آیا نشست عربی- اسلامی در ریاض نقطۀ عطفی در مناقشه فلسطین و اسرائیل خواهد بود؟
دمیتری مینین (DMITRY MININ)
ا. م. شیری
بلحاظ تاکتیکی، اسرائیل میتواند موضع اعراب جهان و حتی شورای امنیت سازمان ملل متحد را نادیده بگیرد، از نظر استراتژیک – نه!
بیانیۀ اجلاس سران کشورهای عربی- اسلامی در مورد حوادث غزه که اخیراً در ریاض برگزار گردید و همچنین قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل متحد، اولین قطعنامه در جریان مناقشۀ فعلی مبنی بر درخواست توقفهای بشردوستانه در منطقۀ درگیری و کمک به مردم، که در نهایت در ۱۵ نوامبر تصویب شد، گمان میرود اسرائیل آنها را به طور کامل رد کند. استدلالها هنوز همان هستند– حماس از مردم غیرنظامی به عنوان «سپر انسانی» استفاده میکند، بنابراین باید از آن پرسید. در ضمن، در اسرائیل در مورد نشست ریاض که خود را به محکومیت شدید اقدامات اسرائیل محدود کرد، اما هیچ برنامۀ تحریمی، از جمله «تحریم نفت» علیه آن یا متحدان غربیاش اعلام نکرد، کاملاً تحقیرآمیز صحبت میکنند. به همین ترتیب، نمایندۀ اسرائیل در سازمان ملل متحد با رد قطعنامۀ شورای امنیت این سازمان، رضایت خود را از این که شورای امنیت خواستار توقفهای بشردوستانه شده، نه آتشبس فوری، پنهان نمیکنند. از این گذشته، حتی روسیه نیز با در نظر گرفتن قطعنامۀ بسیار مبهم و غیرالزامآور، از رأی دادن خودداری کرد. علاوه بر این، به همین دلیل، امارات متحدۀ عربی به همراه مالت در اجرای دستورات اجلاس سران عربی-اسلامی، از ترکیب نویسندگان مشترک قطعنامه خارج شد. امارات تصمیم گرفت به پیشنویس سند روسیه بپیوندند. این سند که توسط واسیلی نبنزیا، سفیر روسیه در سازمان ملل ارائه شد، میتوانست به صلح واقعی منتج شود. اما غربیها آن را به شکست کشاندند.
با وجود این، گستاخی دولت کنونی اسرائیل و کاخ سفید در پشت آن، که معتقدند از نظر تاکتیکی تاکنون پیروز شدهاند، ممکن است خیلی زودرس باشد. نه تنها شعله ور شدن آتش بحران در خاورمیانه هنوز با نتیجۀ منطقی خود فاصله دارد، بلکه روند شکلگیری واکنش اعتراضی به اقدامات اسرائیل نیز هنوز در آغاز راه است. این واقعیت که امارات متحدۀ عربی، احتمالاً وفادارترین کشور به اسرائیل در منطقه، که هنوز روابط دیپلماتیک خود را با آن قطع نکرده، به پیشنویس قطعنامۀ سختتر روسیه نسبت به قطعنامۀ تصویب شده پیوست، خود علامت روشنی است که باید به آن توجه کرد. و این واقعیت نیز که در سراسر قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل متحد، با «آوارگی اجباری فلسطینیان» به شدت مخالفت شده، قابل تأمل است. اگر در نظر داشته باشیم که هدف نهایی آشکار کل عملیات اسرائیل «شمشیرهای آهنین» دقیقاً همین است، ممکن است تحقق آن به طرز محسوسی پیچیدهتر شود.
بررسی دقیقتر اسناد اجلاس ریاض و همچنین تقویم اقدامات برنامهریزیشده کشورهای عربی- اسلامی در رابطه با اسرائیل به ما امکان میدهد به این نتیجه برسیم که در اثر وخامت روابط فلسطین و اسرائیل بیش از هر زمان دیگری، احتمالاً آنها به بحران کنونی نزدیک میشوند. اعراب هرگز مثل سابق با «هضم» سرزمینهای فلسطین توسط اسرائیل به سمت توافق تدریجی با آن نخواهند رفت. اعراب برای گشودن این گره برنامۀ یکپارچه و بلندمدت تهیه کردهاند که اکنون (البته با درجات متفاوتی از تمایل) مجبور به اجرای آن خواهند شد.
اجلاس اضطراری مشترک عربی- اسلامی در قطعنامۀ ۳۱ مادهای خود بر ضرورت صلح عادلانه و پایدار بر اساس راه حل دو کشوری تأکید کرده و از جامعۀ بینالمللی میخواهد که اسرائیل را در قبال اقدامات خود پاسخگو نموده و از حقوق مردم فلسطین حمایت نماید.
این قطعنامه با رد هر گونه تلاش برای توصیف حملات اسرائیل به عنوان دفاع از خود و یا توجیه آن به هر بهانهای، از شورای امنیت سازمان ملل متحد میخواهد که برای پایان دادن به تجاوز و محدود کردن اشغال استعماری اسرائیل و نقض مداوم قوانین بینالمللی و قطعنامههای مختلف سازمان ملل متحد توسط آن، تصمیم الزامآور اتخاذ نماید.
این قطعنامه از جامعۀ بینالمللی میخواهد که بر اساس قوانین بینالمللی بشردوستانه اسرائیل را بهعنوان یک دولت اشغالگر و با تمام عواقب ناشی از اشغالگری آن به رسمیت بشناسد. این شامل ساخت و توسعۀ شهرکها، مصادرۀ زمینها و اخراج فلسطینیها از خانههایشان میشود.
