشاورزی صنعتی برای دست​یابی به نتیجۀ مطلوب. نظام صنعتی تولید مواد غذایی بر سلامت انسان و نظام​های بوم​شناختی اثر سوء می​گذارد. ارتباط تنگاتنگی میان غذاهای با کیفیت نازل و بیماری​های غیرمسری وجود دارد. چاقی مفرط به بیماری شایع تبدیل شده است. از سال ۱۹۸۰ چاقی مفرط دو برابر افزایش یافته است؛ در سال ۲۰۱۴، ششصدمیلیون نفر بزرگسال به​عنوان چاق مفرط طبقه​بندی شده​اند. این پدیده به جوامع صنعتی محدود نمی​شود؛ تخمین زده می​شود در کشورهای در حال رشد بیش از ۱۱۵میلیون نفر از مشکلات ناشی از چاقی مفرط رنج می​برند. بدتر این​که کشاورزی صنعتی هزینه​های سرسام​آور زیست​محیط به همراه دارد. نه​تنها آفت​کش​ها و کودهای شیمیایی محیط اطراف را آلوده می​کنند، بلکه به افزایش انتشار دی​اکسید کربن، و شتاب سرعت تغییرات اقلیمی دامن می​زنند. از کل گازهای منتشرشده در جوّ بر اثر فعالیت​های کشاورزی، 11.5 درصد به آفت​کش​ها و کودهای شیمیایی ارتباط دارد. بهره​برداری از کشتزارهای صنعتی منتج به بیابان​زایی، جنگل​زدایی، مصرف بی​رویۀ آب و آلودگی آن، تنزل کیفیت خاک، و نیز گرمایش جهانی زمین می​شود. درحقیقت، پیامد زیست​محیطی آن به تولید کشاورزی خلاصه نمی​شود بلکه آلودگی در همۀ مراحل این روند ادامه می​یابد، از نقل و انتقال مواد غذایی گرفته تا فرآوری، و از انبار تا فروشگاه.

به کوبا می​توان به​عنوان یک الگوی پایدار کشاورزی، یک بدیل توسعۀ امنیت غذایی و سلامت محیط زیست نگاه کرد. حتی اگر این توسعه از روی ضرورت به وجود آمده باشد، کشاورزی شهری کوبا به یک الگو برای بقیۀ کشورهای درحال توسعه تبدیل شده است. کوبا دارای یک نظام سوسیالیستی است که در آن حق مالکیت و سیاست​های کشاورزی به شیوۀ متمرکز اداره می شود، شیوه​ای که تفاوت چشمگیری با بقیۀ جهان دارد. درنتیجه، تمام روند تولید به نظارت دولت سپرده شده است، از توزیع زمین، بذر و درون​دادهای کشت​وکار گرفته تا بازاریابی. اما، شواهد موفقیت این کشور در پایدارسازی قابلیت کشاورزی شهری، یا «بوم​کشت شهری» به​مثابۀ روش تولید غذا برای کلان​شهرها و شهرهای کوچک سراسر دنیا چشمگیر است. شهرها معمولاً برای تأمین آب، انرژی و غذا متکی به واردات از منطق روستایی هستند. به این ترتیب، شهرنشینان معمولاً در برابر تغییرات پیش​بینی​ناپذیر، نظیر بحران ملی غذایی ضربه​پذیرتر هستند. لذا، تولید غذا درون یک شهر ممکن است وابستگی شهر به منابع خارجی را کاهش دهد. همچنین کشاورزی پایدار بهبود سلامت انسان را موجب می​شود و مصرف میوه و سبزی تازه را تشویق می​کند. واقعیت این است که در پی دگرگونی​ها در نظام کشاورزی کوبا، کاهش قابل توجهی در میزان فوت ناشی از دیابت و بیماری​های قلبی رخ داده است. شیوع بیماری دیابت از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۶ که تغییر در تولید کشاورزی صورت گرفت ۵۳ درصد کاهش یافت. افزون بر این، کشاورزی شهری می​تواند به اشتغال و ایجاد فرصت​های شغلی برای بخش​های حاشیه​ای جمعیت شهری کمک کند؛ علاوه بر این​ها، ایجاد انجمن​های همه​شمول مزارع شهری می​تواند به نشاط شهر و ارتقای سطح زندگی جمعیت شهری یاری رساند. می​توان افزود کشاورزی پایدار و شهری می​تواند راهی به استقلال غذایی بگشاید، اصطلاحی که برای اشاره به خودکفایی و خودگردانی تولید مواد غذایی به کار می​رود. کشورهای در حال توسعه می​توانند به این موضوع مانند هدفی جذاب، دست​یافتنی و قابل انعطاف به​منظور انتقال منابع مالی از واردات غذا به سرمایه​گذاری​های محلی، نگاه کنند.

