سخنان دنی هایفونگ در شورای امنیت سازمان ملل متحد
نویسنده:
دنی هایفونگ
مترجم:
م. نوری
برگرفته از :
کانال یوتیوبی acTVism Munich، پنجم سپتامبر ۲۰۲۳
رئیس جلسۀ شورای امنیت سازمان ملل متحد: حال از آقای دنی هایفون خواهش میکنم بیانات خود را ایراد کنند.
دنی هایفونگ: متشکرم، عصر بخیر اعضای محترم شورای امنیت سازمان ملل متحد، عصر بخیر آقای رئیس،
من در این نهاد بینالمللی بهعنوان روزنامهنگار صحبت میکنم، روزنامهنگاری که ده سال اخیرِ زندگی خود را صرفِ تحقیق و تهیۀ گزارش از کارنامۀ بلندِ نقض حقوق بشر و جنایات جنگی کشور زادگاهش، ایالات متحدۀ آمریکا کرده و علیه این سیاست است. فعالیت من نه برای وقتگذرانی است و نه بهاقتضای شغلی، بلکه حسبِ مسئولیتی است که من در برابر جامعۀ بشری و همۀ کسانی که آیندۀ بهتر و صلحآمیزتری آرزو میکنند، احساس میکنم. من همچنین بهعنوان یک شهروند ایالات متحدۀ آمریکا اینجا هستم که شاهد بوده چگونه میلیاردها دلار مالیات مردم برای تأمین مالی و مسلح کردن اوکراین در جنگ نیابتی علیه روسیه به این کشور سرازیر شده است، در حالیکه مردم آمریکا، مردم عادی این کشور، از فقر روزافزون، بیخانمانی، خودکشی و عدم امنیت اقتصادی رنج میبرند. همانطور که «مارتین لوترکینگ ـ پسر» در سال ۱۹۵۸ گفت، صلح واقعی نه در نبودِ بحران بلکه در وجود عدالت تجلی مییابد.
در دوم ژوئن ۲۰۲۳، «آنتونی بلینکن» در نطقی در هلسینکی گفت که حمایت نظامی از اوکراین باید مقدم بر دیپلماسی باشد. استدلال وی این بود که تحویل مستمر سلاح به اوکراین شرایط جبهههای جنگ را تغییر داده و روسیه را مجبور به مذاکره خواهد کرد. «بلینکن» عالیترین مقام سیاسی ایالات متحده است و نه پرچمدار تشدید مناقشه. منطق او یکی از مهمترین دلایلی است که برای توجیه تداوم ارسال تسلیحات غرب به اوکراین ارائه میشود. ولی واقعیتها بیپایه بودن ادعاهای «بلینکن» را آشکار میکند. اولاً تسلیحات ایالات متحده و غرب کمکی به حل مناقشه نمیکنند. ایالات متحدۀ آمریکا با سهمی در حدود ۴۰ درصد از کل تسلیحات بهفروشرفته، بزرگترین صادرکنندۀ سلاح در جهان است. این تسلیحات قطعاً نقش بزرگی در جنگهای خونین دو نسل گذشته بازی کردهاند، از جمله در حملۀ نظامی به سرکردگی آمریکا به عراق، افغانستان، لیبی و سوریه. سلاحهای ایالات متحده در حال حاضر نیز سهم بهسزایی در تشدید تنش در شبه جزیرۀ کره و محاصرۀ نظامی چین و روسیه دارند که باعث بروز جنگ جدید سردی با همۀ تهدیدات امنیتی مرتبط با آن شده است. ثانیاً، این روسیه نیست که باید مجبور به نشستن پای میز مذاکره شود. بهخاطر بیاوریم که روسیه در دسامبر ۲۰۲۱ پیشنویس طرح تضمین امنیت متقابل را، که باید مبنای مذاکرات آتی قرار میگرفت، به ایالات متحده و ناتو ارائه داد، پیشنهادی که آمریکا و ناتو آن را فوراً و بدون بررسی رد کردند.
در اواخر ژانویۀ ۲۰۲۲، ایالات متحدۀ آمریکا اعلام کرد که در تدارک تحویل ۲۰۰ هزار پوند کمکهای مرگبار به اوکراین است. در آوریل ۲۰۲۲، چند هفته پس از شکست توافقنامۀ صلح، وزیر خارجۀ ایالت متحده، «آنتونی بلینکن»، و وزیر دفاع، «آوستین لوید»، در اقدامی تحریکآمیز و در جهت دادن هشدار به روسیه در مورد مناقشۀ قریبالوقوع در اوکراین، در سفری به اوکراین اعلام کردند که ایالات متحده با همۀ توان نظامی خود در جنگ اوکراین پیروز خواهد شد. منظور آنها این بود که ایالات متحده همۀ رزادخانۀ نظامی خود و متحدانش را در جنگ نیابتی علیه روسیه تا آخرین اوکراینی بهکار خواهد گرفت.
