كشفالحال نادر اخبارهای کابل که درین روزها بمن رسیده است. عاید باین دورافتاده از وطن خیلی تحریرات عجیبی را داراست. این تحریرات يك سلسله بیانات رکیک و دشنامهای غلیظ است که نظام مطبوعات هیچ حکومت مهذب نمیتواند آنرا اجازه بدهد. يك دسته حملات و اتهامات است که هیچ اساس ندارد. قبل از آنکه دروغبافیهای مذکور را تردید کنم، يك نکته بسیار مهم را به دنیا پی برده عنوان داراست و آن این است.کامیابی جرنیل بیوفا و نمكناشناس من، محمد نادر بر دو وعدۀ او مبتنی بود. یکی بنام من و برای من خدمت کردن را وعده داده بود و اعلان نموده بود که نه خودش و نه از خاندان او ارادۀ سلطنت را ندارند و اگر او را مجبور کنند نیز قبول نخواهد کرد و این وعدۀ خودرا همه وقت به قسمهای شدید تحکیم مینمود. دوم رضا و رای ملت را شرط نهاده و قلع و قمع حکو مت بچه سقا را به سبب اینکه جهل و استبداد و برخلاف راه ملت بود، مقصد خود نشان میداد.بعد از آنکه این وعدهها را اعلان و تصریح و تاکید کرد؛ ملت همراهی او را اختیار و لهذا مشارالیه موفق شد. به مجرد موفقیت، هیچکدام ازین وعدهها را ایفا نه کرد، بلکه ذکر هم نکرد. در اعلانهای خود میگوید که ملت اورا مجبور ساخته ولی تمام افغانستان میداند که چند نفر در سلامخانه موجود بود و آنها حیثیت نمایندگی ملت را چقدر داشتند و آنها چه گفتند. آیا ملت غیور قندهار، گروه دزدان را در قندهار بنام کدام شخص مغلوب ساختند و بیرق کدام شخص را برپا نمودند. ملت از اعلان نادرخان آزرده شده و از آن رو اورا بدعهد، نمك حرام و بیوفا خطاب دادند و خواهند داد. Share on FacebookTweetFollow us