بوم​کشت و کشاورزی پایدار می​تواند راه​حل رفع گرسنگی و امنیت غذایی، و نیز نظام تولید غذای قابل انعطاف باشد. به این معنا که مانع عوامل مضر برای محیط زیست می​شود، درعین​حال تأثیرات شدید اقلیمی را که اخیراً رواج بیشتری یافته است، ترمیم می​کند. یافته​های یک بررسی در ناحیۀ اولگین و لاس​توناس چهل روز پس از توفند آیک که در سال ۲۰۰۸ کوبا را در نوردید نشان داد مزارع متنوع​شده در مقایسه با کشتزارهایی که ۹۰ تا ۱۰۰ درصد به​صورت تک​محصولی کشت می کردند، ۵۰ درصد کمتر دچار خسارت شدند. به همین نحو، مزارعی که با مدیریت بوم​کشتی اداره شده بودند ۴۰ روز پس از توفند با سرعت بیشتری (۸۰ تا ۹۰ درصد) ترمیم شدند. درحقیقت اکنون کشورهای بسیاری در حال پیاده​کردن این الگو هستند، نه​تنها در آمریکای لاتین، بلکه در مناطق دیگر جهان، ازجمله کشورهایی مانند لائوس و مالاوی؛ و باید برای حل مشکل افت کیفیت خاک و مبارزه با سوءتغذیه در کشورهایی نظیر هائیتی از این الگو پیروی شود. 

ترویج و اجرای توسعۀ کشاورزی شهری کار دشواری است، زیرا موانع فراوانی در مقابل پیشرفت​های بی​حدوحصر آن وجود دارد. بعضی از موانع عبارتند از دسترسی به زمین، به​رسمیت​شناختن حقوق زمین، دسترسی به آب، بهره​وری نازل زمین، آلودگی، و بی​تجربگی کشاورزان جدید، و نیز حضور محصولات ارزان قیمت یارانه​ای در بازار، که شدیداً مورد حمایت یارانه​های بخش کشاورزی دنیای غرب واقع شده است. همچنین زمین شهری معمولاً کالایی ارزشمندتر از زمین روستایی است و رقابتی سرسختانه بر سر استفاده از آن وجود دارد. کیفیت آبی که مورد نیاز تولید غذاست به​سختی در شهر یافت می​شود. از این گذشته، خاک شهری معمولاً آلوده است و نزدیک جاده​ها و نواحی صنعتی قرار دارد که می​تواند محصولات را آلوده کند. اما، اضطرار ناشی از بحران​های غذایی کشورهای در حال توسعه و تأثیرات منفی حوادث اقلیمی در تولید غذا، بخش مهم کوشش​های اساسی در مسیر ترویج و گسترش کشاورزی پایدار را تشکیل می دهد. 

