آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی در ششم جدی به افغانستان
آمدن قطعات محدود نظامی اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان در شش جدی 1358 که بر اساس تقاضای مکرر مقامات افغانستان و حاکمیت رییس جمهور نور محمد تر کی صورت گرفت، امر قانونی و تعامل بین المللی است.
روسیه و اتحاد شوروی از زمان سید جمال افغان به کشور افغانستان روابط دوستانه و حسنه داشته وکشور های که از کمک به دولت افغانستان ابا می ورزیدند اتحاد شوروی با جبین باز به تقاضایی مردم کشور و خواست دولت افغانستان از کمک های بی دریغ ابا نمی ورزید و به کشور افغانستان همیشه دست دوستی داده است .
یک سلسله اسناد تاریخی از منابع معتبر مستقیمآ نقل میگردد:
“علامه سید جمال الدین افغان چند بار با ناصرالدینشاه ملاقات و از ضرورت قانون گفت ولی شاه سخنان او را نپسندید و پس از مدتی امر به اخراج او از ایران کرد. سید جمال الدین افغان از راه مازندران به قفقاز و بعد به مسکو و پترزبورگ رفت”
سید جمال الدین افغان از دولت وقت روسیه تقاضانمود که بخاطر دفع تجاوزات انگلیس دولت روسیه باید به مردم کشور ما کمک کند.
به گفته ی نیکی کدی در دانشنامۀ ایرانیکا “اخراج سید جمال الدین افغان از ایران احتمالا به سبب نامه محرمانهای بوده که سید جمال الدین افغان به امیر نشان داده است. این مساله سبب شدهبود که نمایندگان بریتانیا در افغانستان او را مامور دولت روسیه بپندارند. سید جمال الدین افغان سعی کرده است که امیر را به اتحاد با روسیه و مخالفت با بریتانیاییها وادارد. به همین اساس سید جمال الدین افغان را حامی منافع و یا مامور دولت روسیه معرفی کردهاند.”
به اساس فوق میتوان گفت: اولین مبارز که می خواست تغییرات سیاسی را در افغانستان به کمک قوای روس بیارد سید جمال الدین افغان بود که از حکومت روسیه تقاضای کمک نظامی بخاطر دفع تجاوز اجنبی ها بر خاک افغانستان نموده بودند .
در رابطه به مرحله ی بعدی آمدن قوای نظامی شوروی به افغانستان ترجمه های اسناد معتبر بچاپ رسانیده است که قسمتی آنرا دراین جا می آوریم:
1928.12
“کابل: نماینده سیاسی اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان ل. ستاریک در نشستی با شاه امان الله خان اعلام کرد که ” حکومت شوروی همانند گذشته، به همان اندازه و شکلی که ممکن باشد، (از دولت افغانستان) پشتیبانی می کند.
1928.12
اتحاد شوروی، مسکو. کالینین رییس کمیته اجرایی سراسری روسیه طی تلگرام ارسالی به امیر افغانستان به او از آمادگی اتحاد جماهیر شوروی برای “ارایه کمک های احتمالی در مبارزه به خاطر آزادی افغانستان” اطمینان داد.
اتحاد شوروی، مسکو: وزیر خارجه افغانستان غلام صدیق خان و سفیر افغانستان در اتحاد شوروی غلام نبی خان چرخی ملاقات خیلی محرمانه یی با سرمنشی عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست سراسری روسیه (بالشویک ) ای. استالین انجام دادند. جزییات گفتگو روشن نیست، اما بدون تردید صحبت روی اوضاع سیاسی افغانستان بود
اپریل 1929
اتحاد شوروی: تشکیل دسته “افغان” به فرماندهی “ترک قفقاز رقیب بای” (و.پریماکوف) با داشتن دوهزار شمشیر، چهار اسلحه ثقیل کوهی، دوازده ماشیندار پایه یی و دوازده ماشنیدار دستی و دستگاه مخابره تکمیل گردید. افراد دسته ملبس با یونیفورم ارتش افغانستان بوده و ظاهرآ تحت امر جنرال افغان غلام نبی خان چرخی سفیر امان الله خان در اتحاد شوروی قرار داشتند. رییس ارکان این دسته یا گروه افسر کادری افغان غلام حیدر خان تعیین شد.
