دمبوره، نمادی ازموسیقی اصیل مردم هزاره
محمد عوض نبی ز اده
بامیان میراثِ تمدن بشر و نقطهی وصل فرهنگها، زبانها، ادیان و مکاتب انسانی است که در دورههای مختلف تاریخِ مرکزداد و گرفت اقتصادی و فرهنگی – هندوها، چینیها، ایرانیها، بوداییها، مسلمانان عرب وغیره.. بوده اند. تندیسهای ویرانشدهی بودا، چهل برج ولسوالی یکاولنگ، چهل ستون، ویرانههای شهرهای ضحاک و غلغله، دو قلعهی تاریخی و مغارههای بودا, بند امیر، کوه عروس و کوه بابا اثارهای تاریخی هستند که بامیان در خود جا داده است.بامیان در گذشته مرکز راهبان بودایی بوده که بسیاری از آموزههای بوداییها روی دیوارههای کوههای این شهر حک شده اند. بامیان باستان مرکز تقاطعِ شرق و غربِ از طریق جاده ابریشم وراه اتصال تجاران چینی را از شرق به شرق میانه فراهم میکرد.بامیان بخشی از امپراطوری کوشانیان بودایی در قرون اولیه میلادی بودکه پس از سقوط امپراتوری کوشانی، بامیان زیر سلطهی ساسانیان بودو هفتالیها بامیان را در قرن پنجم میلادی فتح و آن را پایتخت خود قرار دادند.
بامیان مرکز فرهنگی وتاریخی مردم هزاره ویکی از داراییهای فرهنگی ونماد از موسیقی اصیل مردم آن «دمبوره» است، دمبوره مانند دُهل، سورنَی و دایره از جمله موسیقی محلی افغانستان به شمار میرود واز اینرو حفظ این هنر تاریخی مسئولیت ملی هزاره ها و ارگانهای ذیربط، دولتی میباشد.اما دشمنان تاریخِ افغانستان به بهانهی شرک ستیزی، تندیسهای بودای بامیان را فرو ریختند تاتاریخ و تمدن بامیانیها را نابود کنند. اینبارنیز برخی ازمذهبیون افراط ګرا از آدرس دین میخواستند که با حرام دانستن «دمبوره» فرهنگ هزارهها را نابود نمایندوبیانیه ی علمای بامیان، درین باره بیانیه اسلام تحکم و قدرت است در حالیکه ، تبدیل کردن اسلام از دین “تحکم” به دین “محبت” و از دین “قدرت” به دین “هدایت” امکان پذیراست وکجای دمبوره تحرّکآفرین، رقصآور، مستی آور واز لحاظ احکام دینی حرام است ؟ چون نواختن دمبوره، غنا و مطرب نیست که حرام باشد و اکثراً محتوای دمبوره، آهنگ غمگین داردچون ، غنا بودن و یا مطرب بودن دمبوره محسوس نیست؛ از این جهت کسانی که دمبوره را حرام می دانند آگاهی در مورد دمبوره ندارند.
زیرا دلهای مردمانِ این سرزمین را هوای ابری و آلوده از درد و غم و ماتم افسرده ساخته ، جا دارد که دمبوره بدستانِ ما آنقدر بنوازند که از هر تارِ آن دلی شاد شود و از هر سازِ آن نوای عشق بر آسمان بگسترد تا باران همدلی بر روح و تنِ خستهی مردم کشورمان ببارد .شاد بودن هیچ منافاتی با دینداری ندارد، این شاد بودن نیست که دین را از مردم بگیرد بلکه فقر مزمن است که دین را از مردم می گیرد. موسیقی صدای زندگی وجزء لاینفک زندگی است و مخالفت با موسیقی را بایدمخالفت با طبیعت دانست. ، آهنگ وموسیقی در بعد فرهنگی، یکی از عوامل توسعه اسلام بوده وبر اساس مطالعاتی که انجام ګردیده ، حدود 80% استفاده دمبوره برای بیان دردها و رنجهایی است که مردم هزاره در طی مدت قرنها متحمل شده وموسیقی دمبوره میتواند در مسیر بیان دردهای این مردم بوده باشد وامیدواریم آنانیکه از موهبت سرور و شادمانی بهره مند شده اند، رنج و عذاب ستمدیدگان را نیز به یاد بیاورند. زیرا”دمبوره” جزء هنر و موسیقی، معماری ، نقاشی، مجسمه سازی خطاطی و..همه هنر است و ارایه درست آن نشان دادن تناسبات هستی است. موسیقی هنر است و گیتی پر ازموسیقی و پر از هنر و هارمونی است و روح آدمی را به وجد می آورد.
