گامهای اروپا روی طناب باریک کییف و واشنگتن؛ در نشست لندن چه گذشت؟

دفتر نخستوزیری انگلیس دوشنبه شب در جمعبندی رسمی خود اعلام کرد که رهبران انگلیس، فرانسه، آلمان و اوکراین بر اهمیت مذاکرات صلح تحت رهبری آمریکا برای امنیت اروپا تأکید کرده و ضمن استقبال از پیشرفتها، از مشاوران امنیت ملی خود خواستهاند طی روزهای آینده گفتوگوها را ادامه دهند.
در این بیانیه بر ضرورت صلحی عادلانه و پایدار برای اوکراین تأکید و تصریح شده است که این صلح باید شامل تضمینهای امنیتی قوی باشد. رهبران اروپایی همچنین بر ادامه حمایت نظامی از اوکراین تا زمانی که جنگ جریان دارد و استفاده از داراییهای منجمد روسیه برای بازسازی اوکراین تاکید کردند.
در متن بیانیه داونینگ استریت آمده است که رهبران اروپایی، در کنار تلاشهای دیپلماتیک، بر لزوم ایستادگی در کنار اوکراین و تقویت توان این کشور تأکید کردهاند. آنها همچنین از گفتوگوی تلفنی مشترک با دیگر متحدان اروپایی همراه با حضور زلنسکی خبر داده و این تماس را فرصتی برای هماهنگ کردن مواضع و تأکید بر لحظه بحرانی کنونی توصیف کردهاند؛ لحظهای که به باور آنها مستلزم افزایش کمک به اوکراین و تشدید فشار اقتصادی بر روسیه است.
در ظاهر، این جمعبندی تفاوت چندانی با بیانیههای مشابه دو سال اخیر ندارد، اما ترکیب واژگان و مضامین آن نشان میدهد اروپا تلاش میکند چند پیام متناقض را همزمان ارسال کند. از یکسو، در متن بیانیه صراحتاً بر مذاکرات صلح تحت رهبری آمریکا تأکید شده و عملاً ابتکار عمل سیاسی واشنگتن به رسمیت شناخته میشود. از سوی دیگر، با وارد کردن عنصر تضمینهای امنیتی قوی، استفاده از داراییهای منجمد روسیه و ارجاع به نشست موازی ائتلاف مشتاقان، رهبران اروپایی میکوشند نشان دهند که بدون رضایت و مشارکت فعال آنها، صلحی پایدار در قاره قابل تصور نیست.
خلاصهای که ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین پس از پایان دیدار ارائه کرد، این تصویر دوگانه را تکمیل میکند. او گفت در لندن گفتوگوی مفصلی درباره کار دیپلماتیک مشترک با طرف آمریکایی انجام شده و طرفها مواضع خود را درباره اهمیت تضمینهای امنیتی و بازسازی هماهنگ کردهاند و بر گامهای بعدی توافق کردهاند. زلنسکی از بحث جداگانه درباره تداوم حمایت دفاعی از اوکراین خبر داد و بار دیگر بر این نکته تأکید کرد که آنچه امروز حیاتی است، وحدت میان اروپا و اوکراین و نیز وحدت میان اروپا، اوکراین و آمریکا است. او صراحتاً یادآور شد که برخی امور بدون آمریکا ممکن نیست و برخی امور بدون اروپا. همین گزاره، بهنوعی خلاصه موقعیت متناقض امروز اروپا است که همزمان هم به چتر نظامی آمریکا نیاز دارد و هم نسبت به مفاد طرح صلح واشنگتن احساس نگرانی و بیاعتمادی میکند.
در حاشیه نشست لندن، اظهارات امانوئل مکرون رئیسجمهوری فرانسه و فریدریش مرتس صدراعظم آلمان نیز پرده دیگری از همین تناقض را نمایان ساخت. مکرون با تأکید بر اینکه همه ما از اوکراین و صلح حمایت میکنیم ادعا کرد که اروپا کارتهای زیادی در دست دارد و باید راهی برای نزدیکتر کردن مواضع اروپا و آمریکا پیدا شود. اشاره او به کارتها، همان اهرمهای اقتصادی و مالی است که اروپا از طریق تحریمها و مسدود کردن داراییهای روسیه در دست دارد.
مرتس، در نقطه مقابل، ضمن اعلام حمایت قاطع برلین از اوکراین، بهطور بیسابقهای نسبت به برخی جزئیات طرحهای ارائهشده از سوی آمریکا ابراز تردید کرد. این تردیدها از زبان سیاستمداری مطرح میشود که سالها بهعنوان یکی از نمادهای جریان حامی رابطه فراآتلانتیکی در آلمان شناخته میشد و اکنون به نظر میرسد نسبت به جهتگیری دولت ترامپ نگران است.

از سویی، نشست مجازی «ائتلاف مشتاقان» با مشارکت اورسولا فوندرلاین رئیس کمیسیون اروپا و دیگر رهبران اروپایی، بلافاصله پس از دیدار لندن برگزار شد تا پیام اقتصادی و امنیتی اروپا پررنگتر شود. فوندرلاین در بیانیه خود تأکید کرد که تأمین حمایت مالی برای اوکراین، تنها یک اقدام همبستگی نیست، بلکه یک اقدام دفاعی برای اروپا بهشمار میرود. او با شرح طرح موسوم به وام غرامت توضیح داد که ایده اصلی استفاده از نقدینگی و سود حاصل از داراییهای منجمد روسیه برای بازسازی اوکراین است تا هرچه جنگ طولانیتر شود، هزینه اقتصادی مسکو افزایش یابد. به این ترتیب، داراییهای منجمد روسیه از منظر بروکسل به ابزاری تبدیل شدهاند که هم میتوان با آن فشار بر روسیه را تشدید کرد و هم در قالب آن، نقش اروپا در تأمین مالی صلح و بازسازی را تثبیت نمود.
فوندرلاین در همین چارچوب، دفاع از مسئولیت اروپایی در حوزه دفاع را در کنار افزایش تحرک نظامی و پروژههای مشترک صنعتی مطرح و تأکید کرد اوکراین در بخش عمده برنامههای ارائهشده از سوی کشورهای عضو برای تقویت توان دفاعی و صنعتی اروپا نیز گنجانده شده است. این پیام، عملاً نشان میدهد اروپاییها در پی آن هستند که حتی پیش از هر توافق رسمی درباره عضویت اوکراین در اتحادیه، این کشور را در معماری صنعتی و دفاعی قاره ادغام کنند و از این مسیر، حق اظهارنظر خود را در هر صلح احتمالی تثبیت کنند.
با این حال، قمار اروپا روی داراییهای منجمد روسیه، هزینهها و محدودیتهای خود را نیز دارد. برخی کشورهای اروپایی از جمله بلژیک همچنان نسبت به تبعات حقوقی و مالی استفاده از داراییهای روسیه برای تأمین غرامت محتاط هستند و نگران هستند که این اقدام سؤالات جدی درباره حاکمیت قانون و امنیت سرمایهگذاری در اروپا برانگیزد. اختلافنظرها بر سر جزئیات طرح وام غرامت، یادآور این واقعیت است که حتی وقتی اروپا میخواهد از ابزار اقتصادی مشترک بهعنوان کارت فشار استفاده کند، در داخل اتحادیه نیز بر سر اینکه چه کسی هزینه سیاسی و حقوقی آن را بپردازد، اجماع کاملی وجود ندارد.
همزمان، انتشار سند تازه استراتژی امنیت ملی آمریکا در دوره ترامپ، فضای نشست لندن را پیچیدهتر کرده است. این سند، در کنار تأکید بر تغییر اولویتهای آمریکا، حاوی تعابیری است که در اروپا نوعی بیاعتنایی و حتی دشمنی آشکار نسبت به اتحادیه تلقی شده است. در این سند از تهدید محو تمدنی اروپا در سایه مهاجرت سخن گفته میشود و اتحادیه اروپا به محدود کردن آزادیهای سیاسی و تضعیف حاکمیت ملی متهم میگردد. همچنین بهصراحت از لزوم تقویت مقاومت در داخل اروپا برای اصلاح مسیر این قاره سخن به میان میآید؛ تعبیری که بسیاری از تحلیلگران آن را چراغ سبز برای تقویت جریانهای راستگرا و پوپولیست در کشورهای اروپایی تفسیر کردهاند.
در همین پیوند، هشدار آنتونیو کاستا رئیس شورای اروپا به دولت ترامپ درباره پرهیز از دخالت در امور داخلی کشورهای اروپایی، و تحلیلهایی که از تغییر راهبردی در روابط فراآتلانتیکی سخن میگویند، بخشی از زمینه سیاسی نشست لندن را توضیح میدهد. اروپا ناچار است درباره آینده امنیت قاره با واشنگتن گفتوگو کند، اما در عین حال میبیند که همین واشنگتن، در سند رسمی امنیت ملی خود سیاستهایی را صورتبندی کرده که از نگاه بسیاری از ناظران، میتواند به تضعیف ساختارهای سیاسی و اجتماعی اتحادیه منجر شود.
رهبران اروپایی در لندن تلاش کردند این تناقض را در قالب زبان دیپلماتیک پنهان کنند. از یک طرف، در بیانیهها بر اهمیت مذاکرات صلح تحت رهبری آمریکا و ضرورت هماهنگی دیپلماتیک با واشنگتن تأکید شد. از طرف دیگر، با برجستهکردن ایده تضمینهای امنیتی مستقل، ابتکار ائتلاف مشتاقان برای نقشآفرینی میدانی در صورت آتشبس، و استفاده از داراییهای منجمد روسیه، این پیام نیز مخابره شد که اروپا حاضر نیست در معماری صلح به نقش حاشیهای رضایت دهد.
در پس این مسائل، فشار افکار عمومی و هزینههای اقتصادی جنگ نیز قرار دارد. شهروندان اروپایی طی دو سال و نیم گذشته افزایش قابلتوجه هزینههای انرژی، فشار تورمی، رشد بودجههای دفاعی و کاهش برخی خدمات اجتماعی را تجربه کردهاند. در چنین شرایطی، تأکید رهبران اروپایی بر اینکه حمایت مالی از اوکراین دفاع از اروپا است و استفاده از داراییهای روسیه میتواند بخشی از بار جنگ را از دوش مالیاتدهندگان بردارد، تلاشی است برای پاسخ دادن به همین دغدغهها.
با این حال، خروجی نشست لندن نشان میدهد اروپا هنوز فاصله زیادی با ارائه یک طرح مستقل و واحد برای صلح اوکراین دارد. آنچه در عمل حاصل شد، بیش از آنکه تدوین نقشه راهی تازه باشد، تلاشی برای هماهنگ کردن مواضع در حاشیه طرح بحثبرانگیز واشنگتن و کاستن از پیامدهای احتمالی آن برای امنیت قاره بود. قارهای که از یکسو میکوشد با قمار بر سر داراییهای منجمد روسیه و ابزارهای اقتصادی، جای خود را در میز صلح تثبیت کند و از سوی دیگر، ناچار است همچنان روی طناب باریک میان نیاز به چتر امنیتی آمریکا و نگرانی از جهتگیریهای جدید واشنگتن، قدمهای محتاطانه بردارد؛ طنابی که هر لغزش روی آن، میتواند همزمان هزینههای اقتصادی و شکافهای سیاسی داخل اروپا را تشدید کند.













