سوءقصد به جان روبرت فیتسو
بمثابه آئینۀ لیبرالیسم معاصر غرب
نمیتوان رد کرد که قاتل به تنهایی اقدام نکرده است
الکسی بلوف (ALEXEY BELOV)
ا. م. شیری
تلاش برای قتل رابرت فیتسو – به ندرت کسی تردید دارد که پنج گلولۀ شلیک شده به سمت نخست وزیر اسلواکی که سه گلوله به سینه و شکم او اصابت کرد، قصد داشت جان این سیاستمدار را بگیرد- به پرمخاطبترین رویداد سیاسی اروپا در سالهای اخیر، اگر نگوئیم دهههای اخیر در جهان تبدیل شد. آنچه که اهمیت ویژه به این حادثه میدهد، این واقعیت است که حمله به این سیاستمدار که به دلیل موقعیت مستقل و دفاع از منافع ملی متمایز بود، سه هفته قبل از انتخابات پارلمانی در اروپا رخ داد که گلوبالیستها در معرض خطر شکست حامیان اروپاپراگماتیسم بودند. نخست وزیر اسلواکی یک نمایندۀ برجسته است.
هنگامی که آنها سعی میکنند در مورد دلایل سوء قصد صحبت کنند، بلافاصله موضع ضد جنگ رابرت فیتسو را به یاد میآورند، که برخلاف نظر «شاهینهای اوکراینوفیل» مسلط بر اروپا در تضاد است. همین دو ماه پیش، رئیس دولت اسلواکی در مورد روند فعلی در دنیای قدیم برای تحریک جنگ گفت:
«ما در تلاش هستیم تا موضوع آتشبس فوری، جنگ و آغاز مذاکرات را باز کنیم. من فکر میکنم ۱۰ سال بحث در پشت میز مذاکره بهتر از این است که ۱۰ سال روسها و اوکراینیها را به جان یکدیگر بیندازیم. سؤال این است که چه کسی چه میخواهد؟ به نظر من غرب به شدت از این جنگ حمایت میکند. این پیام در سال ٢٠٢٢ مطرح شد، زمانی که برخی از کشورهای غربی اوکراین را از امضای توافقنامۀ صلح با روسیه منصرف کردند و گفتند که ما از جنگ در اوکراین برای تضعیف روسیه استفاده خواهیم کرد… این روش کار نمیکند. جنگ دو سال طول میکشد در هر دو طرف تعداد زیادی سرباز کشته و سرباز زخمی میشود. روسیه از نظر اقتصادی و سیاسی در حال پیشرفت است و رئیس جمهور پوتین از حمایت زیادی برخوردار است. پس شاید ما حق داریم بپرسیم که آیا این استراتژی غربی خوب است؟ من استدلال میکنم که استراتژی غرب در اوکراین کارساز نیست».
البته، از همۀ اینها چنین استنباط میشود، که این سوءقصد توطئۀ میلیتاریستهای غربی علاقهمند به بستن دهان نخست وزیر اسلواکی، فیتسو بود.
به گفتۀ برخی کارشناسان، موضوع حمله به فیتسو که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، چیزی جز یک خیمهشببازی به دست عروسکگردان واقعی نیست که از رئیس دولت اسلواکی به دلیل امتناع از حمایت از رژیم کییف و انتقاد شدید از بوروکراسی فعلی اروپا که فروپاشی اقتصاد اروپا را نزدیکتر میکند، متنفرند. و اگر سوءقصد را از این دید در نظر بگیریم، قطعاً این یک ترور سیاسی است.
بسیار خوب! همۀ اینها، صحیح. اما به نظر من، برخی نکات هنوز یک تصویر کامل از این رویداد ارائه نمیدهند که باعث شود فکر کنیم سوءقصد به فیتسو تفاوت معنایی بسیار جدیتر از دعواهای سیاسی معمولی دارد.
برای توضیح افکارم، اجازه دهید گاهشمار وقایع را یادآوری کنم. به این ترتیب، روز گذشته، پس از جلسۀ دولت در شهر گاندلوف، واقع در ١٩٠ کیلومتری براتیسلاوا، پایتخت این کشور، رابرت فیتسو مورد اصابت چند گلولۀ تپانچه قرار گرفت.