یکی دیگر از مفاد کلیدی قطعنامه این است که از همۀ کشورها میخواهد تا صادرات سلاح و مهمات به دولت اشغالگر را که توسط ارتش اسرائیل و شهرکنشینان تروریست برای اعمال خشونت علیه مردم فلسطین و تخریب خانهها، بیمارستانها، مدارس، مساجد، کلیساها و سایر زیرساختهای حیاتی آنها استفاده میشود، متوقف کنند.
این رهبران از دیوان کیفری بینالمللی خواستند تا تحقیقات خود را در مورد جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت که اسرائیل علیه مردم فلسطین مرتکب میشود، تکمیل کند.
این قطعنامه با محکوم کردن جابجایی حدود یک و نیم میلیون فلسطینی در نوار غزه که به موجب کنوانسیون چهارم ژنو جنایت جنگی محسوب میشود، از کشورهای عضو کنوانسیون میخواهد که به طور جمعی این اقدام را محکوم و تقبیح کنند.
این متن هرگونه تلاش برای اخراج، تبعید یا کوچ اجباری مردم فلسطین بهطور فردی یا جمعی، اعم از غزه، کرانۀ باختری و بیتالمقدس به هر مقصد دیگری را قاطعانه رد میکند. این گونه اقدامات را باید خط قرمزها و جنایات جنگی دانست.
قطعنامۀ سران، همچنین زندانی کردن غیرقانونی هزاران فلسطینی توسط اسرائیل را محکوم میکند. علاوه بر این، این سند تشکیل یک گروه تخصصی نظارت قانونی را با نظارت اتحادیۀ عرب و سازمان همکاری اسلامی برای مستندسازی جنایات اسرائیل در تمام اراضی فلسطین الزامی تلقی میکند. این قطعنامه استانداردهای دوگانه در اجرای قوانین بینالمللی را به شدت محکوم نموده و هشدار میدهد که چنین دوگانگی اعتبار کشورهایی را که از اسرائیل برای گریز مسئولیتش دفاع میکنند، تضعیف میکند.
این قطعنامه با هدف ایجاد منطقۀ عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه و نابودی همۀ تسلیحات کشتار جمعی در منطقه را به عنوان بخشی از تلاشهای سازمان ملل برای مبارزه با خطر آنها دانسته و خواستار برگزاری کنفرانس بینالمللی شده است.
یکی از شاخصترین چهرههای این اجلاس، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران بود که علاوه بر مطرح کردن شدیدترین مطالبات علیه اسرائیل، برنامۀ نزدیکی شیعه و سنی را با جدیت ترویج کرد که میتواند یک طرح بسیار ناخوشایند دیگر برای اسرائیل و به طور کلی، برای غرب باشد.
علاوه بر این، آقای رئیسی با سران بسیاری از کشورهای عربی موافق نبود و به جای قطعنامۀ مبنی بر تشکیل دو کشور که وجود یک کشور مستقل فلسطینی را در کنار یک دولت یهودی در نظر دارد، خواستار تشکیل یک کشور فلسطینی «از بحر تا نحر» به جای اسرائیل شد.
بر خلاف برخی از شرکتکنندگان در اجلاس فوقالعاده سازمان همکاری اسلامی که راه حل دو کشور دایر بر تشکیل کشور مستقل فلسطین در کنار اسرائیل را پیشنهاد کردند، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران ضمن تأکید بر راهحلهای دموکراتیک متکی بر صندوقهای رأی با حضور همۀ فلسطینیها، گفت: «در این اجلاس برخلاف آنچه که برخیها در مورد آیندۀ مسئلۀ فلسطین در قالب راه حل دو دولتی سخن گفتند، ما بر یک راهحل کاملا دموکراتیک مبتنی بر مراجعه به آرای همۀ فلسطینیها اعم از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان برای تعیین آیندۀ خود تأکید میکنیم».
در شرایط کنونی، مسلماً فلسطینیها مایلند حمایت قاطعتری از سوی همکیشان و همنوعان خود ببینند، اما همچنان معتقدند که فداکاریهای انجام شده بیهوده نیست، زیرا، از نظر استراتژیک به آنها اجازه میدهد تا دستور کار نامطلوب سالهای اخیر را کاملاً معکوس کنند. زنجیرۀ به رسمیت شناختن دیپلماتیک اسرائیل که با چنین دشواری با کمک کاخ سفید در یک دورۀ زمانی طولانی شکل گرفت، متوقف شده و در حال شکستن است. حل سریع مسئله فلسطین به عنوان یک حلقه کلیدی در حل و فصل مسائل خاورمیانه، برای کل جهان، به ویژه، برای جهان عرب، دوباره ضروری شده است.
الی کوهن، وزیر امور خارجۀ اسرائیل در ۱۳ نوامبر گفت که فشار بینالمللی بر اسرائیل برای مهار یا پایان دادن به عملیات خود در غزه، احتمالاً در چند هفتۀ آینده به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت. به گفتۀ او، فشارهای دیپلماتیک افزایش یافته و «پنجره دیپلماتیک» برای کارزار ارتش اسرائیل در غزه، قبل از بسته شدن، احتمالا تا دو – سه هفتۀ دیگر باز خواهد ماند.
برگرفته از: پورتال بنیاد فرهنگ راهبردی
۲۷ آبان-عقرب ۱۴۰۲