بجنبید ایکه خود ها، حامییان حقوق بشرخوانید!
امین الله مفکر امینی 2014-13-05!
ندانم چطور گویم ویا به تصویر کشم
دردوناله های جانگدازِمردمِ مهین
زدست دژخیمان خون آشام
که برتارک قدرت تکیه کرده اند
بنام دین ومذهب
بنام قوم و قبیل وزبان
می مکند خونِ، هم میهن و همخون وهمنوع
بتفسیر آیات خود ساخته ای مذاهب وادیان
گرفته اند توان نواهای مردم بزورشلاق
بزورتوپ وتفنگ وانداختن بزندانهای وحشتزا
چنان رانند سٌلطه بربینوایانِ وطن
چو گویی خدایی برزمین آمده
آن خدایی آفریده شده زابطال واوهام این وحشی گران
هرچه میدارند،رنگ مذهب میدهند
به هرگفتهء نا خلف، تکیه میدارند بقران و احدادیث
به جرم راستگویی، بسته میدارند پروبال آزاده گا ن
برادای حقی نمکی مادران
زهر اندازند بر گلوی شان
درب داشنگاه میبندند بروی دختران
براحکام شریعت و احادیث
هرچه میدارند دین و مذهب وشریعت گفته میدارند
بیایید بنگرید ای مدافعانِ بنامِ حقوق بشر
بیایید برقضاوت بنشینید، ایکه خود ها مسلمان میگویید
آیا این اعمال منافی شرع و قانون و اخلاق وادب نیست
بیایید بنگرید وبشنوید نواهای بینوایان خلق میهن
بجای گفتار، مداوا بدارید زخمهای دردمندان
نه بر گفتارِ میان خالی
کمی سر بر گریبان بدارید
کمی خود ها را بجای مطلومان ببینید
وبر حکم وجدان میزان دارید، اعمال سیه کاران
بجای اشک ریختن و گفتن وافسوس خوردن
بگیرید در عمل غمخوری بیچاره گان
که نه تنها ز تک قومی و تک سلطه گرایی
درستوه اند
بل ز جبرطبیعیتِ طغیان گر
که گویی همنوا گشته با ظالمان
بلعیده و میبلعد دار وندار آغشته گان در ماتم
اگرنجنبید و نگیرید احوال درمندانِ آغشته بخون
شما ها مپندارید خود ها انسان
مگر نقشی بر دیوار
تجسمی صرف در خیال
تجسمی صرف در خیال