نجیب اسطوره زمان است
اگر گوییم دکتور نجیب الله مبرا از اشتباهات بود، گزافه گویی کرده ایم. او هم مانند هر انسانی لغزش هایی داشته است. اما خرد و تجربه، او را به واقع گرایی، شناخت روشن از جامعه، اکتشاف راه های وارسته گی از دگم ها و گذار به گفتمان حل مسالمت آمیز مصیبت های تحمیل شده بر کشور برد.
او جریان های پیرامون کشور، اعم از دوست و دشمن و دوست دشمن گشته، و همچنان مخالفان درون حاکمیت را به وضاحت می دید و در چنین ماحولی بار گران مسوولیت نجات کشتی شکسته را با ضمیر بیدار بر دوش می کشید.
او با تلاش های پیگیر و با گذشت های غیر متعارف، تا گذشت از مقامش، راه حلی را به همکاری ملل متحد فرمول بندی کرد که در صورت پیاده شدن آن از فاجعه هایی متعاقب که این ملت زجر کشیده متحمل شد، اجتناب صورت گرفته می توانست.
با سوگ و درد، خنجر عقبی در تبانی با روسیه، همه تلاش ها و گذشت ها را ضرب صفر کرد و راه را برای حکم روایی عقب گرایان، مطابق با جور آمدهای روسیه، پاکستان، ایران و امریکا، هموار گردانید.
حوادث بعد از آن، از چور و چپاول همه شمول و جنگ های میان تنظیمی، تا کشتارهای جمعی، شکنجه های غیر انسانی ابداع شده از سوی تنظیم ها، ویرانی، بر بادی و اجبار به کوچ های جمعی، تا هجوم طالبان و شکنجه و شهادت رییس جمهور نجیب الله و برادرش احمدزی از سوی طالبان و بلند پایه گان استخبارات پاکستان و پیش آمد های بعد ازان، تا به هجوم امریکا و متحدانش بر افغانستان و ادامه ی خونریزی و بی عدالتی تا به امروز ، اگر نتیجه و پیامی برای تاریخ و مردم داشته همین است که:
نجیب برحق بود.
او این آینده را از پیش می دید و در تلاش اجتناب از ان بود.
نجیب امروز به اسطوره مبدل گشته، او سمبول وطن دوستی، مدیریت، قیادت، مصالحه و تسلیم ناپذیری تا آخرین نفس، شناخته شده است.
بدا به حال کسانی که توطئه کردند و نزد ضمیر و فرزندان خود شان شرمسار اند.
بیایید بزرگداشت آن بزرگ مرد را با پیاده کردن آرزوهای او، از طریق مبارزه به منظور مصالحه و قطع خونریزی، ترقی و رفاه اجتماعی در یک افغانستان مستقل دارای حاکمیت ملی، وحدت ملی، قانون مداری و فارغ از نفوذ بیگانه گان، تا آخرین نفس با گرمی و صلابت به پیش بریم.
نجیب در قلب تاریخ کشور زنده می ماند.