نقاط داغ کرۀ زمین

در کجا و چرا سوزانتر است؟
اولگ سرگئییف (OLEG SERGEEV)روزنامهنگار، نویسنده
ا. م. شیری- نظام سرمایهداری بطور کلی، امپریالیسم بالاخص، برای بقاء و دوام خود به تاراج و غارتگری نیاز دارد. و هر گاه برای منافع نامشروع خود خطری احساس کند؛ دچار رکود و بحران شود، به جنگافروزی روی میآورد. جنگ خشنترین نوع تروریسم است. سرمایهداری به ذات خود موجد و مروج تروریسم است.
* * *
جهان به دورۀ جنگهای طولانی وارد شده است
مخارج نظامی جهانی در سال ٢٠٢٣ با افزایش ۶ و ٨ دهم درصدی نسبت به سال قبل، به رقم رکورد ٢ تریلیون و ۴٠٠ میلیارد دلار رسید. مسابقۀ تسلیحاتی در حال شتاب گرفتن است و بودجۀ نظامی در همه جا به سرعت در حال افزایش است. با این حال، تنها این نیست که جنگ جهانی واقعی را نزدیکتر میکند.
نظام مالی و اقتصادی آمریکا پایه و اساس کل نظام جهانی امروز را تشکیل میدهد. بنابراین، دادههای فوق که با استناد به اقتصاد آمریکا ارائه شده، به درک درست ماهیت مشکلات موجود در اقتصاد جهانی کمک میکند.
در حال حاضر، هر ١ دلار بدهی جدید دولت آمریکا تنها ۵٨ سنت از تولید ناخالص داخلی را پوشش میدهد که نزدیک به پایینترین سطح در تاریخ است. برای مقایسه: فقط نیم قرن پیش، در دهۀ ١٩۶٠، این رقم به ٩ دلار و ٨٠ سنت و در سال ٢٠٠٠ به ۴ دلار رسید. طی دو دورۀ اخیر ریاست جمهوری (٢٠١۶-٢٠٢۴)، در حالی که تولید ناخالص داخلی آمریکا فقط ۶.۶ تریلیون دلار افزایش یافت، بدهی ملی آن ١١ تریلیون و ۶٠٠ میلیارد دلار افزایش یافت.
معلوم میشود که بموازات افزایش شتابان بدهی آمریکا، بهرهوری اقتصاد آن در حال کاهش است. و به تبع آن، برای اینکه اقتصاد را در حالت سیاه نگه دارند، آمریکاییها باید بدهی خود را به طور مداوم و تزایدی افزایش دهند یا فوراً یک فکر خارقالعاده بکنند. اگر هیچ یک از ایدههای ابداعی تیم «تکنوکرات» ترامپ قابل اجرا نباشد، جنگ جهانی واقعی اجتنابناپذیر خواهد بود. با این حال، حتی در صورت حصول موفقیت، تضادهای انباشته شده در دنیای مالی، همراه با پیشرفت تکنولوژیک تحت حمایت ترامپیستها، که تعداد زیادی از مردم را در این سیاره «در دریا» رها میکند، ناگزیر به یک بحران اجتماعی گسترده منجر خواهد شد. هم اکنون، جهان تعادل خود را در آستانۀ آن حفظ میکند.
