تسلیت نامه به مردم مظلوم کشور
سلیمان کبیر نوری
سه سال پوره، از حاکمیت گروه وحشت و دهشت تالبانی در کشور من و تو میگذرد. این سومین سالگرد سیاه و خشن چه دردناک است. همه درد و ماتم. من برای پوره شدن سال سوم از حاکمیت نوکران پنجابی چه پیامی میتوانم داشته باشم. ارایه و ابراز این تسلیت تلخ، مهلک، تکان دهنده و دردناک تاریخی ای که کشور و مردم افغانستان به وسیله ی ایمپیریال( نیو لیبرالیزم با شعار های دروغین دموکراسی و دفاع از حقوق بشر و زنان …. و …) در گودال حاکمیت سیاه، تحجر و تروریستی تالبانی سقوط داده شد؛ زبانم لال شده است.نمیتوانم واژه های کاربردی عمیق و دقیقی دریابم. بلی هموطن و هم زبان، تاریخ کشور مان جنایات بشری این چنینی را که زنان و دختران را دستگیر کرده، در زندان افکنده، برهنه کرده، و پس ازان برآن ها تجاوز گروهی نموده را اصلن تاریخ جهان به حافظه ندارد. شما لطف فرموده این سند را در ویدیوی زیر مشاهده فرمایید:
این چنین اسناد متقن و مدارک تاریخی کم نیستند. و من به یکی از آن ها که تازه به تازه تهیه و در رسانه ها به دست نشر سپرده شده است، اکتفا کرده و آن را پیش کش عزیزان کردم.
این گونه جنایات، تازه، دست پخت و کارمایه و نسخه های انگریزی اند؛ تا باشد که همه چیغ و داد و بیداد های مظلومان را در گلو ها خفه ساخته فریاد دادخواهی ها را درین سرزمین، زمینگیر سازند. یک حاکمیت توتالیتار مذهبی خشن طاغوتی زیر سیطره ی انگریز و امریکا را در کشور مستولی بسازند؛ که ساختند.
به هر رو من به نمایندگی از خود و فامیل و دوستان و رفقای خود این روز شوم و نامیمون سقوط تراژید کشور و مردم مظلوم را به دست ایمپیریالیزم جهان خوار، خون خوار و متجاوز در راس امریکا و انگریز را به مردم مظلوم و بی دفاع کشور تسلیت عرض داشته فریاد برآوره میگویم:
لعنت و نفرین بر تیکه داران نامنهاد دفاع از حقوق بشر، زنان و دموکراسی ( نیو لیبرالیزم- دولت پنهان) که کشور و مردم دردمند مان را زیر همین شعار ها ی دروغین به گودال سیاهی و تحجر قرون میانه سقوط داده اند.
من از سال 2007 به پس، ده ها و صد ها مقاله، تحلیل و تبصره در گستره ی تسلیمی کشوری به نام افغانستان از جانب مهاجمان غربی در راس انگلیس و امریکا را در رسانه های عدیده ی کشوری و بیرون مرزی به دست نشر سپرده ام. به کرات و ممات می نگاشتم که سرنوشت مردم مان را به دست پنجابی های پاکستان می سپارند. جمهوریت پوشالی غرب خود یک پروژه ای بود برای آوردن یک حاکمیت تک قومی و خشن مذهبی سیاه و اجیر.
در سال 1394 با عنوان صریح نوشتم:
روند شوم تسلیم افغانستان به پاکستان!
(با اسناد مسلم و اثباتیه ها و اتمام حجت های مکمل و فوق مکمل)
اوضاع پس از فتنه ی انتخاباتی و تقرر اشرف غنی توسط جان کیری به ریاست جمهوری؛ چرا اینگونه به طرف تباهی و تسلیم افغانستان به پاکستان روان است؟؟؟
یک تکانه
ای رفیقان! عقل باید در بدن
ورنه جان در کالبد دارد حمار
درود بر شما!
آرزومندم صحتمند و با عافیت باشید؛ خواستم «از درون بلا» فریادی برآورم.
تلخ و خشن و زشت است.
ولی لازم است، حیاتی و مماتی است.
مهمتر از همه حکم عقل و وجدان یعنی تمامت انسانیت است!
………………………………………………
اوضاع در کشور؛ وخیم ترین است.
