تنهایی فلسطین و سخنان پر سر و صدا
والری بورت (VALERY BURT)
ا. م. شیری
بسیاری از طرفداران هنوز ضربات هوایی را به کمک واقعی ترجیح میدهند.
هنگامی که سربازان اسرائیلی در پاسخ به حملۀ حماس، باریکۀ غزه را گلوله باران کردند و رود خون جاری شد، گلوهای سیاستمداران خشمگین خاورمیانه پاره شد. آنها قول دادند که به برادران فلسطینی خود کمک کنند.
تهدیدآمیزترین سخنرانیها از ایران شنیده میشود. راهپیماییهای متعددی در کشور برگزار شد، بسیج اعلام شد و جذب نیروهای داوطلب برای «مبارزه با رژیم صهیونیستی» آغاز گردید. پرچم سیاه بر فراز مرقد امام رضا در مشهد به اهتزاز درآمد و این به معنای دعوت به انتقام یا جنگ علیه اسرائیل و آمریکا بود. سرلشکر رحیم صفوی مشاور رهبر جمهوری اسلامی وعده داد که تهران در کنار برادران فلسطینی خود خواهد «ایستاد». ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران گفت که دولت یهود از «خط قرمزها» عبور کرده و این امر تهران را مجبور به اقدام خواهد کرد. اما چگونه؟
یک ماه از شروع درگیریها میگذرد، اما هنوز موشکهای ایرانی به سمت اسرائیل پرواز نکرده، بلکه فقط اظهارات جنگطلبانه بگوش میرسد که از تعداد آنها نیز کاسته شده است.
این ممکن است بدین معنی باشد که ایران آمادۀ وارد شدن به یک رویارویی تمام عیار با آمریکا نیست. بخصوص اینکه سه گروه ناو هواپیمابر آمریکایی به سواحل کشور یهود آمده و ناوهای نیروی دریایی انگلیس نیز به آنها ملحق شدهاند. با این حال، ایران حداقل از طریق تشکیلات نیابتی خود- «حزبالله» به برخی اقدامات دست میزند.
اما رهبران دیگر کشورهای خاورمیانه خود را فقط به درخواست آتش بس و ضرورت توقف رنج و عذاب مردم غیرنظامی محدود میکنند.
این ممکن است از بیرون تعجبآور به نظر برسد، اما با بررسی دقیقتر، دلیل اصلی چنین بیتفاوتی کاملاً قابل درک است.
در سال ۲۰۱۲، اخوانالمسلمین در مصر به قدرت رسید و رئیس جمهور جدید، محمد مرسی، در مسیر نزدیکی به حماس حرکت کرد. حماس بر نوار غزه مسلط شده بود. این اقدام به هرج و مرج منجر گردید. مسلمانان با مسیحیان رو در رو قرار گرفتند، اقتصاد و حوزۀ اجتماعی آسیب جدی دید. اگر کودتای نظامی ژنرال عبدالفتاح السیسی و متعاقب آن شکست اخوان المسلمین نبود، خطر تبدیل شدن مصر به افغانستان «خانهبدوش» تحت حاکمیت طالبان وجود داشت.
از آن زمان، قاهره با حماس احساس دشمنی میکند و این احساس در طول سالها تقویت شده است. مصر اخیراً شاخه شبهنظامی این سازمان اسلامی را به فهرست تروریستی خود وارد کرده است. اکنون قاهره به دلیل ترس از واکنش منفی سایر کشورهای عربی و حتی مردم خود مصر که با فلسطینیها همدردی میکنند، علناً اسلامگرایان را محکوم نکرده است. بنابراین، السیسی رهبر کنونی مصر از اسرائیل که کشورش در زمینههای مختلف با آن همکاری میکند، حمایت نکرد. با وجود این، در واقعیت، مصر نمیخواهد از فلسطینیها مراقبت کند، چه رسد به اینکه ایدۀ انتقال ساکنان غزه به کشورشان را رد کند. این واقعاً بار غیرقابل تحملی بر دوش اقتصاد کشور خواهد بود که در حال حاضر فاصله زیادی با ثبات دارد.
در مورد «سلاطین نفت»، دولتهای کشورهای خاورمیانه که از سود فربه شدهاند، با بدگمانی و ترس به هزاران فقیر تا دندان مسلح نگاه میکنند. این طرف خلیج فارس اصلا مشتاق خیریه نیست. مثلا، عربستان سعودی به سرمایهگذاری در ساخت شهر آینده به نام نئوم بسیار مایل است. بودجۀ شروع این پروژۀ بیسابقه ۵۰۰ میلیارد دلار است. طبق برنامۀ سازندگان آن، ساکنان شهر در آسایش مطلق، ایمنی کامل و هماهنگ با طبیعت زندگی خواهند کرد.
برگردیم به فلسطینیهای ستمدیده. چندین کشور که اخیرا اسرائیل را به رسمیت شناختهاند – عربستان سعودی و امارات – اقدامات این رژیم در نوار غزه را محکوم کردند. بحرین نیز از این روش پیروی کرد و حمده بن عیسی آل خلیفه، پادشاه آن، مجدداً موضع خود را مبنی بر تشکیل فلسطین مستقل با پایتختی اورشلیم تأئید کرد.
اردن نیز صدای اعتراض خود را بلند کرد. ملکه رانیه العبدالله امتناع تلآویو از پذیرش آتشبس در غزه را «اخلاق مذموم» و یک توجیه برای کشتار هزاران غیرنظامی خواند.
لازم به ذکر است که سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات دههها پیش در اردن مستقر بود. در سال ۱۹۷۰، درگیری بین ساف و نیروهای مسلح اردن به رهبری ملک حسین آغاز شد. پس از آن، عرفات و هوادارانش به ترک اردن مجبور شدند.
اکنون در حدود دو و نیم میلیون نفر فلسطینی در اردن زندگی میکند، اما مراقبت از هموطنان خود در غزه آشکارا بخشی از برنامههای امان نیست.
سوریه که زمانی نقش مهمی در خاورمیانه ایفا میکرد، اکنون به دلیل سالها جنگ داخلی ضعیف شده است. مقامات یمن و الجزایر نیز محتاط هستند.
همۀ کشورهای خاورمیانه روابط جدی با دنیای غرب دارند و میدانند که رهبری اسرائیلِ رانده شده به گوشۀ رینگ، چنان رفتار میکند که انگار فردایی وجود ندارد و میتواند به هر نقطۀ منطقه ضربه بزند. و اگرچه هنوز چند کشوری در منطقه وجود دارد که قادر است آنها را دفع کند، اما عواقب بعدی برای خود اسرائیل میتواند خطرناک باشد.
داستان کوتاه و غمانگیز است. جهان عرب برای مدت طولانی تحت نفوذ دودستگی انگیس و آمریکا بوده است. جهان عرب هنوز هم بسیار متفرق و با تضادهای جدی از هم پاشیده است. حماس تسلیم نمیشود و هر روز بر تعداد قربانیان اضافه میشود. غزه غرق در خون است و هیچ یک از کشورهای عربی نمیتواند جلوی این هرج و مرج را بگیرد. و اسرائیل و آمریکا نیز خواهان جلوگیری از آشوب نیستند.
برگرفته از: وبگاه بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۸ آبان- عقرب ۱۴۰۲