امروزه دو درگیری حاد با مشارکت مستقیم دو قدرت هستهای (روسیه، اسرائیل) روی کره زمین جریان دارد. با این حال، با ظهور فرصتها برای حل آنها، درگیریهای بالقوه جدید، بلافاصله در تمام نقاط جهان- آفریقا، خاورمیانه، قفقاز، آمریکا، آسیای جنوب شرقی، قطب شمال پدیدار خواهد شد. شاید به این دلیل، رئیس سازمان نظامی آلمان خواستار آمادگی برای جنگ در اروپا شد. علاوه بر این، همۀ درگیریهای کنونی (اوکراین، فلسطین) بیشتر و بیشتر ادامه خواهد یافت. در واقع، جهان دیگر وارد دوران جنگ شده است. از میان مناطق مستعد درگیریهای مسلحانۀ انفجاری میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
در جنوب صحرای آفریقا، بیش از ۶٠٠ میلیون نفر بدون برق زندگی میکنند. آنها حتی نمیتوانند شبها با چراغ نفتی درس بخوانند، از وسایل برقی استفاده کنند، تلفنهایشان را شارژ کنند، و غیره. جوانان از آنجا فرار میکنند، در مقابل آنها حصار میکشند، قایقهای حامل آنها در دریای مدیترانه غرق میشوند و… برنامۀ «ماموریت ٣٠٠» تحت حمایت بانک جهانی قصد دارد حداقل نیمی از این افراد (٣٠٠ میلیون نفر) را تا سال ٢٠٣٠ با برق تأمین کند. برای این کار تنها ٩٠ میلیارد دلار لازم است. یعنی هزینۀ برقرسانی به تمام این منطقۀ وسیع قارۀ سیاه و کمک به همۀ ۶٠٠ میلیون نفر فقط ١٨٠ میلیارد دلار خواهد بود! مبلغ ١٨٠ میلیارد دلار برای روشنایی و توسعه را با صرف ٢ تریلیون و ۴٠٠ میلیارد دلار برای تسلیحات و هزینههای نظامی جهان مقایسه کنید…
بر اساس گزارش یونسکو، در آفریقا، حدود ١٠٠ میلیون کودک به آموزش دسترسی ندارند. کل هزینههای لازم برای فراهم کردن امکانات آموزشی برای این کودکان، شامل احداث مدارس، پرداخت حقوق معلمان و تهیۀ وسایل آموزشی، سالانه ٣٠ میلیارد دلار برآورد میشود. این مبلغ فقط برای اطمینان از دسترسی کودکان آفریقا به آموزش ابتدایی لازم است، که خود این، در واقع یک گام مهم در جهت بهبودی زندگی آنها و آیندۀ منطقه است.
باز هم، بنا به تخمین یونسکو، فقدان آموزش و شکافهای مرتبط با آن در آفریقا، سالانه ١٠ تریلیون دلار به اقتصاد جهان خسارت وارد میکند. یعنی با ٣٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری در آموزش پایه برای کودکان آفریقا، میتوان سالانه ١٠ تریلیون دلار صرفهجویی کرد! با این حال، دولتهای حاکم، ٨٠ برابر بیشتر از هزینۀ تحصیل کودکان، برای تسلیحات خرج میکنند. در نتیجه، مسابقۀ تسلیحاتی شتاب میگیرد، بودجههای نظامی به سرعت افزایش مییابد، نیروهای امنیتی و شرکتهای نظامی-صنعتی شادمانی میکنند و اظهارات در خصوص علاقهمندی به جنگ با همسایگان یا کشورهای نامطلوب مانند آب از سرازیری تند جاری میشود.
در اواخر ماه مارس، اواریست ندایشیمیه [Evariste Ndayishimiye]، رئیس جمهور بروندی گفت، رواندا قصد دارد به بروندی حمله کند. همزمان با این بیانات، گروه تروریستی جهادی الشباب، شعبۀ آفریقایی القاعده در حال جنگ برای تصرف پایتخت سومالی بود، جنگ دیگری از ابتدای سال در سودان (بین دولت و ارتش حامدتی) در جریان است و آمریکا و متحدانش یمن را بمباران میکنند. و در عین حال، مرتب اظهاراتی مبنی بر این شنیده میشود که پس از آتشبس در اوکراین، جنگ و خونریزی گسترده از اروپای شرقی به منطقۀ دیگری منتقل خواهد شد.
خاورمیانه با داشتن نیم میلیارد نفر جمعیت، بیکاری بالا و تعداد زیاد جوان و همچنین با درگیریهای مذهبی، قومی و سیاسی از قبل آمادهشده، در کشورهای زیر، کاندید شماره یک است:
اسرائیل – جنگ در نوار غزه و رویارویی فزاینده با ایران، به علاوه تصرف سرزمینهای «بیصاحب» سوریه در جنوب غربی این کشور و نسلکشی واقعی در نوار غزه؛
سوریه – جهادیها در قدرت، پاکسازی قومی و جدایی طلبی در برخی مناطق؛
لبنان – جنگ با اسرائیل، سوریه و درگیریهای قومی؛
امارات متحده عربی– عملا جزیره سقطری یمن را ضمیمه کرده و سیاست تجزیۀ یمن دنبال میکند؛
یمن – بمباران ائتلاف غربی و جنگ زمینی؛
ایران– خطر حملۀ اسرائیل، در عین حال وزارت خارجۀ این کشور میگوید که درگیری با آمریکا اجتناب ناپذیر است؛
مصر – بر اساس اظهارات استیو ویتکاف، نمایندۀ ویژۀ آمریکا، این کشور به دلیل مشکلات اجتماعی، برای انفجار از درون آماده است.