همه تلاش ها و توطیه های جنگ کنونی که “آی ایس آی ” پاکستان را در آستانه تصرف شمال و غرب و مرکز کشور نیز قرار داده است و برهنه ترین همسویی امریکایی ها و انگلیس ها و دولت محصول کیری امریکا؛ و عربستان را به یکسو متمرکز کرده است جمع از سر گیری راکت پراگنی ها و دخالت های هوایی و هیلی کوپتری در جنگ از آن سوی سرحد و همه فتنه های صلح! «حاجی دین محمدی!» اشرف غنی… تسلیم تمام و کمال افغانستان به پاکستان و تصرف تمام و کمال این کشور توسط این، اسرائیل دوم را تقریبن شدنی و اجتناب ناپذیر گردانیده است.
تنها نیروی مقاومت که تلاش های شیطانی و مافوق حیوانی برای ارعاب و پراگنده ساختن و از هم پاشیدن آن هم به شدت پلانیزه شده و عملا و آشکارا دنبال میگردد، خصومت ذاتی و روحی و روانی و ناشی از تجربه و آگاهی نسبی مردم افغانستان از ملیشه ها و عساکر بیرون مرزی و «ستون پنجم» پاکستان و خود پاکستان و تا حدی؛ از اجانب امپریالیستی میباشد که در اغلب مشمولان قوت های مسلح و امنیتی مان وجود دارد و تا اندازه ای هم عجالتا نیرو های برخی مجاهدین سابق و متنفذان نظامی باقیمانده از مبارزات گذشته را شامل میشود.
واقعیت تاریخی این است که در لحظات جاری طیف های فراوان مردمان اصیل افغانستان در حالت قیام مسلح عمومی علیه پاکستان و عمال و جواسیس دولتی و طالبی آن قرار دارند و بیش از پیش به این قیام می پیوندند!
وقت موضعگیری و اتخاذ تاکتیک سازنده نیرو های چپ به دفاع از بقای وطن و مردم و فرهنگ و تاریخ و نوامیس است.
وقت آن است که دسایس دست اول هرچه قاطعتر و واضحتر افشا و همه آنانی که در خط ضد پاکستان قرار دارند، طرف حمایت و پشتبانی بی چون و چرا قرار گیرند .
وقت آن است که عزاییم* پاکستان و منجمله همانند آن تصریحات آقای “زید” افسر آی ایس آی که نیات و مقاصد پاکستان را بی باکانه برهنه ساخته و چندین بار در برنامه های شفیع عیار مورد تبصره و تحلیل قرار گرفته سیل آسا مورد افشا گری قرار گیرد.
حالا موضوع مهم مثلا نقد بر چگونگی کارکرد های این رهبر و آن رهبر، یا این حزب و آن حزب نیست یا آجندا های مسخره شورا های مرکزی و… و… و… احزاب به اصطلاح مترقی، ویا نقد از رمان ها و خاطرات، ویا یادداشت های رورزانه و یادواره ها، یا تسلیت بازی ها و نوحه سرایی ها. موضوع مهم افشای عزاییم و مهره های پاکستان در دستگاه حاکمه و در قوت های مسلح و امنیت و… و … و انگیزه بخشیدن و ارشاد افغانها در نبرد بلافصل است.
موضوع مهم تکثیر و ساده سازی و پخش و تعمیم برنامه های ستلایتی و مقالات و تحقیق ها و آثاری است که سیر و پیاز دار و دسته ارگ نشین کنونی را از ابتدا تا کنون منظم و مکمل رسوا میکنند؛ کارستانی که حتی فیصدی کوچک آنرا چپی های مفشن ما نه توانسته اند و نه میتوانند انجام دهند و مانند پوچاق خربوزه نقد و تیار نزدیک پوز و دهن انقلابیون اصیل و رسالتمند!!!!! در یوتیوب و سایر قفسه های انترنیتی و غیر انترنیتی قرار دارند.
موضوع مهم فریاد دکتر وحید وحیدالله کارشناس مجرب و ارشد سازمان م.م. در امور حل منازعات منطقوی و جهانی (صرف نظر از اما و اگرها) از میان آسمانخراش محیط بر عالمِ این نهاد جهانی؛ در برهنه سازی طالب و پاکستان و «برادران» شان است.