دفاع از نظام ارزشمند تولیدی در مقابل حملات سرمایه​داران 

مبادلات بازرگانی کشاورزی میان ایالات متحده و کوبا، عمدتاً بر مبنای شکر، اساس روابط دوجانبه طی نیمۀ اول قرن بیستم بود. انقلاب کاسترو با قطع روابط تجاری میان دو کشور وضعیت را تغییر داد. از آن پس، منافع ایالات متحده تأثیری در سیاست کشاورزی کوبا نداشت، هرچند محاصرۀ اقتصادی ایالات متحده علیه کوبا در بخش کشاورزی تأثیر قابل ملاحظه​ای گذاشت. اکنون با آب​شدن یخ روابط دوجانبه [و آغاز فرایند عادی​سازی روابط]، صنعت کشاورزی ایالات متحده به این بازار جدید اشتیاق نشان می​دهد. سؤال این است که آیا بخش ویژۀ کشاورزی کوبا، کشاورزان کوچک و مزرعه​داران خانوادگی، با «هجوم سرمایه​داری» به حیات خود ادامه خواهند داد؟ هم​اینک کوبا از ایالات متحده غذا وارد می​کند. در سال ۲۰۰۰ قانون اصلاح تحریم بازرگانی و افزایش صادرات مجوز فروش بعضی از اقلام غذایی و دارویی را تأیید کرد. معدل صادرات مواد غذایی ایالات متحده به کوبا به ۳۶۵میلیون دلار در سال بین سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ رسید. اما ایجاد محدودیت اعتبار برای خریداران کوبایی امکان تجارت آن​ها را کاهش داد. برداشتن کامل محاصره ازجمله لغو قانون هلمز–برتون فرصت​های بازرگانی وسیعی به وجود خواهد آورد. درعین​حال در نوامبر ۲۰۱۵ «ائتلاف امریکایی کشاورزی برای کوبا» برنامۀ گسترش همه​جانبۀ سرمایه​گذاری کشاورزی را در کشور تاریخاً متخاصم آغاز کرد. گروه​های فراوان وابسته به کسب کشاورزی برای پایان​دادن به محاصرۀ اقتصادی به لابیگری مشغول بودند؛ برای نمونه تولیدکنندگان برنج در آرکنسا به گسترش بازار در کوبا علاقه​مند بودند، زیرا مصرف سرانۀ برنج در کوبا پنج برابر ایالات متحده است. به نظر می​رسد برای فروش محصولات به کوبا، منافع امریکا بر انتقال فناوری و بر کشف رفتار مصرف​کنندۀ کوبایی متمرکز شده است. کوبایی​ها توان این را دارند که مشتری عمدۀ کالاهای ایالات متحده باشند، ولی همچنین می توانند مشتری گوشت، غلات، یا روغن​های خوراکی نیز باشند. اما چه چیزی می​تواند مزیت مهم گشایش تبادلات کشاورزی امریکا برای اقتصاد کوبا به شمار آید؟ تولید کشاورزی کوبا نمی​تواند با تولید صنعتی ایالات متحده رقابت کند، هم از جهت کمیت محصول و هم از نظر قیمت. اولاً، بازشدن درهای واردات به کوبا منجر به ازبین​رفتن نظام درحال شکل​گیری غیردولتی می​شود؛ و کار تولیدکنندگان محلی به ورشکستگی خواهد کشید. ثانیاً، محصولات متعددی وجود دارد که کوبا می​تواند در بازار امریکا به فروش برساند، ازجمله می​توان به تنباکو، رام، میوه​های استوایی، و غذاهای دریایی اشاره کرد. آن​ها می​توانند از جنبۀ کیفی به رقابت بپردازند، از طریق تولید فرآورده​ها به روش​های سنتی و غیرمکانیزه، فرآورده​های غیرتراریخته، و کالاهای جاویژه [که بر بخش کوچکی از بازار و بر نیاز بخش معینی از مشتریان تمرکز دارند]. ثالثاً، کشمکش بین بازار تولید داخلی، قیمت​های محلی، و هزینۀ صادرات کشاورزی را افزایش خواهد داد. تا کنون کشاورزی کوبا بر تولید برای خودکفایی و مصرف داخلی متمرکز بود؛ این خطر وجود دارد که چرخش به سمت صادرات غذا از این منابع غذایی بکاهد و درنتیجه به تنزل سطح زندگی بینجامد. اما آنچه بیشتر از هر چیز ضربه خواهد خورد الگوی پایداری است که کوبا قادر بوده طی بیست سال گذشته توسعه دهد، یک الگوی کشاورزی بر مبنای تولید خُرد، به شیوه​های بومی و سنتی که هنوز به اندازۀ کافی کارآیی رقابت با تولید صنعتی را ندارد، اما در درازمدت اثبات می​شود که برای محیط زیست و تولیدکنندگان مفیدتر است. به نظر می​رسد مبادلات میان نظام​های کشاورزی امریکا وکوبا یکطرفه باشد. به​واقع، در نشست خبری وزارت کشاورزی ایالات متحده که موافقتنامۀ دوجانبۀ کشاورزی هنگام سفر رئیس​جمهور اوباما به کوبا به امضا رسید، هیچ اشاره​ای به کشاورزی بومی یا کشاورزی ارگانیک که نشانی از علاقه​مندی به انتقال فنون کشاورزی پایدار کوبا به ایالات متحده داشته باشد به چشم نمی​خورد. رائول کاسترو دربارۀ سفر اوباما تصریح کرد: «ما دیدگاه​هایمان دربارۀ استقلال و عدالت اجتماعی را انکار نمی​کنیم، یا حتی یکی از اصولمان را زیر پا نمی​گذاریم، یا یک میلی​متر از سنگر دفاع از استقلال ملی عقب​نشینی نخواهیم کرد. ما اجازه نخواهیم داد کسی برای مداخله در امور داخلی​مان ما را تحت فشار بگذارد. ما برای استقلالمان هزینه​های گزافی پرداخته​ایم.» دو حادثۀ مهم در رهبری دو کشور، درگذشت فیدل کاسترو و انتخاب دانلد ترامپ، آیندۀ روابط کوبا و امریکا را با تردید فراوان روبه​رو ساخته است. چه عادی​سازی ادامه یابد چه عقبگرد جدیدی رخ دهد، دولت کوبا علاقه​ای به دست​برداشتن از شیوۀ تولید کشاورزی​اش ندارد و آماده است با «نفوذ سرمایه​داران» مقابله کند.