فقدان دیپلماسی در هر مناقشهای تنها میتواند به تشدید درگیری بیانجامد. اینکه امنیت روسیه و امنیت کلّ جهان چنین سبکسرانه از سوی غرب زیر پا گذاشته شد دلیل مُتقنی است که دادن سلاح هرچه بیشتر به اوکراین تهدیدی برای صلح جهانی است. ارسال تسلیحات به اوکراین، آنطور که برخی از اعضای سیاست خارجی هیأت حاکمۀ آمریکا ادعا میکنند، ابزاری برای نیل به دموکراسی نیست. در خلال این جنگ، کشورهای عضو ناتو تسلیحاتی به ارزش ۴۰ میلیارد دلار به اوکراین دادهاند و ما شاهد این بودیم که این سلاحها روز به روز سنگینتر، مرگبارتر و تحریکآمیزتر شدهاند و همزمان، امکان یافتن راه حل صلح آمیز را از بین بردهاند. بسیاری از این سلاحها اکنون در بازار سیاه بهدست کارتلهای مواد مخدر، باندهای تبهکار و حتی به دست عناصر نئونازی و فاشیست افتادهاند که تعداد بیشماری از آنها اکنون بخشی از نیروهای نظامی اوکراین را تشکیل میدهند. علاوه بر این، ناتو به بهای تضعیف قدرت دفاعی خود اوکراین را تسلیح کرد. ۸ ماه پیش، نیویورک تایمز زنگ خطر را بهصدا درآورده و اعلام کرد که جبهههای جنگ در اوکراین صحنۀ نبرد تانکها و توپخانههاست و غرب آمادگی لازم برای ادامۀ آن را ندارد. اگر این ادعا صحت داشته باشد عقل سلیم ایجاب میکند که غرب تحویل سلاحهای مرگبار به اوکراین را متوقف کند. ولی روند مسایل درست برخلاف این است. طی ماههای گذشته، ایالات متحده تحویل مهمات خوشهای به اوکراین را نیز تصویب کرد، همان مهماتی که دههها پس از مداخلۀ نظامی آمریکا در لائوس، هنوز منجر به انفجار و کشته شدن مردم غیرنظامی میشوند و سالهاست که استفاده از آنها از سوی بیش از صد کشور جهان محکوم شده است.
من روزنامهنگار و تحلیلگر ژئوپلیتک هستم و نه کارشناس نظامی. ولی در ماههای گذشته کارشناسان نظامی توان تسلیحاتی غرب را بهوضوح روشن کردهاند. «کامیل گراند»، دستیار دبیرکل ناتو در امور سرمایهگذاری دفاعی، در بیاناتی اظهار داشته که «از حیث استفاده از مهمات، یک روز جنگ در اوکراین معادل یک ماه یا حتی بیشتر جنگ در افغانستان است». وی به این واقعیت اذعان کرده که اوکراین در یک روز قریب به نیمی از تولید مهمات در آمریکا را بهکار میبرد. «جیمز استاوریدیس»، فرمانده سابق ناتو، در ماه مه گذشته ضمن تأیید نظرِ کارشناسان نظامی گفت که اوکراین در یک ماه کل تولیدات مهمات آمریکا را مصرف میکند. هم دبیرکل ناتو، «ینس استولتنبرگ»، و هم رئیس جمهور آمریکا «جو بایدن» به کمبود تسلیحات اعتراف کردهاند. «جو بایدن» حتی هنگام اعلام تحویلِ مهمات خوشهای به اوکراین صریحاً گفت که جنگ اوکراین جنگی است که در آن مهمات نقش بزرگی دارند، مهمات ما رو به اتمام است و ما در این زمینه کمبود داریم.
من در خصوص نیروهای نظامی، آموزش نظامی نیروها، یا دیگر جنبههای تدارکاتی جنگ ـــ مشکلاتی که طی ماههای گذشته حادتر شدهاند ـــ صحبتی نمیکنم. ضدحملۀ بهارۀ اوکراین ماهها موضوع بحثهای بسیاری بود. مقامات نظامی و سیاسی غرب همواره از ضدحملۀ پیروزمندانۀ اوکراین در رسانهها صحبت میکردند، که طی آن مناطق بزرگی از اراضی اشغال شده آزاد خواهند شد و همزمان، اوکراین، بهویژه رئیس جمهور آن «ولادیمیر زلنسکی»، مکرراً از غرب میخواست سلاحهای سنگین از جمله نیروی هوایی در اختیار اوکراین قرار دهند. «زلنسکی» دایماً غرب را بهدلیل ماهها تأخیر در آغاز ضدحمله مقصر قلمداد میکرد. حال سه ماه است که ضدحمله آغاز شده و نتایج آن فاجعهبار است. ۳۰ درصد از تسلیحات تحویل داده شده به اوکراین منهدم شدهاند و تعداد کشتهشدگان در جنگ تکاندهنده است. تخمین زده میشود که ۴۳ هزار نظامی اوکراین کشته شدهاند، و گزارشات نشان میدهند که از آغاز ضدحملۀ اوکراین تعداد اجساد در سردخانههای محلی دوبرابر شده است. دیگر خبری از خوشبینی مقامات نظامی غرب نیست. حال بسیاری از آنها اعتراف میکنند که اوکراین حتی موفق به شکستن اولین خطوط دفاعی روسیه نشده است.