موضوع مهم سانحه های امثال جلریز و وردوج و یمگان و المار و فاریاب و هلمند و غزنی و ننگرهار و در مجموع شمال و متباقی مردم نشین های افغانستان است. موضوع مهم اوضاع پیرامون شاهراه ها از جمله شاهراه سالنگ است!
موضوع مهم یکی بودن طالب و داعش و القاعده …. در ماهیت بد فرهنگی و بیفرهنگی و در وابستگی ها و در استراتیژی هاست!!!
موضوع مهم در معرض آزمون نهایی بودن چپ ها و چپول هاست که منحیث دستیاران نا آگاه پاکستان و امپریالیزم؛ موقف و موضع دارند!
در صورت ادامه لج و بلاهت؛ تاریخ؛ اینها را خائین ترین های ملی ثابت خواهد کرد نه حتی دزدان و قطاع الطریفان “بالفطره” و اشرار دیروزه را که بالاخره به هر دلیل عجالتا اندیشه و انگیزه ای برای مبارزه بر ضد پاکستان و عمال رنگارنگِ این شریر ترین دشمن ما افغانها دارند و عملا و علنا در سنگر اند!
مدخل یگانه و آزمون شده سیاست و مبارزه و حتی تنازع بقاست که:
«خود را بشناس و دشمن خود را بشناس؛ آنگاه در هر جنگ پیروزی!»
موضوع مهم این است که مدعیان وطن و آینده و ترقی و مردمدوستی را از این مالیخولیا بدر آریم که «وقتی من نمیخورم و تصاحب نمیکنم بگذار همه چیز بسوزد و بپاشد!!»
ای رفیقان؛ عقل باید در بدن ورنه جان در کالبد دارد حمار
در اینجا توجه شما را به برخی از اسناد و مدارک متقن ویدیویی در مورد «میراث خوار استعمار» کهن انگلیس ـ کشور تحمیلی و هنوز بی تمامیت ارضی پاکستان و وحشی ترین نماد و مظهر «عقده حقارت» و عامل شرارت آن سازمان جهنمی “آی ایس آی” و «ستون پنجم» آن در درون قدرت و کشور؛ معطوف میدارم:
133- ISI & Pakistan Perspective 2014 Afghanistan Presidential Elections by Shafie Ayar
…………………………………………
104 – Isi, Karzai, and USA by Shafie Ayar
……………………………….
Dr. Waheed Waheedullah: Taliban Mercenaries: Pakanistani Sponsored Negotiations!
فقط در سه دقیقه
………………………………………………………………
0041 Waheed Waheedullah by shafie ayar
فقط در بیست ویک دقیقه
……………………………………………………..
Dr Waheed Waheedullah on Government & Cabinet Ongoing Crisis in Afghanistan
فقط در 9 دقیقه
…………………………………………………………………………….
*عزاییم/ جمع عزیمه به معنی اراده ثابت و موکد – و همچنان مراد از آن افسون ها و دعاهایی است که بر بیماران بخوانند.
………………………….
خاطره: متوقعست در نشر و تکثیر این شیون درد آلود یک ملت و یک تاریخ و یک فرهنگ اهانت شده و در حال ترکه و تاراج و نابودی؛ به وسیله کلیه رسانه ها و به سایر امکانات همکاری و سهمگیری نمایید!
اما یکی از آخرین های این نگارش ها که برای عزیزان بسیار جالب افتاد، زیر عنوان ” توحید آگاهی برای پیشگیری از سقوط در گودال بنیادگرایی و افراطیت” بود.
بلی… درست من هفت سال پیش از سقوط کشور و مردم افغانستان در گودال سیاهی و تحجر بنیادگرای چنین هوشداری داده بودم:
درونمایه و عمق پیچیدگی تاریخچه های بحران های افغانستان در ادوار عدیده خصوصن در قرن 20 و 21، ما را وا میدارد تا با کنکاش ها و پژوهش های مستمر و به یاری از رویداد های جاری و کسب تجارب از تاریخ سیاسی و دیپلوماسی جهان و به ویژه منطقه، برای رسیدن به یک راهکار برون رفت ازین بحران مختنق کنونی،مشعل راهنمای کشور شمول به وجود آوریم. با آگاهی و تشکیلات سراسری ملی و میهنی افغانستان را ازین باتلاق خونین نجات داده، فضای صلح و امنیت، و نظم و رسم جامعه ی انسانی را درآن حاکم سازیم.