1929.05.05
با عبور از مرز، دومین قوای ارتش سرخ ملبس با یونیفورم افغانی شامل چهارصد نفر، شش توپ، هشت ماشیندار تحت فرماندهی “سلیم خان” – ای پطروف از خاک شوروی وارد افغانستان
1929.05.12
قطعه شوروی پریماکوف – رقیب بای بلخ را تصرف کرد.
1929.05.13
قطعه و. پریماکوف شهر مستحکم تاشقرغان را تصرف کرد.
می 1929
در گیر و دار حمله به کابل، امان الله خان ناگهانی بازی را ترک کرد
1929.05.28
چریپانف رادیوگرامی از ریاست ارکان حوزه نظامی ترکستان مبنی بر برگشت به شوروی دریافت کرد. در جریان چند روز این هدایت تطبیق شد. (در این عملیات جزوتام های غند 81 سواره نظام، یک غند کوهی، هفت فرقه توپخانه سواره کوهی شرکت داشتند.)
پس میتوان گفت دومین تقاضای آمدن قوت های نظامی به افغانستان توسط حکومت قانونی افغانستان به زعامت محصل استقلال افغانستان امان الله خان بوده که عملی شده است.
“روزنامهء “نيو يارک تايمز در تاريخ 11 جون 1971 نوشت: مشخصهء اساسی دوکتورين نکسن( طرح رييس جمهور آنوقت امريکا.مترجم)عبارت از تلاش برای حفظ حضور سياسی و نظامی در امور آسيا است….پيشبرد جنگ بوسيلهء ديگران ، کمک تسليحاتی… ازينرو واشنگتن به ارسال و اعطای کمک به پاکستان ادامه ميدهد”.
درين هنگام در درون افغانستان جنبش ملی- دموکراتيک وجريان سياسی-اجتماعی يعنی جنبش بنيادگرای اسلامی پديدار وبه زودی نيرومند گرديدند.درين وقت ايالات متحدهء امريکا به گونهء جدی در افغانستان نفوذ کرده بود. اف. بونوسکی نويسندهء امريکايي در کتاب خود تحت عنوان “جنگ مرموز واشنگتن بر ضد افغانستان” ياد آور گرديد که سی آی ای حتی در سال 1973 به اعمال فشار بر حکومت افغانستان بمنظور وادار ساختن آن به اتخاذ موقف ضد شوروی دست زد.
امریکا در عرصهء دسايس ضد دولتی بر فرقهء نظامی “جوانان مسلمان” اتکا نمود. به همان اساس پس ازآنکه در دسمبر سال 1973 توطئه به ضد رژيم محمد داود توسط بنیاد گران اسلامی افشا گرديد،افراد سهيم دران در پاکستان پناهنده شدند. آنها در اردوگاه های مخفی پاکستان تحت پرورش قرار گرفتند تا 5000 بنياد گرای افغانی که هستهء نيروهای ضد دولتی افغان را ميساختند ، سازمان دهی گرديد. در ماه جولای سال 1975 هواداران گلبدين حکمتيار وبرهان الدين ربانی جهاد بر عليه “رژيم ملحد” محمد داود را اعلام کردند.در بعضی ولايات کشور شورشهای جنگی به راه انداخته شد.اما آنها موفق نشدند تا قيام نظامی را در سراسر کشور به راه بياندازند.
تحول نظامی ثور 1357 که در جريان آن رييس جمهور محمد داود وحلقهء افراد نزديک به او به قتل رسيد ودرنتيجه آن قدرت به حزب دموکراتيک خلق افغانستان به رهبری نورمحمد تره کی انتقال يافت، برای زعامت شوروی کاملا غير مترقبه بود.در واشنگتن هم سراسيمگی وتعجب حکمفرما گرديد.