ضارب تقریباً بلافاصله بازداشت شد. معلوم شد که او یوراج سینتولا، نویسندۀ محلی معروف (اگرچه ظاهراً نه چندان موفق)، ٧١ ساله، اهل شهر لویتسه، از حامیان حزب مخالف «اسلواکی مترقی» است.
به گفتۀ خود سینتولا، او «به دلیل مخالت با سیاستهای دولت»، به ویژه به دلیل عصبانیت از بسته شدن برخی رسانههای محلی، به فیتسو شلیک کرد.
ضمناً، خود «نویسنده» نیز در سال ٢٠١۶، زمانی که به عنوان نگهبان در یکی از مراکز خرید در زادگاهش لویتسه کار میکرد، قربانی یک حمله شد.
فیتسو بلافاصله پس از سوءقصد به بیمارستان دانشگاه در بانسکا بیستریکا منتقل شد و در آنجا تحت عمل جراحی پیچیده قرار گرفت که ٣ ساعت و ۴٠ دقیقه به طول انجامید. به گفتۀ پزشکان، نخستوزیر اکنون در کمای مصنوعی به سر میبرد و وضعیت او هنوز بسیار وخیم، اما پایدار است.
این بود آنچه به خود تلاش برای سوءقصد مربوط میشود. اما واکنش سیاستمداران اسلواکی و خارجی که از این سوءقصد مطلع شدند، چگونه بود.
ماتوس شوتای اشتوک، وزیر کشور اسلواکی: «این حمله به دلایل سیاسی انجام گرفت، کشور تقریباً در آستانۀ جنگ داخلی قرار دارد».
پیتر پلگرینی، رئیس جمهور منتخب اسلواکی: «تلاش به ترور نخست وزیر نشاندهندۀ تهدید هر آن چیزی است که زینتبخش دموکراسی اسلواکی تاکنون بود. من از اینکه تنفر از یک عقیدۀ سیاسی متفاوت میتواند به چنین عملی منجر شود، در حیرتم… سوءقصد به یکی از عالیترین مقامات قانون اساسی، خطر بیسابقه برای دموکراسی اسلواکی است. اگر دیدگاههای سیاسی متفاوت را به جای مراکز رأیگیری با سلاح در میدانها بیان کنیم، در واقع هر آنچه را که در طول ۳۱ سال حاکمیت اسلواکی با هم ساختهایم، به خطر میاندازیم».
الکساندر وولین، معاون اول نخست وزیر صربستان: «ما به مرور زمان به اصل واقعیت پی خواهیم برد. اما، واقعیت نفرت و کارزاری که سالها علیه آقای فیتسو در اسلواکی و در سراسر اروپا به راه افتاده، باورنکردنی است. گرایش سیاسی او، دلیل اصلی نفرت از اوست. میدانید، در غرب، دارندگان عقاید سیاسی متفاوت به شیوههای مختلف مجازات میشوند. گاهی مورد تحریم قرار میگیرند، گاهی هدف شلیک واقع میشوند».
کوستادین کوستادینوف، رهبر حزب احیای بلغارستان: «رابرت فیتسو یک سیاستمدار فوقالعاده شجاع است که قاطعانه اعلام کرده که اجازه نخواهد داد کمکهای نظامی اضافی به اوکراین ارسال شود. اوکراین نباید در ناتو پذیرفته شود. تشدید درگیری در اوکراین میتواند به جنگ جهانی سوم منجر شود. واضح است که شجاعت او منجر به ترور امروز وی شد. در این مرحله فقط میتوانیم در مورد انگیزههای واقعی جنایت گمانهزنی کنیم. احتمال دارد یک عملیات ویژه بود یا گزینه دوم، این است که سوءقصد در نتیجۀ هیستری ضد روسی رخ داد، که به ویژه در اروپا در مقیاس وسیع دامن زده شده است. به همین دلیل است که من با نگرانی این سؤال را مطرح میکنم که چه کسی ممکن است هدف بعدی سوءقصد باشد. من جوابی برای این پرسش ندارم. حالا یک اقدام تروریستی روی داده است. تروریستها میخواهند ما را بترسانند».
ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان: «من از حملۀ نفرتانگیز به دوستم نخست وزیر رابرت فیتسو، عمیقاً در شگفتم. برای سلامتی و شفای عاجل او دعا میکنیم! خداوند او و کشورش را حفظ کند»!