آنچه، اکنون روشن است؛ مهاجمین غربی با قومانده امپریالیست های امریکایی، طی بیست سال با فریب و اغفال مردم افغانستان و دوستان جهانی شان؛ شرایط را برای حضور یک حاکمیت بنیادگرای دینی نمای دیوخوی و شیطان سرشت گویا آماده ساخته اند.( همان پروژه انگریزی طالبانی ی پاکستانی ـ سعودی را عملی ساخته و سرنوشت این مردم فلکزده را به دست آی ایس آی تسلیم نموده، زمینه را برای غارتگری مشترک نیروهای مهاجم غربی و پاکستان و شیخ های فاسد و فاجر عربی مساعد سازند).
چطور؟ وچگونه؟
شوربختانه؛ موقعیت طبیعی و جیواستراتیژیک افغانستان به گونه ای جا افتاده است که طی قرن های متمادی، مرکز تقابل میان شرق و غرب بوده است. هرکدام برای حصول اهداف و منافع شان به لشکر کشی، اشغال، غارتگری، ویرانی و توصل به کشتار صد ها هزار از انسانهای مظلوم این جامعه ی عقب نگهداشته شده پرداخته اند. متاسفانه این روند با این همه نیات شوم از جمله با اجیر سازی در سایه سوء استفاده از احساسات دینی و افکار بنیاد گرایی تا کنون ادامه دارد. امروز دیده میشود که تضمین ادامه آنرادر افراطیت و بنیادگرایی اسلامی یعنی همان جهادیگری القاعده ای ـ طالبانی منظور داشته اند که در چهل سال نه، بل طی صد سال گذشته اسلحه و زرادخانه تهاجم و توطئه های خونین و ددمنشانه شان بوده است.اگر اندکی فجایع مرتبط به نام های کثیفی چون لارنس(پیرکرمشاه)؛ ملای لنگ، ملای انگلیسی امام مسجد پل خشتی؛ حضرات شوربازار و دیگر جواسیس ملانمای شورشگری ضد اعلیحضرت امان الله خان محصل استقلال افغانستان و جهادی های آی ایس آی در تراژیدی «تلک خرس» و دیگر آثار سندی دهه های اخیر و تاریخچه ظهور طالبانی و «امارت اسلامی» ماقبل قرون وسطایی آنان و توحش دو دهه پسین شان را از نظر بگذرانیم، افغانستان مظلوم و محکوم را می بینیم که بالاثر در رودبار هایش، همه و همه خون جاری و جاریست. در مرغزار ها، کوه و دشت، دره و ده و شهرش دود و آتش زبانه می کشد.
تمسخر دردناک اینکه، غارتگران غربی به نام و بهانه محو القاعده و محو تاریک اندیشی و سیاه کیشی طالبان، و مجازات حامیان آن به کشور مان هجوم آوردند؛ اما اکنون پرده ها را کنار زده میخواهند با بهانه های خر رنگ کن به همان طالبان و با حامیان آنانکیه زنند و ساخت و بافت نمایند.
تحلیل و کنکاش کوتاه برای دریافت کوتاه ترین راه رسیدن به صلح و امنیت دایمی
پس از سال 2001 با هجوم و حضور نیروهای غربی درافغانستان، اکنون مافیای بین المللی بر حاکمیت افغانستان کاملا مسلط است.
حصول سالانه ی ده ها میلیارد دالر( مطابق به ارایه ی مدارک سازمان ملل متحد) تنها و تنها از کشت، قاچاق و ترافیک مواد مخدر، غارت منابع زیر زمینی( یورانیوم، لیتیوم، و سایر سنگ های قیمتی)، که از همه ی این غارت ها فقط و فقط چهارونیم ملیارد دالر آن را برای افغانستان می پردازند؛ مافیا و غارتگران بین المللی را آن قدر سرمست ساخته است که هرگونه فریاد رهایی از بند، آزادی خواهی و حتا دادخواهی را، آنن به خاک و خون میکشانند. نمونه های آن را ما همه، به کرات دیدیم و تجربه کردیم.