معرفی بهتر، علمی و تحقیقاتی هنر و موسیقی دمبوره میتواند در رشد و توسعه صنعت گردشگری در بامیان مفید و مؤثر واقع ګرددو ازین رهګذروضعیت زندگی اقتصادی و معیشتی مردم بامیان بهتر خواهندشد .آوازخوانهای مشهور هزاره گی در نیم قرن ګذشته آقایان صفدر توكلي، خليفه خان محمد، صفدر مالستاني ودیګران … بودند که در آن زمان در بین هزارههای کابل، آهنگی که بسیار خریدار داشت ، آهنگی به (کمپوز) شیخ علی بود :فراموش نشود که در آن زمان، آهنگهای هزارهگی را نه تنها دیگر اقوام که حتی تعدادی از هزارههای کابلنشین نیز مسخره میکردند . اما حالا که هزارهها در وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ای بهتری قرارگرفته اند . همه شاهدیم که یکی از افتخارات هنرمندان غیرهزاره، اینست که بعضی از آهنگهای هزاره گی را بخوانند . اما دیروز اینطور نبود و هنر مندان هزاره ګی خوان تهدید به مرگ میشدند . علت آن، تابوی مذهبی بود که موسیقی را یک امر حرام دانسته و پیروانش را به دوری و پرهیز از آن واداشته بودند . حتی کسانی را که دوبیتیهای هزارهگی را با دمبوره میخواندند، تکفیرمیکردند . از همین خاطر کسی جرئت نمیکردند که دمبوره بنوازند و دوبیتیهای عاشقانه و فولکلور مردمش را با دوتار دمبوره همنوا سازند .
اما در چنین فضای بسته ، ظهور یکتعدا د از اواز خوانان هزاره ګی، دل و جرئت میخواست که با مناسبات مذهبی مردم هزاره درافتد که همه ی شان درگیر با مشکلات عدیده ای در آن زمان بود . اما انها علی الرغم تمام این فشارهای، پنهان و آشکار دمبوره اش را سازمیکردند و ترانه های “فرزندان کوهساران” جامعه اش را با همان شیوه، سبک و سیاق هزارهگی میخواندندو لی امروز زمینه ای فراهم گردیده تا این میراث مشترک فرهنگی جامعه اش را به نسل جدید آواز خوانان جوان و خوش صدای هزاره همچون داود سرخوش، چمن سلطانی، سید انور، حمید سخی زاده، تقی خان، رضارضایی وغیره ، به امانت بسپاردو در تداوم نسلها، دوبیتیهای هزارگی و فولکلور مردم، پربارتر از گذشته، روح فرهنگ جامعه و روان آدمیان را شاد و محظوظ نگهدارد .اکنون خرسندیم که از کارکرد های بیش از نیم قرن هنر استاد صفدر”توکلی” قدر دانی میشود.برای ارج ګزاری برهنر دمبوره “جشنواره دمبوره در بامیان” روح تازه ای برپیکر خسته ای مردم این ولایت دمانید و آن صدای جادویی دمبوره که زمانی ازپنجه های اعجاز آفرین اوشادی وعشق را در دلهای جوانان آن زمان، جاری میساخت .
پس از نیم قرن بار دیگر آن پنجه های افسونگر او ،برروی تارهای لغزیدکه ، نوای دلکش تارهای دمبوره اش به صدا در آورد و خود خطر کرد، تا آزادی وعشق را پاسداری نماید.در حالیکه روزگارانی صدای دوتارش نوازشگر قلب های غم زده وماتم دیده بود, که او با محدویت های فروان و فشارهای روحی وروانی خیلی خلاقانه عمل کرد, استادصفدر توکلی نیم قرن راه پر فراز و فرودی را طی کرد اما این مقاومت و پایمردی او سبب شد که نسل از هنرمندان هزاره، وارد میدان هنر شوند واینک این نسل آمده است تا استادی استادان، و هنرمندی هنرمندان خودرا قدر نماید وجشنواره بامیان را به نیم قرن فعالت های هنری استاد توکلی اختصاص بدهند ، تندیس اورا برافرازد وبرای او لقب پدر موسيقي هزاره ودوستایشنامه نیم قرن کار هنری صفدر توکلی برایش اهداکند و نوای دمبوره را در افق زیبای بامیان این مهدی تمدن ، هنر وفرهنگ پویا، بگسترانند .این جشنواره که با حمایت سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل (یونسکو) و کشور چین برگزار شده بوددرین جشنواره تعدادی از هنر دوستان از ولایات کابل، غزنی، میدان وردک، دایکندی، سمنگان ، خود را به بامیان رسانده و در این جشنواره شرکت کردند تا بامیان رااز زاویه های فرهنگی و استعدادهايی که دارد، بیشتر به جهان معرفی نمایند.
این جشنواره دو روزه به هدف نواختن دمبوره به صورت علمی برگزار شدکه آوازخوانی محلی سبک “دیدو” نیز اجراګردید که آوازخوانان و دمبورهنوازان محلی، آماتور و حرفهای در این جشنواره اجرا داشتندحضور پرشور مردم در جشنواره فرهنگي دمبوره باميان مشت محكم بر دهن داعشي هاي شيعه بودکه مردم سرفراز و فرهنگ دوست مناطق هزاره نشین کشور با حضور گسترده شان به تفكر عصر حجري طالبي و داعشي جواب رد دادند. تاریخ هزاره های کهن گواه است، که هر تاراجگری وبیدادیکه برسر این مردم رفته است، استقامت وپایداری اینمردم نشکسته است ـ بلکه استوارترو پایدارتر بوده اند. بگذار کوردلان قرون زدۀ تاریکی وماتم درتاریک خانه های ماتمزده خود ـ برای خود این مشعل را خاموش کنند، این حق زندگی مردم است وهیچ مذهب ودینی آنرا نمی تواند خاموش کند .
- پانزدهم – ماه – جولای – سال – ۲۰۱۷ میلادی