فرار از ماموریتهای نامشخص/جیدیونس معاون دونالد ترامپ در سخنانی استراتژی دولت ترامپ در استفاده از نیروی نظامی را تشریح کرد

سخنرانیهایی از این دست، سخنرانیهایی معمولی نیستند. سخنرانی جیدیونس، معاون رئیسجمهوری آمریکا در آکادمی نیروی دریایی، دربردارنده چارچوبی از سیاستخارجی آمریکا و نقش نیروی زمینی در این سیاست است.

سخنرانیهایی از این دست، سخنرانیهایی معمولی نیستند. سخنرانی جیدیونس، معاون رئیسجمهوری آمریکا در آکادمی نیروی دریایی، دربردارنده چارچوبی از سیاستخارجی آمریکا و نقش نیروی زمینی در این سیاست است. آنچه که ونس در این سخنرانی گفته، منعکسکننده قصد دولت ترامپ برای ایجاد یک چرخش بزرگ در نگاه ایالات متحده به استفاده از نیروی نظامی در جهت حفظ منافعش در سراسر جهان است. نگاه انزواگرایانه در این سخنان کاملاً مشهود است. ونس علیه دخالتهای نظامی آمریکا در خارج از خاک خود سخن میگوید.
طبق سخنان ونس، ایالات متحده در دولت ترامپ از ورود به درگیریهای نظامی طولانیمدت فراری است و صرفاً زمانی از نیروی نظامی استفاده میکند و وارد جنگ میشود که استراتژی خروج برای آن تعیین شده باشد. این سیاست، به کلی با سیاستی که دولتهای آمریکا در 25 سال گذشته در پیش گرفته بودند، تفاوت دارد. ترجمه این سخنرانی برای آشنایی بیشتر
با دیدگاههای سیاستگذاران آمریکایی در دولت ترامپ ارائه میشود.
همیشه خطرناک است که به یک سیاستمدار میکروفن بدهید اما میدانم که من یکی از آخرین چیزهایی هستم که بین شما و ماموریت و مدرکتان قرار دارد. بنابراین از روی احترام، فقط میخواهم بدانید که این سخنرانی فقط سهساعتونیم یا چهار ساعت طول خواهد کشید. امیدوارم همه شما کِرِم ضد آفتاب خود را آورده باشید زیرا اینجا هوا روشن است.
شما، همه محصول یک میراث باورنکردنی هستید. افرادی که سخت تلاش کردند تا به شما آموزش خوب، غذا روی میز و حس مهم بودن بدهند. افرادی که شما را به کلیسا، به تمرینها، به جلسات تدریس خصوصی بردند. افرادی که وقتی در سختی بودید برای شما دعا کردند و در لحظاتی مانند امروز با شما جشن گرفتند. بیشتر شما به اندازه کافی خوششانس هستید که کسی را اینجا دارید تا با شما جشن بگیرد. برخی از شما ندارید. اما چه آنها اینجا با شما باشند و چه نباشند، بهترین توصیهای که میتوانم به شما بدهم این است که زندگی خود را در ناوگان با روحیه قدردانی آغاز کنید.
در سخنرانیهایی مانند این، مرسوم است که افرادی مانند من تبریک بگویند و شاید کمی نصیحت کنند. البته، من هم دقیقاً همین کار را میکنم. اما شما فقط فارغالتحصیلان یک دانشگاه معمولی نیستید که در شرف شروع کار در بخش خصوصی هستند. من فقط یک سخنرانی سیاسی ارائه نمیدهم. من معاون رئیسجمهور شما هستم و به محض اینکه با مدرک و حکم خود از این دانشگاه خارج شوید، افسران نیروی دریایی ایالات متحده و سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده خواهید بود. این خارقالعاده است.
شما مردان و زنان، رهبران ما در نیروهای مسلح ما خواهید بود. بنابراین، درحالیکه من و رئیسجمهور ترامپ به خاطر این دستاورد باورنکردنی به شما تبریک میگوییم، فکر کردم مناسب است که کمی در مورد اینکه من و رئیسجمهور در مورد ماموریت شما در این دوران جدید و بسیار خطرناک برای کشورمان چگونه فکر میکنیم، با شما صحبت کنم.