حمایت از کشاورزی پایدار

کشاورزی پایدار و شهری پاسخ منطقی کوبایی​ها به محدودیت​های منابعشان بود. فنون کشاورزی سنتی با درون​داد نازل، بر مبنای مهار آفت​های ارگانیک و تنوع بذر، ستون اصلی تولید مواد غدایی بومی در کوباست. این نظام همچنین صرفه​جوترین در مصرف منابع، پاسدار پاکی محیط زیست، از نظر اجتماعی همه​شمول، و الگویی است که کشورهای دیگر باید دنبال کنند. این نظام به​راستی برای امنیت غذایی و توسعۀ پایدار کلان​شهرها و شهرهای بزرگ در سراسر جهان، و به​ویژه برای کشورهای درحال توسعه اهمیت دارد. نمونۀ کوبایی بی​عیب​ونقص نیست و با مشکلاتی دست به گریبان است، اما با چالش​های بزرگی درخصوص جامعه و سلامت محیط زیست حتی به​طور ناخواسته روبه​رو شده است. بلاتکلیفی جدید دربارۀ آیندۀ روابط کوبا و امریکا تعداد کثیری از تجار امریکایی علاقه​مند به تجارت با کوبا، خاصه در بخش کشاورزی جزیره را در انتظار باقی گذاشت. به​هرحال، نمونۀ کشاورزی پایدار کوبا حتماً باید ترویج و حمایت شود و گسترش یابد. سؤال این است: چگونه در اوضاع جاری گشایش روابط با امریکا چنین عملی باید انجام گیرد؟ این شیوۀ تولید غذا ممکن است تنها بدیل برای بسیاری از کشورهای درحال توسعه​ای باشد که درحال نبرد با گرسنگی و کسب توانایی و اطمینان لازم جهت حفظ جمعیتشان و فرصتی برای زندگی در جهانی پایدار هستند.