روز جهانی مطبوعات و روزگار آشفته و نابسامان روزنامهنگاری در افغانستان

نویسنده: مهرالدین مشید
هرچند روز جهانی مطبوعات (۳ می) فرصتی است برای بازنگری در وضعیت آزادی بیان و رسانهها در جهان؛ اما دریغ و درد که در افغانستان، این روز بهجای بزرگداشت، برعکس به نمادی از بحران و خفگان تبدیل شده است و روزنامه نکاران افغانستان چه در داخل و چه در خارج این کشور روزگار پریشان و نابسامان را تجربه می کنند. پس از سال ۲۰۲۱ برابر به تسلط دوباره ی طالبان، روزنامهنگاری افغانستان با سرکوب سیستماتیک، محدودیتهای گسترده، و مهاجرت گسترده خبرنگاران مواجه شده است. پس از فروپاشی جمهوریت رسانه های چاپی، صوتی و تصویری از فعالیت بازماندند و نویسنده کان و روزنامه نکاران وادار به ترک افغانستان شدند. شماری رسانه ها که به فعالیت های شان ادامه دادند، اگزیر اند تا در کنار سانسور طالبان، دست به خود سانسوری های شدید بزنند تا به حیات خود ادامه بدهند. روزنامه نگاران و نویسنده گانی هم که هنوز در داخل افغانستان باقی مانده اند، نه تنها با سانسور شدید؛ بلکه با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم کرده و شرایط دشواری را در این کشور سپری می نمایند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی ابعاد این بحران و چشمانداز آینده روزنامهنگاری در افغانستان میپردازد.
مقدمه
آزادی مطبوعات یکی از پایههای اصلی جامعه باز و مردم سالار تلقی میشود. در افغانستان، پس از دو دهه تلاش برای نهادینهسازی رسانههای آزاد، با بازگشت طالبان و فروپاشی جمهوریت در اگست ۲۰۲۱، این روند با یک سقوط بیسابقه مواجه شد. جا دارد تا نهاد های بین المللی در روز جهانی مطبوعات با استفاده از این فرصت به اوضاع ناگوار رسانه ها و چالش های روزنامه نکاران افغانستان توجه نموده و رسالت جهانی خوبش را در این زمینه ایفا نمایند. بنا براین رسانه های داخلی و روزنامه نگاران و نویسنده گان افغانستان چه در داخل و چه در خارج از این روز بحیث فراخوان استفاده کرده و توجه ی جهانیان و نهاد های بین المللی را برای حل دشواری ها و روزگار نابسامان روزنامه نگاران در داخل افغانستان معطوف نمایند؛ زیرا در روز جهانی مطبوعات، تحلیل این شرایط برای فهم چالشها، فرصتها و مسئولیتهای نهادهای بینالمللی و داخلی اهمیت مضاعف دارد.
وضعیت روزنامهنگاری در دوران جمهوریت (۲۰۰۱–۲۰۲۱)
در دو دهه پس از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱، افغانستان شاهد رشد کم پیشینه ای در حوزه رسانهها و روزنامه نگاری بود.
- تاسیس بیش از ۵۰۰ رسانه های چاپی، صوتی و تصویری.
- فعالیت آزاد و حرفهای روزنامهنگاران، از جمله زنان.
- توسعه رسانههای خصوصی و مستقل مانند طلوعنیوز، ۸صبح، اطلاعات روز، فردا، صبا، تمدن، خورشی،
- ریاناو…
- نقش مهم رسانهها در شفافسازی، افشای فساد، افزایش آگاهی عمومی و پیشرفت ژورنالیسم تحقیقی.
از دستاورد هایی بود که روزنامه نگاران افغانستان توانستند تا با استفاده از فرصت های آن زمان، در عرصه ی روزنامه نگاری خوب بدرخشند.
فروپاشی آزادی رسانهها پس از ۲۰۲۱
با سقوط دولت جمهوری و بازگشت طالبان:
- بیش از ۷۰٪ رسانهها تعطیل شدند.
- صدها روزنامهنگار بازداشت، تهدید یا مجبور به فرار شدند.