هفته گذشته، رئیسجمهور سفری بسیار تاریخی به خاورمیانه داشت و با سران کشورهای قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی دیدار کرد. بیشتر تیترها بر تریلیونها دلار سرمایهگذاری جدید که رئیسجمهور برای کشورمان تضمین کرده بود، متمرکز بود و البته این نکته مهمی است اما من در واقع فکر میکنم مهمترین بخش آن سفر این بود که پایان یک رویکرد چنددههای در سیاست خارجی را رقم زد که به نظر من گسستی از سابقهای است که توسط پدران بنیانگذار ما ایجاد شد.
ما یک تجربه طولانی در سیاست خارجی خود داشتیم. براین اساس که دفاع ملی و حفظ اتحادهایمان را با ملتسازی و دخالت در امور کشورهای خارجی معاوضه میکردیم. حتی زمانی که آن کشورهای خارجی ارتباط بسیار کمی با منافع اصلی آمریکا داشتند. آنچه از رئیسجمهور ترامپ میبینیم، یک تغییر نسلی در سیاست است که پیامدهای عمیقی برای کاری دارد که از تکتک شما خواسته خواهد شد انجام دهید.
درسهایی از سیاستخارجی گذشته
اکنون، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سیاستگذاران ما فرض کردند که برتری آمریکا در صحنه جهانی تضمین شده است. برای مدت کوتاهی، ما یک ابرقدرت بدون رقیب بودیم و باور نداشتیم که هیچ کشور خارجی بتواند برای رقابت با ایالات متحده آمریکا به پا خیزد. بنابراین رهبران ما قدرت سخت را با قدرت نرم معامله کردند. ما ساخت چیزها را متوقف کردیم؛ همه چیز، از اتومبیل گرفته تا رایانه و سلاحهای جنگی. ما ساخت کشتیهایی که از آبهای ما محافظت میکنند و سلاحهایی که در آینده استفاده خواهند داشت را متوقف کردیم. چرا این کار را کردیم؟ خب! بسیاری از ما معتقد بودیم که ادغام اقتصادی بهطور طبیعی با شبیهتر کردن کشورهایی مانند جمهوری خلق چین به ایالات متحده، به صلح منجر میشود.
با گذشت زمان، به ما گفته شد که جهان صرفنظر از فرهنگ یا کشور، به سمت مجموعهای یکنواخت از آرمانهای بیروح، سکولار و جهانی همگرا خواهد شد. کسانی که نمیخواستند همگرا شوند سیاستگذاران ما را مجبور کردند هدف خود را به همراه کردن آنها با توسل به هر ابزاری قرار دهند.
بنابراین، به جای اینکه انرژی خود را صرف واکنش به ظهور رقبای جدید مانند چین کنیم، رهبران ما کاری را دنبال کردند که تصور میکردند برای ابرقدرت برتر جهان آسانتر خواهد بود. ساختن چند دموکراسی در خاورمیانه چقدر میتواند سخت باشد؟ خب، معلوم شد که تقریباً به طرز عجیبی سخت و به طرز باورنکردنی پرهزینه است
و این سیاستمداران ما نبودند که عواقب چنین محاسبه اشتباهی را متحمل شدند. این مردم آمریکا بودند که تریلیونها دلار متضرر شدند اما بیش از هر کسی، این هزینه را افرادی که همین چند سال پیش در جایگاه شما بودند، یعنی اعضای ارتش ما و خانوادههایشان، متحمل شدند. دهها هزار جنگجو که وقت، انرژی گرانبها و در برخی موارد، جان خود را در حین انجام وظیفه فدا کردند؛ آنها کسانی هستند که هزینه شکستهای گذشته را متحمل شدند.
رهبران ما اهداف استراتژیک واضح و روشن را به خاطر ایدههای انتزاعی بلندپروازانه و اغلب نامنسجم خودشان رها کردند. بهعنوان مثال، اینگونه بود که ما در نهایت به دنبال ساخت یک اسکله ۲۳۰ میلیون دلاری در غزه رفتیم که در مجموع ۲۰ روز کارآیی داشت و در عین حال بیش از ۶۰ عضو ارتش آمریکا در ساخت و نگهداری این اسکله زخمی شدند. دولت ما توجه خود را از رقابت با قدرتهای بزرگ برداشت و برای رویارویی با یک دشمن همتا آماده نشد. در عوض، ما خود را وقف وظایف پراکنده و بیسروته کردیم. مانند جستوجو و ترور تروریستهای جدید؛ آنهم در حین ایجاد کردن رژیمهای جدید.