در تاريخ 30 اپريل سال 1978 مسکو رژيم جديد را به رسميت شناخت.
در ماه مارچ سال 1979 اغتشاش حکومتی در ولايت هرات رخ داد . زد وخوردهای مسلحانه در ساير ولايات کشور اتفاق افتاد. واشنگتن به علت از دست دادن ايران سمت دهی سياست خارجی خود برای منطقه را تغيرداده تلاش کرد تا از رويداد های افغانستان در مبارزه برعليه اتحاد شوروی به مقياس حد اکثرنفع برداری کند. کمکهای نظامي خود را به پاکستان افزايش داد، در صدد نزديکی با چين شد.امريکا از تعهدات خود در مورد شرق ميانه انصراف ورزيد ومذاکرات در پيرامون اوقيانوس هند را قطع کرد.
بعد از حوادث هرات (قابل ياد آوری است که در جريان شورش دوتبعهء اتحاد شوروی کشته شدند.) حکومت افغانستان بصورت دوامدار از حکومت اتحادشوروی تقاضای کمک نظامی ميکرد.چنين تقاضا ها ار ماه مارچ تا ماه دسمبر 1979 تقريبا بيست بار صورت گرفت. زعامت اتحاد شوروی اين تقاضا های حکومت افغانستان را چند بار مورد مطالعه قرار داد. اما با وجود پيچيده شدن اوضاع در داخل واطراف افغانستان به اين تقاضا ها از طرف حکومت شوروی ابتدا پاسخ رد داده شده بود.
سپس وزیر خارجه اتحاد شوروی آندری گروميکو در مورد اعزام قطعات محدود قوای شوروی به افغانستان برای” رساندن کمک ومساعدت در مبارزه بر عليه تجاوزات خارجی …و بر اساس اشتراک منافع هردو جانب در مسايل امنيتی”بنا به درخواست های پی هم دولت قانونی افغانستان و حفاظت از سرحدات خود کشوری شوروی و افغانستان تصميم اتخاذ کرد.
اکنون ميتوان استنتاج کرد که اين تصميم نخست بوسيله مداخلهء نيروهای امپريالستی در امور افغانستان و تهديدات بر مرزهای جنوبی کشور ما تحميل گرديد. ثانيا بايد مانع استقرار رژيم تروريستی حفیظ الله امين ميگرديد.
طبعا هنگام اتخاذ تصميم در مورد استعمال نيروی نظامی بر موازين حقوق بين الدول يعنی معاهدهء بين دولتهای افغانستان و اتحاد شوروی منعقدهء 5 دسمبر سال 1978 تاکيد صورت ميگرفت. درآن آمده بود که “طرفين متعاقدين برای تحکيم قدرت دفاعی آنها همکاری در ساحهء نظامی را دوام ميدهند”.
در خزان سال 1981 بيوروی سياسی پيشنهاد آندری گروميکو وزير خارجه در مورد سازماندهی جريانات تکميلی بمنظور خروج قوای شوروی از افغانستان را تاييد کرد.
ازين موقف سازندهء زعامت شوروی در سازمان ملل متحد تذکر بعمل آمد.در اواخر سال 1982 هنگام مراسم تدفين ليوند برژنف،آندروپوف رهبر جديد حزب ودولت با ضيا الحق رييس جمهور پاکستان ملاقات کرد.در جريان ملاقات روی مسايل افغانستان تماس صورت گرفت.
در تاريخ 28 مارچ سال 1983 يوری آندروپوف در ملاقات با سرمنشی ملل متحد در مورد حل صلح پسند مسئله ئ افغانستان آرزومندی خود را اعلام نمود.اما تلاش رهبری امريکا مبنی بر نفع برداری سياسی حد اکثر از معضلهء افغانستان ومجبور ساختن قوای شوروی به پيشبرد عمليات جنگی نقش ميانجیگرانه ئ ملل متحد را دشوار ميساخت.بعد از مرگ آندروپوف در فبروری سال 1984 نقش ميانجیگرانهء ملل متحد برای تخفيف معضله ئ افغانستان خيلی کاهش يافت. علاوه بر آن سی آی ای مصرانه مجاهدين را به اجرای حملات به سرحدات ازبکستان وتاجکستان نیز تحريک ميکرد .