- طالبان با وضع قوانین محدودکننده، فضای رسانهای را در انحصار خود قرار دادند.
- روزنامهنگاران زن بهصورت سیستماتیک از میدان رسانه ها حذف شدند.
- سانسور دولتی و خودسانسوری رسانهها شدت یافت.
فضای ترس و بیثباتی
- طالبان خبرنگارانی را بهدلیل «انتقاد»، «همکاری با رسانههای خارجی» یا حتی استفاده از واژههای ناپسند از نظر آنان بازداشت و شکنجه کردهاند.
- هیچ نهاد قضایی مستقل یا قانونی برای حمایت از روزنامهنگاران وجود ندارد.
- رسانهها بهشدت تحت نظر و تهدید قرار دارند.
چالشهای کنونی روزنامهنگاری در افغانستان
- نقض آزادی بیان: اعمال فشار فیزیکی، روانی و قضایی بر روزنامهنگاران.
- نبود نهاد مستقل حمایتکننده: خلأ کامل قانونی و حمایتی برای اهل رسانه.
- نابودی اقتصاد رسانهها: قطع منابع مالی، آگهیها و کمکهای بینالمللی.
- مهاجرت مغزهای رسانهای: صدها روزنامهنگار با تجربه اکنون در تبعید اند.
- حذف زنان از رسانهها: بسیاری از زنان روزنامهنگار یا خانهنشین شدهاند یا مهاجرت کردهاند.
ظهور رسانههای تبعیدی و زیرزمینی
در پاسخ به فضای سرکوبشده داخل کشور:
- رسانههایی چون ۸صبح، آمو، کابلنو و اطلاعات روز از بیرون کشور به فعالیت آغاز کردند.
- شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای پیام رسان (مثل تلگرام) به ابزار گردش اطلاعات تبدیل شدهاند.
- «روزنامهنگاری شهروندی» بهعنوان واکنشی به سانسور دولتی در حال گسترش است.
نقش جامعه جهانی و مسئولیت نهادهای رسانهای
- نهادهایی چون گزارشگران بدون مرز، کمیته حفاظت از روزنامهنگاران، و یونسکو باید بیش از پیش بر طالبان فشار وارد کنند.
- شرطگذاری تعامل با طالبان بر پایه رعایت آزادی رسانهها میتواند بخشی از راهکار باشد.
- حمایت از روزنامهنگاران تبعیدی، آموزش، و ایجاد شبکههای حمایتی برای خبرنگاران داخل کشور ضروری است.
چشمانداز آینده: خاموشی کامل یا بازگشت تدریجی؟
- اگر طالبان سیاست سرکوبگرانه فعلی را ادامه دهند، روزنامهنگاری آزاد در افغانستان ممکن است به طور کامل نابود شود.
- با این حال، مقاومت روزنامهنگاران تبعیدی، فشارهای جهانی، و تحولات داخلی ممکن است روزنههایی برای بازسازی دوباره رسانهها باز کند.
- در این صورت نقش نسل جدید روزنامهنگاران افغانستان، حتا در تبعید، کلیدی خواهد بود.
اما هرچه باشد، با توجه به اوضاع در داخل افغانستان و تعامل و بی تفاوتی جهانیان و نهادهای بین المللی در برابر طالبان آینده ی رسانه ها و روزنامه نگاران افغانستان نه چندان روشن چه که تیره و تار است.
آینده روزنامهنگاری در افغانستان: میان تاریکی و بارقههای امید
۱. سناریوی غالب: ادامه سرکوب و سانسور
- طالبان نشان دادهاند که آزادی بیان را تهدیدی برای سلطه خود میدانند. هرگونه انتقاد از امارت، رسانههای مستقل یا دیدگاههای مخالف، با تهدید، بازداشت یا تعطیلی مواجه خواهد شد.
- ادامه این روند میتواند منجر به مرگ کامل روزنامهنگاری آزاد در داخل شود، به ویژه اگر سکوت جهانی ادامه یابد.
۲. رسانههای تبعیدی: صدای در تبعید، قدرت در سایه
- رسانههایی مانند اطلاعات روز، ۸صبح، آمو و کابلنو که از خارج کشور اداره میشوند، به حفظ جریان آزاد اطلاعات کمک میکنند.