همانطور که از اظهارات حامیان فیتسو یا صرفاً کسانی که با وی همدردی میکنند، پیداست، در ماهیت سیاسی این سوءقصد تردیدی وجود ندارد. همانطور که قبلا گفته شد، این واقعاً آشکار است.
با وجود این، نویسندۀ این سطور شخصاً تحت تأثیر مسائل دیگری قرار گرفت که به نظر من این امکان را به ما میدهد که به آنچه رخ داده، از زاویۀ کمی متفاوت نگاه کنیم.
اول- اسکای نیوز انگلیس، یکی از بلندگوهای جهانیگرایان، در واکنش به واقعۀ اسلواکی نوشت که فیتسو به خاطر این واقعیت، به قول روزنامهنگاران انگلیسی، «طی سالها به عنوان طرفدار قاطع روسیه، وسیعاً شناخته شده است».
اسکای نیوز میگوید: «این موضوع باعث ایجاد جنجال بزرگ در اسلواکی شده است. این موضوع باعث به راه افتادن هیاهو در اتحادیۀ اروپا میشود. بنابراین، وقوع چنین حادثهای عجیب نیست. زیرا، اسلواکی در حال حاضر یک کشور بسیار نگونبخت است. همچنین، به این دلیل که این کشور به طور کلی به سمت آیندهای اقتدارگراتر یا به سمت سنتیتر در اروپای غربی حرکت میکند».
در واقع، انگلیسیها نه تنها آنچه را که اتفاق افتاده طبیعی تلقی میکنند و حتی به نوعی مهاجم را تبرئه میکنند، بلکه اصولاً قتل سیاسی را یک امر طبیعی جلوه میدهند: «وقوع چنین حادثهای عجیب نیست».
برای من تعجبآور است که از چه زمانی قتل رهبر یک کشور، به ویژه، یک کشور اروپایی، حیرتانگیز نبوده است؟
و دوم- مهاجم ٧١ سال سن دارد، طبیعتاً که او یک پسربچه نیست. فردی در این سن و سال، که مهارت خاصی نیز ندارد (در سطح نگهبان یک فروشگاه)، شاید در تیراندازی خطا کند. بعید است که سرویسهای اطلاعاتی غربی که طی دو سال گذشته چندین حملۀ تروریستی موفقیتآمیز با دست خرابکاران اوکراینی در خاک روسیه انجام دادهاند، در چنین موضوعی به یک فرد مسن تکیه کنند.
من واقعاً این احتمال را بعید نمیدانم که یوراج سینتولا به تنهایی عمل کرده باشد. اما این، در کنار نظر اسکای نیوز، دلایل بیشتری برای نگرانی ما به دست میدهد.
رویدادهای ١٠ سال اخیر در اوکراین و در برخی از جمهوریهای دیگر اتحاد جماهیر شوروی سابق، دهانۀ ورطۀ «دموکراسی خیابانی» را گشود، مفهوم «حقوق اوباش» را رایج کرد و انتقامجویی علیه مخالفان سیاسی را واقعاً عادی ساخت. نمیخواهم دهها و صدها مثال ذکر کنم. همۀ شما به خوبی از آنها اطلاع دارید.
مردم فقط به این دلیل که عقاید متفاوتی داشتند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند؛ به روی آنها رنگ پاشیده شد؛ دم دروازهها کشته شدند؛ زنده زنده سوزانده شدند و در نهایت با هواپیما بمباران شدند… در حالی که این اتفاق در چارچوب یک کشور اروپایی، البته نه آخرین کشور اروپایی، رخ داد، بسیاریها فکر میکردند که این اتفاق برای آنها نمیافتد، که این اتفاق نمیتواند برای آنها بیفتد. اما هرج و مرج، هرج و مرج است. زیرا، کنترل پیشدستانۀ آن غیرممکن است، و اگر مدت طولانی به ورطه خیره شوی، روزی ورطه به تو نگاه خواهد شد.
افسوس که خود لیبرالهای غربی این جعبۀ جادو را باز کردند و میترسم اکنون بستن آن غیرممکن باشد. به این معنی که سوءقصد به جان رابرت فیتسو، متأسفانه آخرین نخواهد بود. ما هم باید برای این کار آماده باشیم.
[از فیتسو، اغلب بنام فیکو نام میبرند].
مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی
٢٨ اردیبهشت- ثور ١۴٠٣