فکر میکنم بهترین سؤال روز طرح این پرسش باشد که چه کسی در این میان سود برده است، یا بهعبارتی، چه سودی از تحویل سلاح به اوکراین حاصل شده است؟ قطعاً اوکراینیها از این معامله سود نبردهاند. اگر سیر وقایع در ضدحملۀ اخیر را ملاک قرار دهیم، ادامۀ جنگ قطعاً بهسود ثبات و صلح جهانی نیست. جهانی چند قطبی در حال شکلگیری است و نظامیگریِ بیپایان غرب در اوکراین، هم به تضعیف رشد و توسعۀ جهان ضربه میزند و هم میتواند ماهیتی هستهای بهخود بگیرد. پس پاسخ ساده به این پرسش، سود صنایع تسلیحاتی است، کنسرنهای تسلیحاتی که سود عظیمی از این جنگ بردهاند. سهامداران کنسرنهای تسلیحاتی از بدو شروع مناقشه در اوکراین درآمد خوبی داشتند. در سال گذشته، سود ۲۵ کنسرن بزرگ تسلیحاتی غرب ۱۱ درصد بیشتر شده و به رقم ۲۱۲ میلیارد دلار رسیده است. پیشبینی میشود که تا پایان سال ۲۰۲۳ سود حاصل از فروش سلاح مجموعاً به ۴۵۰ میلیارد دلار خواهد رسید و این به آن معناست که بهبرکت جنگ اوکراین، سود فروش سلاح به ۴۷ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت. و در حالی که درآمد حاصل از فروش تسلیحات اقلیت ثروتمند جهان را ثروتمندتر خواهد کرد، بقیۀ مردم جهان، باید مشکلات بیشماری را که این جنگ بهبار آورده حل کنند.
بهموجب منشور سازمان ملل متحد، یکی از وظایف اصلی شورای امنیت حفظ صلح جهانی و ثبات بینالمللی است. فروش مداوم سلاح به اوکراین نهتنها نقض منشور سازمان ملل متحد است بلکه دلیل واقعی این جنگ و اهداف ژئوپلیتیکی آن را برملا میکند. سادهانگارانه خواهد بود اگر ادعا شود که فقط سود فروش تسلیحات مانعی در راه صلح است. ایالات متحدۀ آمریکا، کشوری که من در آن زندگی میکنم، مدتهاست که بهعنوان کشوری شناخته میشود که با نقض منشور سازمان ملل متحد از بهراه انداختن مناقشات یکجانبۀ نظامی در سراسر جهان فروگذار نکرده و دارای بیش از ۸۰۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان، ۱۱ ناو هواپیمابر، و بودجۀ نظامی قریب به یک بیلیون دلار در سال است. حال بین مقامات سیاست خارجی هیأت حاکمۀ آمریکا بحثی جدی در جریان است که آیا اوکراین و تسلیح حداکثری آن ایدۀ خوبی است یا بهتر است به مسائل نظامی دیگری توجه شود. در یادداشتِ درز کردهای از رهبران عالی نیروی هوایی گفته شده که ایالات متحده تا سال ۲۰۲۵ باید خود را برای جنگ با چین آماده کند.
بنابراین طوفانی بزرگ در راه است که اوکراین در مرکز آن قرار دارد، یعنی سیاست رقابت آمریکا با قدرتهای بزرگ، یا بهتر است گفته شود مقابلۀ قدرتهای بزرگ، بهزعامت ایالات متحدهٔ آمریکا. تا وقتی که غرب سیاست خارجی مبتنی بر مداخلهجویی یکجانبه را در اوکراین دنبال میکند تا به هدف ژئوپلیتیکی بزرگتری با تضادی منحصر بهفرد نایل آید، صلح و امنیت قابل حصول نیست. این سیاست در تضاد کامل با اصول بنیادین منشور سازمان ملل متحد است. ادامۀ تحویل سلاح به اوکراین در تناقض با مادۀ ۲، تبصرۀ سوم این منشور است، که از اعضای سازمان ملل میخواهد اختلافات فیمابین را از طرق صلحآمیز حل کنند. این تسلیحات فقط موجب طولانیتر شدن جنگ با عواقب وخیم آن میشوند. ایالات متحده، متحدین غربی آن، و دیگرانی که با آنها همراهی میکنند باید بیاموزند که مانند دیگر اعضای سازمان ملل در چارچوب حقوق و مقررات بینالمللی عمل کنند. در غیر اینصورت، و بهرغم تلاشهای شورای امنیت و دیگر نهادهای سازمان ملل متحد، بیثباتی و جنگ جهان را تهدید میکند.
از وقتی که به من دادید و از توجه شما تشکر میکنم.
منبع: کانال یوتیوبی acTVism Munich
https://www.youtube.com/watch?v=BF_HMiMAuOE