اینکه “دیپت ستیت” یا همانا الیگارشی اقتصادی جهانی با تمام نیرو، بر داشته های منابع زیر زمینی و روزمینی ی مان چمبر زده است، و نیز ملیارد ها دالر را برای شستشوی مغزی افراد جامعه و تطمیع و اجیر ساختن افراد متنفذآن به کار برده است و می برد؛ پس ساده و بسیط، افغانستان را ترک نخواهند کرد.
چه باید کرد؟
در شرایط کنونی، نخبگان، پژوهشگران راهکار های سیاست و دیپلوماسی، نظامی و استخباراتی، اقتصادی، جامعه شناسی، عالمان به واقعیت دین ومیهن دوستان… همه و همه برای برون رفت از بحران، به طرح، تدوین و ارایه یک ایدیولوژی ملی ای که بتواند خواست ها و امیال کلیه اقشار جامعه را بازتاب دهد، باید بپردازند.
این کمینه با تامین رابطه با همه هم میهنان و نخبگان، متوقعم که بتوانیم مشترکا برای ارایه ی یک راهکار ملی و قابل پذیرش برای کلیه اقشار جامعه ی مان، کار نموده، در نهایت، آن را خدمت هموطنان پیشکش نماییم. تا بر مبنای آن خط مشی و راهبرد مشخص برای برون رفت ازین بحران مهیا و در دسترس همگان قرار داده شود.
احترامانه از شما عزیزان خواهش میرود تا درین کار زار شریک شده؛ آثار و اندیشه های پیشین و تازه خود را درین خصوص به ما بفرستند؛ ما را مشوره و یاری دهند.
یک هوشدار نمونه مثالی ـ ویدیو:
ای شما تمامی مردمان مسلمان افغانستان!
اگر هنوز شکی دارید که جهادیگری اقلا در یک قرن اخیر حربه بران دشمنان شما و افغانستان کشور محبوب تان بوده است؛ کم ازکم اکنون با نظر داشت«قرار داد صلح و آتش بس» طالبان با کفار امریکایی و غربی؛ یک بار از خود بپرسید که طالبان اکنون علیه کدام کفر و تجاوز کفری؛ جهاد میکنند؟
خود شاهد هستید و اخبار و گزارش های دهشتناک قتل های عام فرزندان مسلمان تان در اردوی ملی، پولیس ملی و محلی و خیزشگران به جان رسیده و کم از کم هزار تن از زن و مرد و سالخورده و کودک و مردم ملکی طی همین زمان قرار داد و آتس بس با کفار را می شنوید. آیا هنوز از خود سوال نمیکنید؛ آیا لبه تیز این جهاد نام نهاد طی بیست سال گذشته هم مردم مسلمان افغانستان و فرزندان مسلمانزاده ی آنها نبوده است و حتی در سالیان قبل و قبل و قبل…؟؟؟؟
طالبان حاکمیت پاکستان بر افغانستان؛ حتی در شرایط اپدیمی عالمگیر کرونا؛ حتی در ماه مبارک رمضان بر خلاف خواست و توصیه تمامی جهانیان؛ حاضر نیستند و نمیشوند که به سخن خودشان که بی شک سخن آی ایس آی و ارتش پاکستان است؛ با افغانستانی های مسلمان «کاهش خشونت» و آتش بس مؤقت کنند؟
اینکه از خود می پرسید؛ نمی پرسید. من حقیر زور ندارم ولی در پایان اینهمه درد و ناله یک ویدیو برایتان پیشکش می کنم که خود طالبان فیلمبرداری و نشر کرده اند.
ویدیو دهشتناک و قبیح و ضدانسانی است؛ کما اینکه تمامی تاریخ و کارنامه های بنیادگرایان، سلفیان، وهابیون و نودیو بندی های رنگارنگ چنین است؛ لذا از کودکان و زنان و مردان دارای مشکلات قلبی و عصبی میخواهم که به آن نزدیک نشوند:
ویدیوی مجازات جوانان:
ویدیوی دوم از ولایت غور: طالبان بر ریشسفیدان نیز ترحم نمی کنند
پیام نهایی من:
هرگاه همه باهم جمع شده و یک مشت شویم،برزمیم، حاکمیت پنجاب را به پنجاب فرار میدهیم.