بازگشت به استراتژی منظم
حالا میخواهم واضح سخن بگویم. دولت ترامپ این مسیر را معکوس کرده است. دیگر خبری از ماموریتهای نامشخص نیست. دیگر خبری از درگیریهای بیپایان نیست. ما در حال بازگشت به یک استراتژی مبتنی بر واقعگرایی و محافظت از منافع ملی اصلی خود هستیم. البته این سیاست، به معنای نادیده گرفتن تهدیدها نیست. اما به این معنی است که ما با نظم و انضباط به تهدیدها نزدیک میشویم و وقتی شما را به میدان نبرد میفرستیم، این کار را با مجموعهای از اهداف بسیار مشخصی که در ذهن داریم، انجام میدهیم.
در نظر بگیرید که چگونه این موضوع در آخرین درگیری بزرگی که با حوثیها در خاورمیانه داشتیم، به وقوع پیوست. ما با یک هدف دیپلماتیک روشن وارد نبرد با حوثیها شدیم. نه اینکه پرسنل نظامی خود را درگیر یک درگیری طولانیمدت با یک بازیگر غیردولتی کنیم. بلکه قصد داشتیم با مجبور کردن حوثیها به توقف حملاتشان به کشتیهای آمریکایی، آزادی ناوبری آمریکا را تضمین کنیم. این دقیقاً همان کاری است که ما انجام دادیم.
ما این هدف را از طریق نیروی عظیم علیه اهداف نظامی حوثیها دنبال کردیم. تنها در ۱۰۰ روز اول دولت ترامپ، توانستیم در درگیریای که تقریباً دو سال ادامه داشت، به آتشبس برسیم. اینگونه باید از قدرت نظامی استفاده شود. قاطعانه اما با یک هدف مشخص. ما باید در تصمیمگیری برای ضربه زدن محتاط باشیم، اما وقتی ضربه میزنیم، محکم ضربه میزنیم و قاطعانه عمل میکنیم، و این دقیقاً همان چیزی است که ممکن است از شما بخواهیم انجام دهید.
اکنون، این تغییر در تفکر از جنگهای صلیبی ایدئولوژیک به یک سیاست خارجی اصولی، به بازگرداندن اعتبار بازدارندگی آمریکا در سال ۲۰۲۵ و پس از آن کمک خواهد کرد. در دولت ترامپ، دشمنان ما اکنون میدانند وقتی ایالات متحده خط قرمزی تعیین میکند، آن را اجرا خواهد کرد و وقتی ما درگیر میشویم، این کار را هدفمند، با نیروی برتر، با سلاحهای برتر و با بهترین افراد انجام میدهیم.
آینده جنگ و فناوری
اجازه دهید چیزی در مورد سلاحها و آینده جنگ بگویم. البته، اولویت این دولت نهتنها حفظ، بلکه گسترش برتری تکنولوژیکی ارتش ایالات متحده بر دشمنان ما در سراسر جهان است. پس از جنگ سرد، آمریکا از تسلط تقریباً بلامنازع بر منابع مشترک، حریم هوایی، دریایی، فضا و فضای مجازی برخوردار بود. اما دوران تسلط بلامنازع ایالات متحده به پایان رسیده است.
امروزه، ما با تهدیدات جدی روبهرو هستیم و چین، روسیه و سایر کشورها مصمم هستند که ما را در هر حوزهای، از ایدهپردازی گرفته تا مدار پایین زمین و زنجیرههای تأمین و حتی زیرساختهای ارتباطی، شکست دهند. فناوری هزینههای اختلال ایجاد کردن را کاهش داده است، بنابراین همه ما باید باهوشتر باشیم. ما باید مطمئن شویم که وقتی نیروهای خود را به جنگ میفرستیم، این کار را با ابزارهای مناسب انجام میدهیم. دیگر نمیتوانیم فرض کنیم که تعاملات ما بدون هزینه خواهد بود.