در ضمن در نتيجهء کاهش تدريجی خصومت در مناسبات شوروی وامريکا در سالهای 1985-1986در بن بست افغانستان.در خزان سال 1985 ميخائيل گرباچف در مسکو عزم خروج قوای شوروی را به ببرک کارمل و ساير رهبران افغانستان اعلام نمود و واقعا در ماه اکتبر سال 1986 بر اساس تصميم حکومت شوروی شش قطعهء جنگی شوروی از افغانستان خارج گرديد: يک فرقهء تانک،دو فرقهء زرهدار،و سه قطعهء دافع هوا که شامل 8،5 هزار نفر ميگرديد.
در ضمن ، روند مذاکرات ژنو در مورد مسئلهء افغانستان زير چتر ملل متحد که در سال 1982 آغاز گرديده بود وبا کندی پيش ميرفت در سالهای 1985-1986 ادامه يافت وبالاخره بتاريخ 14 اپريل سال 1988 با عقد قرداد بين نماينده های معتبر سياسی افغانستان ريا،پاکستان ، ايالات متحدهءامريکا واتحاد شوروی بعنوان تضمين کنندگان تطبيق سياست تنظيم کنندهء منازعه چند سالهء افغان، پايان يافت.
بر اساس اين توافقات از تاريخ 15 می سال 1988 خروج چند مرحله يي قوای شوروی از افغانستان آغاز گرديد. به تاريخ 15 فبروری سال 1989 آنچنانکه در توافقات ژنو تعين گرديده بود،آخرين واحد های نظامی شوروی تحت قومانده جنرال بوريس گروموف از افغانستان خارج گرديدند”.
بر اساس توضیحات بالا دانسته میشود که آمدن قطعات نظامی اتحاد شوروی بر اساس تعملات بین المللی بوده و دشمنان افغانستان به نا حق گلو پاره میکردند و بر اساس همان دسایس کشور ما را در آتش جنگ و نفاق تا هنوز می سوزانند و سر نوشت کشور را باز هم به اساس فیصله های بن بر یک مشت دزد ،بنیاد گرا و نا آشنا بر مسائیل اداری و دولت داری سپردند که فقر را در وطن گسترش دادند و یک تعداد را از ثروت باد آورده به اوج کهکشان رسانیدند. دست جنایت ،خیانت و چور و چپاول به طرف دارایی دولتی و شخصی دراز شد و حتی بانکها را غارت کردند و به اساس تدویر محاکمه ی فرمایشی می خواهند بالای جنایات خود خاک بپاشند و پل پای دزد را بپوشانند.
برای آنکه به سیستم زندگی درست آشنا شویم از بزرگمرد تاریخ علامه سید جمال الدین افغان نقل قول های را می آوریم:
سید جمال الدین افغان گفته است:
– چشم انسان کور باشد بهتر است از اینکه بینش و طرز فکر او کور گردد
– حقایق را نمی توان به گمان و خیال و توهم از میان برد
– اگر جاهلان حاکم شوند نظم و نسق جامعه از همدیگر متلاشی گردد
– اگر ساحه و میدان از مردم عاقل خالی بماند برای پر کردن آن جاهلان و مردم نادان با همدیگر به مسابقه مپردازند
منابع:
1- سایت :پیام مجاهد. نویسنده و ترجمان عبدالرحیم احمد پروانی
2 – سایت:ویکیپیدیا
3 – سایت پرچم نوشتهء اناتولی لوپاتين Афганская война: от Брежнева до Горбачеваترجمۀ بابک
4- حکیم مشرق زمین، سید جمال الدین افغان
تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزاد