برابری حقوی + استعداد ذاتی = شایسته سالاری…!
انسان ها٬ نظر به توانایی های ذاتی برابر آفریده نشده اند. بلکه شناسایی مجموعه ارزش های حقوقی در وجود همه انسان ها٬ که وجوه مشترک دارد. چون برابری حقوقی گفته می شوند: حق حیات٬ حق انتخاب٬ حق بیان و غیره … که این برابری حقوقی بستری برای شایسته سالاری بوده٬ که قرآن برتری را٬ در دانایی گفته است: هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ … دانایی از آگاهی فرق می کند. دانایی عبارت از درک فلسفه و حکیم در علم نافع در خدمت بشریت٬ عبارت از اخلاق علم می شود. زیرا علم بدون وجدان به مانند دانشمندانی که اسلحه های ممنوعه را٬ در برابر حق حیات بشر ساخته اند٬ می توان اشاره کرد.
· برابری آرمانی مارکسیسم: آنچه مبارزه طبقاتی دنبال می کند٬ مجموعه اهداف غیرممکن یا غیر قابل عمل در واقعیت دنیا ما است. این آرمان های غیر واقعی٬ در باورهای وهابیسم اسلامی نیز٬ رخنه نموده است٬ که در پی عادی سازی مقام ولایت پیامبران و اولیا با افراد عادی یا عام هستند…
· برتری جوی: از طرفی برتری جوی٬ چون فاشیسم و تمامیت خواهی در برابر حقوق قرار گرفته و برتری جوی را٬ در بستر شایسته سالاری در خدمت بشر می توان مهار کرد.
· نهیلیسم یا پوچ گرایی: پوچ گرایی یا ظاهرانگاری فاقد حکمت و معنا٬ در ادیان مطرح استکه مسبب عقب ماندگی جامعه و کشور می شود.
در نتیجه افغانستان:
رویکرد معارف و تحصیلات معیاری به هدف شناسایی و گسترش استعدادهای ذاتی عبارت از بنیاد توسعه کشور ما افغانستان می باشد. در حالیکه پسا ۲۰۲۱ رویکرد دین استخباراتی سیاسی به هدف سرکوب استعداد و خموش نمودن چراغ علم در خانواده یعنی سلب حقوق تحصیلی بانوان٬ در نتیجه عقب ماندگی و سیر آفت در کشورما٬ آینده را تاریک تر می سازد – البته مبارزه در بستر عقلانیت سیاسی می توان تحول و نظام حقوقی پاسخگو را٬ تاسیس بکند.
محمدآصف فقیری