به همین دلیل است که دولت ترامپ در حال سرمایهگذاری در تکنولوژی، پاداش دادن به افراد ریسکپذیر در وزارت دفاع و سادهسازی تهیه تسلیحات برای قرن جدید است. سرمایهگذاری در ساخت سلاحهای پیشرفته مانند موشکهای هایپرسونیک مهم است، اما فناوریهای کمهزینه و تأثیرگذاری که در حال حاضر میدان نبرد را متحول میکنند، مانند پهپادها نیز به همان اندازه مهم هستند.
ضمناً، وقتی در مورد نوآوری صحبت میکنیم، باید گفت که این نوآوری فقط در آزمایشگاه یک پیمانکار دفاعی اتفاق نمیافتد. نوآوری بهطور فزایندهای در همان میدانهای نبردی که شما سربازان آن را مدیریت خواهید کرد، اتفاق میافتد؛ بهطوری که شما فقط دریافتکننده فناوری نیستید. شما فقط اپراتور نیستید. شما در این قرن جدید در حال توسعه ابزارها خواهید بود.
قانونگذاران و افسران ارشد نظامی ما باید یاد بگیرند که با دنیایی از پهپادهای ارزان، موشکهای کروز در دسترس و حملات سایبری که خسارات زیادی به داراییهای نظامی و اعضای سرویس ما وارد میکنند، دست و پنجه نرم کنند و شما فارغالتحصیلان که امروز اینجا جمع شدهاید، راه را برای بقیه ما رهبری خواهید کرد.
خدمت نظامی شما چالشها و عرصههای جدیدی را به همراه خواهد داشت. از جمله مواردی که حتی برای کسانی که قبل از شما خدمت کردهاند، آشنا هم نیستند. شما تجهیزات جدید، سیستمهای جدید و فناوری جدید را به کار خواهید گرفت و از طریق این تجربیات، این شما هستید که یاد خواهید گرفت، به دیگران آموزش خواهید داد و به نیروهای مسلح و کل کشور ما کمک خواهید کرد تا با آیندهای که با آن روبهرو هستیم، سازگار شوند.
سرمایهگذاری در رهبری نظامی آمریکا
اکنون، آموزش فوقالعادهای که دریافت کردهاید، سرمایهگذاری مردم آمریکا است؛ سرمایهگذاری نهتنها در شجاعت شما، بلکه در قدرت ذهن شما و رهبری شما. زیرا ملت شما با دانستن اینکه ما درخشانترین استراتژیستها و تاکتیکدانها را در اختیار داریم، شبها آسودهتر میخوابند. مردان و زنانی مانند شما، به اندازه کافی درخشان هستند که میتوانند در جنگهای فردا پیشدستی کنند و در صورت لزوم، بجنگند و پیروز شوند و از آنجایی که تغییرات فناوری همچنان میدان نبرد را تغییر میدهد، این امر اهمیت سرمایهگذاری در سرمایه انسانی ارتش ما – یعنی شما – و رفاه جنگجویان ما را در درخشش و نوآوری استراتژیک افزایش میدهد.
نوسازی فقط مربوط به تاکتیکها و ابزارها نیست، بلکه مربوط به برآوردن نیازهای پرسنل نظامی ما است. رهبران گذشته، پرسنل نظامی ما را بدون هیچ استراتژی خروجی، بدون هیچ چشماندازی و با کمترین توضیحی برای مردم آمریکا یا برای جنگجویان در مورد کاری که انجام میدادیم، به ماموریتهای مختلف میفرستادند.
وقتی ما استقرار یک ناو هواپیمابر را تمدید میکنیم، این تأثیر واقعی بر زندگی مردم دارد و ما از آن آگاه هستیم. آنها دلتنگ خانوادههایشان هستند، البته دلتنگ عزیزانشان و زندگیشان هستند. آنها این فداکاری را میپذیرند و این وظیفهای است که شما بر عهده گرفتهاید. اما وظیفهای که ما بر عهده گرفتهایم این است که هرگز از این فداکاری سوءاستفاده نکنیم یا هرگز از شما نخواهیم که بدون یک مأموریت مشخص و یک مسیر روشن برای برگشت به خانه، کاری انجام دهید.