- هرچند محدودیت دسترسی به منابع و خطر برای خبرنگاران داخل، چالشهای بزرگی هستند، اما این رسانهها نقشی کلیدی در مستند سازی واقعیتها دارند.
- در عصر دیجیتال، حتی در سرکوبشدهترین جوامع، نمیتوان صدای آزاد را کاملاً خاموش کرد.
۳. ظهور روزنامهنگاری شهروندی و دیجیتال زیرزمینی
- در نبود رسانههای رسمی، کاربران شبکههای اجتماعی (بهویژه در تلگرام، فیسبوک و X) به ابزارهای اصلی گردش اطلاعات بدل شدهاند.
- این روزنامهنگاری غیررسمی، اگرچه غیرحرفهای است، اما در لحظات بحرانی نقش مهمی ایفا کرده است.
- طالبان با فیلترینگ و نظارت دیجیتال میکوشند این فضا را نیز کنترل کنند، اما موفقیتشان نسبی است.
۴. آینده وابسته به فشار بینالمللی و تحولات داخلی
- اگر جامعه جهانی بهجای مماشات، شرایط مشخصی برای تعامل با طالبان تعیین کند (مثل رعایت آزادی رسانهها)، ممکن است فضای رسانهای کمی بازتر شود.
- همچنین، تحولات درونی طالبان (اختلافات جناحی، تغییر نسل یا فشار اجتماعی) میتواند در درازمدت، فضا را بازتر کند.
۵. مقاومت فرهنگی و نسلی
- نسل جدید روزنامهنگاران افغان، چه در داخل چه در تبعید، تجربهای از آزادی بیان و کار حرفهای دارند.
- آنها ممکن است در آینده، در صورت بروز تغییر سیاسی یا شکستن انحصار قدرت، نقش کلیدی در بازسازی رسانهها و جامعه مدنی ایفا کنند.
با توجه به نکات یاد شده، آینده روزنامهنگاری در افغانستان، دستکم در کوتاهمدت، تیره و دشوار است. اما خاموشی کامل ممکن نیست. صدای حقیقت، هرچند آرام، همچنان در داخل و خارج از مرزها شنیده میشود. تداوم این صدا، وابسته به حمایت جهانی، شبکههای همبستگی تبعیدی، و پایداری حرفهای روزنامهنگاران افغانستان است. با تاسف که پس از حاکمیت طالبان بنیاد های جوهری روزنامه نگاری در افغانستان چنان تحت تاثیر نزاع گروهی و قومی قرار گرفته است که اصالت های روزنامه نگاری در این کشور را خدشه دار و سمت و سوی آن را به سوی شاهراۀ روزنامه نگاری رهایی بخش خدشه دار گردانیده است.
از آنچه گفته آمد، روز جهانی مطبوعات برای افغانستان، یادآور روزگاری نهچندان دور است که آزادی بیان رو به شکوفایی بود. امروز، با سلطه امارت طالبان، این آزادی در قفس افتاده است. و آینده ی روزنامه نگاران افغانستان را تیره و تار و آرزو های آنان را برباد رفته نشان می دهد. با وجود همه فشارها، صدای حقیقت خاموش نشده است؛ چه در اتاقهای خبر در تبعید، چه در پستهای ناشناس در شبکههای اجتماعی. آینده روزنامهنگاری در افغانستان در گروی پیوند بین حمایت جهانی، ایستاده گی خبرنگاران، و خواست مردم برای دانستن حقیقت خواهد بود. با تاسف که روز جهانی مطبوعات در افغانستان، به جای جشن، بیشتر به یک یادآوری دردناک از آزادیهای ازدست رفته تبدیل شده است. روزنامهنگاری در افغانستان امروز یا در تبعید است، یا در سکوت، یا در خطر. هرچه باشد انزوای سیاسی در موجی از بازی های پنهان و پیچیده ی کشور های منطقه و فرامتطقه آرام آرام به گردابی بدل می شود که بالاخره طالبان نخستین قربانی روایت های پیدا و پنهان آن خواهند بود.