در گزارش داووس ٢٠٢۵ آمده است که ١٠ سال آینده نه «آرام» خواهد بود و نه حتی «باثبات». اکثر کارشناسان این ساختار جهانی با این رزیابی موافقند.
در عین حال، در حالی که همۀ چشمها به درگیریهای خاورمیانه و اوکراین دوخته شده، دهها جنگ و بحران دیگر در سراسر جهان ادامه دارد. بر اساس برآوردهای گاردین انگلیس، تعداد درگیریها در پنج سال گذشته دو برابر شده و خشونتهای سیاسی در سال ٢٠٢۴ نسبت به سال ٢٠٢٣، ٢۵ درصد افزایش یافته است. پیامدهای این درگیریها یک هشتم جمعیت سیاره را تحت تأثیر قرار داده است.
با وجود این پسزمینه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تقریباً بلافاصله پس از انتخاب مجدد، تهدید کرد که گرینلند و کانال پاناما را تصرف و کانادا را به آمریکا «ضمیمه» خواهد کرد. در عین حال، ایلان ماسک و تیم ترامپ حتی این واقعیت را پنهان نمیکنند که آمریکاییها را برای یک جنگ جدید آماده میکنند و به همین دلیل هر از گاهی مطالبی با این روحیه منتشر میکنند که «برنامههای تسلیحاتی آمریکا باید کاملاً بازنگری شوند. استراتژی کنونی ساخت تعداد کمی سلاح با هزینۀ بالا برای جنگیدن در جنگ دیروز است. تا زمانی که تغییرات فوری و چشمگیر روی ندهد، آمریکا در جنگ بعدی کاملاً شکست خواهد خورد».
در این زمینه، یادآوری بیانیۀ نیکولاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا در ماه ژانویه مبنی بر حمله به پورتوریکو همراه با نیروهای برزیلی به قصد آزادسازی این کشور از اشغال آمریکا («آزادی پورتوریکو نزدیک است و ما به آن دست خواهیم یافت») و همچنین بازداشت یک گروه تروریستی مرکب از هفت مزدور خارجی (از جمله، سه اوکراینی) که قصد انجام حمله تروریستی بمنظور بیثبات کردن ونزوئلا را داشتند، خالی از لطف نیست – همۀ اینها در متن آرزوهای «پانآمریکایی» دولت جدید آمریکا اعلام شده است (ونزوئلا یکی از جنجالیترین تاختگاهها در دورۀ پیشین ریاست جمهوری ترامپ بود).
همچنین، دو میلیون اسلامگرای تا دندان مسلح به سلاحهای به جا مانده از آمریکاییها و ناتو به ارزش ٨۵ میلیارد دلار در افغانستان، بحران سیاسی در پاکستان و بالکان (عمدتاً در بوسنی)، اعتراضات گسترده در ترکیه و سرکوب مخالفان سیاسی، اعلام رژیم رجب طیب اردوغان مبنی بر بازنگری نتایج جنگ جهانی اول و تهدید کردهای سوریه به انجام عملیات نظامی، تهدیدهای باکو برای نابودی «فاشیسم ارمنی» همراه با ارمنستان و بازگشایی گذرگاه به سمت نخجوان به هر نحوی… را نباید فراموش کرد.
هر یک از این درگیریها با نیروهای خارجی و منافع اقتصادی صاحبان قدرت در هم تنیده است. اگر همۀ اینها واقعاً شعلهور شود، مدت طولانی خواهند سوخت و پس از خاموشی آنها، جهان بطور کلی متفاوت خواهد بود.
٢ اردیبهشت- ثور ١۴٠۴