دولت ترامپ اذعان دارد که ارزشمندترین منابع ما شما هستید. جوانانی که به اندازه کافی شجاع هستند که یونیفرم بپوشند و جان خود را برای این کشور به خطر بیندازند و ما قول میدهیم که این منبع را پرورش دهیم، از آن محافظت کنیم و فقط زمانی که منافع ملی ایجاب کند، از آن استفاده کنیم. نقش دوگانه رهبری و چیزی که زندگی جدید شما را بسیار منحصربهفرد میکند این است که باید دیدگاه چندوجهی داشته باشید.
شما افسران جزء خواهید بود، البته، پاسخگو به فرماندهان، کاپیتانها، دریاسالارها، ژنرالها و افرادی مثل من. شما باید از دستورات پیروی کنید، حتی وقتی که تمایلی به اطاعت ندارید اما مهم این است که شما فقط از دستورات پیروی نمیکنید. اغلب اوقات، شما هستید که دستور صادر میکنید و همانطور که من شما را به عنوان گرانبهاترین منبع خود میبینم، شما نیز باید حفاظت از مردان و زنانی را که شما را آقا و خانم صدا میزنند، مقدسترین مسئولیت خود بدانید. شما یاد خواهید گرفت که هیچ مرز مشخصی بین زندگی شخصی و حرفهای برای افسران نیروی دریایی و تفنگداران دریایی وجود ندارد. اما من شما را تشویق میکنم که سربازان را نهفقط به عنوان افرادی که باید از دستورات شما پیروی کنند، بلکه به عنوان رهبرانی در نوع خود ببینید که خرد و پتانسیلی باورنکردنی دارند.
فکر کردن به این موضوع تکاندهنده است، اما افراد ارشدی در ارتش وجود دارند که حرفه خود را در نیروی دریایی یا تفنگداران دریایی قبل از تولد شما آغاز کردهاند و شما را آقا و خانم صدا میزنند و از دستورات شما پیروی میکنند. به این فکر کنید که چه افتخار باورنکردنیای است، و به این فکر کنید که چه فرصت باورنکردنیای است؛ نهفقط رهبری این مردان و زنان، بلکه یادگیری از این مردان و زنان و این وظیفه پیش روی شماست. البته شما به آن تجربه تکیه خواهید کرد، اما با این حال، بیشتر اوقات، مسئولیت با شما است. این یک افتخار است. اما این مسئولیتی است که تن شما را به لرزه درمیآورد.
میراث آکادمی نیروی دریایی
شما اکنون از یکی از سختترین موسسات در کل جهان فارغالتحصیل شدهاید. شما مأموریتهایتان را میدانید و در لحظهای که کشورتان بیش از هر زمان دیگری به شما نیاز دارد، برای خدمت قدم پیش گذاشتهاید. اما شما در حال حاضر پا جای پای بزرگانی میگذارید و ارزش دارد که هنگام آماده شدن برای دریافت مأموریت خود، این موضوع را در نظر بگیرید.
شما وارثان یک سنت ملی هستید که قدمت آن به ۲۵۰ سال پیش برمیگردد. این سنت با جان پل جونز آغاز شد و بنیانگذاران این کشور از نیروی دریایی ایالات متحده خواستند تا با قدرتمندترین نیروی دریایی روی زمین مقابله کند و ما پیروز شدیم. اولین میهنپرستان ما از خطرات آگاه بودند. آنها به دنبال جنگ نبودند. آنها هر کاری که از دستشان بر میآمد برای دفاع و حفاظت از آزادیهای خود انجام دادند. ارتش را تقویت کردند، نیروی دریایی را تقویت کردند و به سختی جنگیدند.
میخواهم به همه شما بگویم، من حدود ۱۲۰ روز است که معاون رئیسجمهور هستم و تابستان امسال چهل و یکمین سالگرد تولدم را جشن میگیرم، اما در این ۴۱ سال هرگز به اندازه امروز به شما افتخار نکردهام، به شما افتخار میکنم، از شما تجلیل میکنم و به شما برای کار خوبی که انجام دادهاید تبریک میگویم. مطمئنم که بعضی از شما با سیاستهای من موافق هستید و بعضی نه، اما میدانم که امروز وقتی میگویم از شما، فارغالتحصیلان سال ۲۵ آکادمی نیروی دریایی، حمایت میکنیم، از طرف یک ملت سپاسگزار صحبت میکنم. ما به شما افتخار میکنیم و به شما وابستهایم.